ویرگول
ورودثبت نام
حمید رحیمی نژاد
حمید رحیمی نژاد
حمید رحیمی نژاد
حمید رحیمی نژاد
خواندن ۳ دقیقه·۷ ماه پیش

وقتی ساختار نباشد، موفقیت نمی‌ماند: از ذهنیت مدیر تا تصمیمات استراتژیک نویسنده: حمید رحیمی‌نژاد، بیزینس کوچ حرفه‌ای در سطح سازمانی

ذهنیت + ساختار = آینده
ذهنیت + ساختار = آینده


در دنیای کسب‌وکار، شرکت‌هایی که ساختار ندارند، بیشتر شبیه آتش‌نشان‌هایی هستند که هر روز با یک بحران جدید روبرو می‌شوند؛ بدون آن‌که بدانند ریشه آتش‌سوزی کجاست. شاید این جمله اغراق‌آمیز به‌نظر برسد، اما واقعیت آن است که وقتی ساختار وجود نداشته باشد، موفقیت یا موقتی‌ست یا به‌قیمت فرسایش منابع انسانی و مالی به‌دست می‌آید.

به‌عنوان یک بیزینس کوچ که سال‌ها با مدیران و صاحبان کسب‌وکارهای متوسط و بزرگ در سطوح استراتژیک همکاری داشته‌ام، بارها دیده‌ام که مشکل اصلی نه در بازار، نه در تیم و نه حتی در بودجه است، بلکه در نبود ساختاری است که مسیر را روشن کند و تصمیم‌گیری را حرفه‌ای سازد.

۱. همه‌چیز از ذهنیت مدیرعامل شروع می‌شود

ساختار از ذهن رهبر آغاز می‌شود. اگر مدیرعامل نگاهش سیستمی نباشد و خود را نقطه‌ مرکزی همه‌ تصمیم‌ها بداند، سازمان خیلی زود با بحران “وابستگی به یک نفر” مواجه خواهد شد.

طبق پژوهش مک‌کنزی، شرکت‌هایی که رهبرانشان دید سیستمی و تفکر استراتژیک دارند، تا ۲.۴ برابر بازدهی بیشتری نسبت به رقبا دارند.

۲. سواد بیزینس + همراهی یک کوچ یا منتور حرفه‌ای

بسیاری از مدیران تصور می‌کنند چون کسب‌وکار راه افتاده، نیازی به کوچ یا مشاور ندارند. اما واقعیت این است که «رشد بدون راهنما، اغلب منجر به سقوط می‌شود».

اریک اشمیت، مدیرعامل سابق گوگل، گفته: “هر کسی به یک کوچ نیاز دارد. حتی من.”

در فرآیند کوچینگ سازمانی که من برای شرکت‌ها طراحی می‌کنم، معمولا اولین قدم شفاف‌سازی ساختار فعلی و ایجاد مدل تصمیم‌سازی حرفه‌ای برای مدیران است؛ مدلی که نه فقط تصمیم‌گیری را ساده می‌کند، بلکه آن را قابل تکرار و قابل آموزش نیز می‌سازد.

۳. استفاده از مشاوران حقوقی و مالی مستقل

یکی از اشتباهات رایج در ساختار ضعیف این است که تصمیم‌های مالی و قراردادی بدون حضور متخصصان حقوقی و مالی گرفته می‌شود.

نمونه‌ی بارز آن ماجرای سقوط استارتاپ Theranos است؛ تیم حقوقی این شرکت صرفاً نقش تأییدکننده داشت، نه تحلیل‌گر مستقل، و نتیجه آن شد که میلیون‌ها دلار سرمایه‌ به‌دلیل قراردادهای غیرشفاف از بین رفت.

۴. استخدام، شراکت، و تصمیم‌گیری‌های بی‌چهارچوب

وقتی ساختار مشخصی برای جذب نیرو یا مذاکره با شرکای تجاری وجود نداشته باشد، تصمیم‌گیری‌ها تبدیل می‌شود به انتخاب‌های احساسی. اینجاست که افراد نامناسب استخدام می‌شوند یا شرکایی وارد میدان می‌شوند که در بلندمدت به جای رشد، باعث اصطکاک می‌شوند.

در سیستم‌هایی که به مشتریانم پیشنهاد می‌دهم، همیشه چهارچوب‌های مشخصی برای همکاری‌های کلیدی طراحی می‌شود: از چارچوب‌های اخلاقی گرفته تا شاخص‌های عملکرد قابل اندازه‌گیری.

۵. ساختار ضعیف = روزمرگی، خرابی، و اصلاح‌های بی‌پایان

یکی از نشانه‌های اصلی نداشتن ساختار این است که هر روز صرف حل مشکلاتی می‌شود که نباید به‌وجود می‌آمدند.

  • چرا تجهیزات زود خراب می‌شوند؟
  • چرا منابع بیش از حد مصرف می‌شوند؟
  • چرا نیروهای کلیدی استعفا می‌دهند؟

پاسخ همه این سوال‌ها در نبود یک سازوکار منظم برای تحلیل، نگهداری، بهبود و تصمیم‌گیری است.

در یک سیستم ساختاریافته، این سوال‌ها پیش‌بینی می‌شوند، نه اینکه غافلگیرکننده ظاهر شوند.

جمع‌بندی: ساختار، ابزار مدیر آینده‌نگر است

اگر ساختار امروز شما در مقیاس ۱۰ برابر بزرگ‌تر شود، فرو می‌ریزد یا رشد می‌کند؟

ساختار یعنی تفکر شفاف، مسئولیت‌پذیری مشخص، جریان تصمیم‌گیری هوشمند و رشد پایدار.

و این همان مسیری‌ست که سال‌هاست در جلسات کوچینگ سازمانی‌ام، به مدیران نشان داده‌ام.

حمید رحیمی‌نژاد

بیزینس کوچ حرفه‌ای در سطح سازمانی | طراح سیستم‌های تصمیم‌سازی و ساختاردهی برای کسب‌وکارهای درحال‌توسعه

ساختار
۲
۰
حمید رحیمی نژاد
حمید رحیمی نژاد
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید