بسم الله الرحمن الرحیم
یک قصه بیش نیست غم عشق وین عجب
کز هر زبان که میشنویم نامکرر است.
یکی از شاخه های روانشناسی که من بسیار به آن علاقه دارم، شاخه روانشناسی موفقیت است که مباحثش برایم بسیار جالب است.
در ادامه یکی از مشکلاتی که خودم خیلی درگیرش بودم و توانستم در این علم درمانش را پیدا کنم، را با شما به اشتراک میگذارم
این مشکل چیزی نیست جز درونگرایی
که متاسفانه در قرن اخیر خیلی شایع شده است.من در این زمینه خیلی تحقیق کردم و به نتیجه خوبی هم رسیدم.
یادم هست که زمانی با دوستان به اردو رفته بودیم... شور جوانی در سرمان بود و با هم کل و کل بازی که چه کسی میتواند از این ساختمان چند متری بپرد.
برای خودم خیلی جالب بود آدم هایی که میخواستند بپرند به چند دسته تقسیم میشدند: بعضی ها میترسیدند و پا پس میکشیدند و بعضی ها هم همان موقع میپریدند.
نکته ای که برای خودم جالب بود این بود که افراد هر چقدر بیشتر تعلل میکردند این کارشان باعث میشد که نپرند.
میخواهم این نتیجه رو بگیرم که هر چقدر تعلل کنیم و فاصله بگیریم از اینکه بخواهیم کارمان را انجام بدهیم، آن کار برایمان سخت تر میشود. ولی در مقابل آنهایی که اصلاً فکر نکردند، آنهایی که عقل را کنار گذاشتند و با دل جلو رفتند، پریدند و فهمیدند این کار آنقدر ها هم که فکر میکردند برایشان سخت نبود.
اما آنهایی که همیشه دودوتا چهارتا میکنند، کار برایشان سخت تر و سخت تر شد. آخر سرهم نپریدند.
به نظرم در زندگی هم همینگونه است
در وجود ما خیلی از این ترس ها وجود دارد. مثلا ترس از همین «خود اظهاری».
که فقط ترس هستند، و ما اگر در دل این ترس برویم، میفهمیم که چیزی جز یک ترس نبوده، و آنقدر ها هم که فکر میکردیم سخت نبوده.
روایتی هست از امیرالمومنین (علیه السلام) که حضرت میفرمایند: برای آنکه بتوانید این ترس ها رو از بین ببرید باید واردشان شوید، باید بروید در دل ترس. اگر اینکار را بکنید میبینید این دفعه ترس است که از شما فرار میکند.