ویرگول
ورودثبت نام
Zahra
Zahraاسطورگی شیری میخواد نه روبهی⚡🌿
Zahra
Zahra
خواندن ۱ دقیقه·۳ روز پیش

خسته و بی دلخوشی

مادر پایش نمی آید راه رود ،پدر قلبش و اعصابش و کلیه و...مشکل دارد ،رفیق غمخوار نیست در زندگی ام ،درس امروز را به فردا و درس فردا را به پس فردا میسپارم نمیدانم چرا ولی بی انگیزه ترین آدم شهرم،کنکور نزدیک و من هیچ هیچم ،آخر انگیزم صفر است درس در مخم جای نمیگیرد ،بچه آخرم اما اولین غم خارم،نه فیلمی نه آهنگی هیچی حالم را خوب نمیکند کاش نبودم ،نه؟!،چرا پدر مادرم مریضن؟,چرا من باید به دنیا می آمدم ؟!,قرص علیم را که دکتر اعصاب برایم دارو نوشته و از دو قطبی بودن و نوسان خلقم سخن میگوید چه کنم قرص ها را نمیتوانم بخورم ،چرا ؟چون وقتی میخورم گلودرد و حالت تهوع میگیرم ):،چه کنم ؟!؟!؟!

۱۶
۲۱
Zahra
Zahra
اسطورگی شیری میخواد نه روبهی⚡🌿
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید