
مرگ کوروش بزرگ، بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی، یکی از مبهمترین رویدادهای تاریخ ایران است. گزارشهای موجود درباره سرنوشت او، بر پایه روایتهایی پراکنده و گاه متناقض از مورخان یونانی، متون بابلی و سنتهای ایرانی شکل گرفتهاند. برخی روایتها او را کشتهشده در نبرد با ماساگتها میدانند، برخی از مرگ طبیعی سخن میگویند و برخی نیز روایاتی احساسی یا اسطورهای نقل کردهاند. نبود اسناد مستقیم در دوره هخامنشی و فاصله زمانی مورخان با رویداد اصلی، امکان قطعیت تاریخی را دشوار کرده است. این مقاله با بررسی مهمترین روایتها و زمینه تاریخی آنها، به ترسیم تصویری منصفانه از دادههای معتبر و نقاط ابهام میپردازد.
کوروش بزرگ یکی از تأثیرگذارترین چهرههای تاریخ سیاسی و فرهنگی جهان است؛ فرمانروایی که قلمروهای پراکنده را به نخستین شاهنشاهی منسجم ایران پیوند داد و الگوی تازهای از سیاست، تسامح مذهبی و مدیریت قلمروها را در جهان باستان پدید آورد. با وجود جایگاه برجسته او در تاریخ، سرنوشت پایانی زندگیاش در میان پردهای از ابهام قرار دارد. منابع یونانی، کتیبههای میانرودان و سنتهای ایرانی هر یک تصویری متفاوت از مرگ او ارائه کردهاند. همین تنوع روایتها باعث شده پژوهش درباره این موضوع، نهفقط بازخوانی یک حادثه تاریخی، بلکه کاوشی در شیوه شکلگیری تاریخنگاری باستان باشد. این مقاله با مرور مهمترین روایتهای موجود و تحلیل ارزش و محدودیت هرکدام، تلاشی است برای نزدیک شدن به درکی دقیقتر از آخرین فصل زندگی کوروش.

هرودوت میگوید:در جنگ ما ماساژت ها(قبیله ای از سک ها)که بین دریای خزر(کاسپین) و دریایچه آرال زندگی می کردند کشته شد..توضیح آنکه کوروش ملکه ماساژت ها را خواستگاری کرد.او جواب توهین آمیز داد و جنگ درگرفت،بعد پسر ملکه در این جنگ اسیر شد و خودکشی کرد.در جنگ بعد کوروش زخمی شد و درگذشت و ملکه امر کرد که سر کوروش را در طشتی پر از خون انداختند و به سر خطاب کرده گفت:تو که از خونخواری سیر نمی شدی حالا از این خون آنقدر بخور تا سیر شوی! و به سربازانش دستور می دهد که جسد او را به لشکریان هخامنشی برگردانند..
ولی بعضی از تاریخ دانان ایرانی به دلیل اینکه هرودوت درباره تاریخ ایران دروغ های بسیار گفته است که احتمالا ریشه در اینکه گرایش او فاشیست بود...این نظریه را قبول ندارند..
بُرس نیز می گوید:کوروش در جنگ با عشیره دَها(یکی از عشایر سکایی)در حوالی گرگان کشته شده..
کتزیاس می گوید:در جنگ با سکاها زخم برداشت و از آن درگذشت و جسد او را در پاسارگاد دفن کردند..

گزنفون میگوید:کوروش به صورت طبیعی فوت می کند و توضیح آنکه قبل از اینکه فوت کند همه را پیش خود میاورد و غیره...
و چون آن موقع کوروش در پاسارگاد بوده است،همان جا کوروش را دفن می کنند
گزنفون به نسبت به مابقی تاریخ نویسان یونانی خیلی کمتر درباره تاریخ ایران دروغ گفته یا اشتباه گفته است...ولی بیشتر تاریخ نویسان امروزی طبق اطلاعاتی که بدست آورده اند،در این موضوع نظریه گزنفون را پذیرفته اند...

و نکته آخر اینکه بعضی می گویند که این محلی که آرامگاه کوروش در آن وجود دارد درواقع خود جسد کوروش آنجا نیست چون در منابع قدیم آن را مقبره مادر سلیمان می نامیدند..
ولی در اصل در زمان ورود اعراب به ایران،مردم منطقه برای حفظ این آرامگاه گفته اند که اینجا مقبره مادر حضرت سلیمان است تا مسلمانان آنجا را تخریب نکنند..
منبعی که ما برای این مقاله مورد استفاده قرار دادیم.)
کتاب ایران باستان،اثر حسن پیرنیا(مشیرالدوله)