پارت1
نویسنده: ستاره ی درخشان
امروز خیلی هیجان زده ام چون قراره برم یه دبیرستان جدید همه میگم اونجا کلی پسرا خوشگل داره، ولی از اینکه نتونم دوست پیدا کنم میترسم. توی ذهنش(تو میتونی جه هی مطمئنم)
خب دیر وقته برم بخوایم تا فردا زود پاشم
(فرداصبح ساعت6)
خب برم صبحونه بخورم. امممم چی بخورم؟ بزار ببینم تو یخچال چی هس... عه گیمباپ همینو میخورم
15مین(دقیقه) بعد
ژاکت بافتش رو که تازه خریده بود پوشید، با کفشای الستار و موهاشو باز گذاشت و یه گیره ی موی کیوت زد و یه ارایش ملایم.
(جلوی ورودی مدرسه)
بچه ها. واوو این دختره چه کیوته، دانش اموز جدیده، خداکنه تو کلاس ما باشه
رفتم داخل کلاس خودمو معرفی کردم، سلام من کیم جه هی هستم. همه دست زدن براش
معلم.. برو اونجا جلوی سوبین بشین. جه هی.. چشم
زنگ تفریح)
سوبین. سلام جه هی من سو بینم. جه هی. سلام،، سوبین(با لبخند) سوبین. بیا زنگ تفریح باهم باشیم جه هی.باشه حتما
جه هی. اون پسره اونجا وایساده کیه؟ سوبین. اون معروف ترین پسر مدرسه هس اسمش کیم سوک جینه، اونم که اون ور تر وایساده قبلا دوست صمیمیش بود ولی الان قهرن اونم خیلی محبوبه اسمشم جئون جونگ کوک هس، همه ی دخترا روشون کراش دارن
جه هی. خیلی کیوته
کلاس بعدی
معلم. برو پیش جین بشین کنارش یه جای خالیه. جه هی.بله(توی دلش گفت اخجون) جه هی. سلام جین من جه هی هستم. جین. اها. جه هی. توی ذهنش گفت: چقدر سرد ولی شاید چون اولشه......
ادامه دارد.....