26 آبان 1404
میخوام یکمی با خودم و شما درباره مسیر جدیدم حرف بزنم، مسیری که تازه شروعش کردم و هنوز خیلی واسم ناشناخته ست.راستش، من تازه یه لپ تاپ خریدم و با خودم گفتم الان وقتشه یه قدمهای جدی برای کسب مهارت و یادگیری بردارم.ولی وقتی نگاه میکنم به لپتاپ، به همه برنامههاش یکمی گیج میشم، طپش قلب میگیرم؛ انگار وارد یه دنیای جدیدی شدم که هیچی از قوانینش نمیدونم.

شاید عجیب باشه، اما اصلا نمیدونستم که لپتاپ رو چطوری باید بخرم یا به چه مواردی باید دقت کنم، که خداروشکر یه دوست خوب کنارم بود و راهنماییم کرد.هنوزم هیچی نمیدونم و اول راهم.این حس هم برام خوبه هم ترسناکه.مخصوصا وقتی میبینم که پسرکوچولوم، ماهور، خیلییییی پرانرژی و فعاله و همه وقت و انرژی من و میگیره.
مدیریتِ اون و رسیدگی به همه نیازهاش خودش یه دنیاااا مسئولیته برام. و وقتی میشینم پای لپتاپ و آموزشم، احساس میکنم دوتا دنیای متفاوت داره رو دوشم سنگینی میکنه.
یه اتفاق خوب:
این اتفاقِ خوب و فضایِ جدید،که من با یه گروه فوق العاده از آدمحسابیها در زمینه تولید محتوا آشنا شدم. این گروه دارن بهم یاد میدن که هیچ اشکالی نداره اگه تازه شروع کرده باشی، اگه سوال زیاد داشته باشی، چون یادگیری همیشه خوبه.
آموزششهاشون و وقت گذاشتنهاشون اونقدر صمیمی و خوبه که بهم انگیزه میدن ادامه بدم.
با خودم عهد کردم که تمام تلاشم رو بزارم و تا جایی که میتونم یاد بگیرم.اما یه سوال که ذهنم و درگیر کرده اینه که: آیا این مسیر واقعا جزوِ علاقمندیهام هست یا نه؟ آیا با این همه وقت گذاشتن و تلاش کردن میتونم موفق بشم یا نه؟ درسته خسته میشم و دلم میخواد یه نفس راحت بکشم. ولی همون لحظه یادم میاد که هر تلاش و سختی که الان دارم میکشم، دارم برای آینده خودم و ماهور قدم برمیدارم.

نتیجه گیری این که: میخواستم به خودم یادآوری کنم هیچ مسیر راحتی وجود نداره و هر موفقیتی با تلاش و پشتکار به دست مییاد.من هنوز اول راهم، باید اشتباهاتم رو یاد بگیرم و انگیزهم رو برای یادگرفتن زیادش کنم.
حس میکنم این مسیر فقط برای کسب مهارت نیست، برایِ رشدِ شخصیم و نشون دادنِ به خودم که میتونم. و این خیلی حسِ خوب و شیرینیه.
شما هم تا حالا شده یه مهارتی رو تازه شروعش کنین و از مسیرش بترسین؟
دوست دارم تجربههاتون رو برام بنویسین.