Ayoub
Ayoub
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

بخواهی یا نخواهی ...


بخواهی یا نخواهی

بخوانی یا نخوانی

بخوابی یا نخوابی

بستانی یا نَسِتانی

بِنِگَری یا نَنِگری

بگریی یا نگریی

بخندی یا نخندی

میگذرد روزگار

همچون ابرهای روان

و

چیزی منتظر ، نمی ماند ،تو را

نه

این توئی که منتظر نمی مانی ،چیزی را

گاهی زمان را طی میکنی در طول

وگاهی در عرض

اما مقصد ، همه یکیست

و آن توئی تو

غوطه ور در افکارت

و در اقیانوس ضمیرِ

ناخودآگاهت

همه چیز به تو ختم میشود

حداقل برای خودت

و بعد برای کسانی که

به تصویر کشیدی

اندرخیالت

پس بخواب آسوده و راحت

که میگذرد

آنچا باید بگذرد

و می ماند آنچه

ماندنیست

و نیست آن چیزی

جز

افکارت

و عطر برخواسته از

نوازش قلم بر اوراق

نوشته هایت

اول برای خودت و ساختن

حصاری از مفهوم کلماتت

و سپس

آنچه می آفرینی

برای اثبات رویاهایت

بخوابی یا نخوابی

بخوانی یا نخوانی

بخواهی یا نخواهی

به درازای دور و تسلسلِ

رشته ی افکارت

....


عاشقِ رمان و نویسندگی از ایام کودکی تا به حال و چون در تمامی مشکلات بزرگ و کوچکم با تفکّر اینکه میتونم بنویسم آرامش می یافتم پس تصمیم گرفتم نوشتن رو شروع کنم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید