مُجَرَّدات به موجوداتی گفته میشود که جسمانی و نبوده و باقد ماده اند .
باور به موجودات غیر مادی امری معمول در مذاهب و ادیان میباشد.
به نوعی میتوان مقصود از عالم امر در قران را اشاره به همین قسم از موجودات دانست .
در فلسفه، افلاطون برای نخستین بار ارائه نظریه مُثُل، موجود را به مجرد و مادی تقسیم کرد. این مسئله در فهم مفاهیم دینی مرتبط با پروردگار ، آخرت، برزخ و فرشتگان تاثیر بهسزایی دارد.
همچنین پذیرش موجود مجرد را به عنوان یکی از ملاکهای تقسیم مکاتب فلسفی به الهی و الحادی دانستهاند. در فلسفه اسلامی مجردات را به مثالی و عقلی و همچنین به تامّ و ناقص تقسیم کردهاند.
بهجز مادی گرایان که عالم وجود را منحصر در موجودات مادی میدانند، بقیه به موجود مجرد باور دارند. بر این اساس خداوند موجودی مجرد و غیر مادی است. برخی از متکلمان خداوند را تنها موجود مجرد میدانند. عقول نیز موجوداتی مربوط به عالم جبروت هستند که ويژگی ماده را ندارند. فرشتگان از نگاه فلاسفه مجرد و در نگاه برخی متکلمان مادی هستند. موجودات مثالی نیز مرتبهای از تجرد را دارند. نفس آدمی هم به عقیده متفکران علوم عقلی مجرد عقلی یا مثالی است.
گروهی از متفکران علوم متعالیه بر این باورند بر اساس مبانی حکمت متعالیه تمامی مراتب وجود دارای صفات کمالی از جمله ادراک و تجرد به صورت تشکیکی ( شدت و ضعف )هستند. در نتیجه نمیتوان مرزی میان مادی و مجرد قائل شد و موجودات را به دو گروه مادی و مجرد تقسیم کرد که البته در جای خود جای بحث های نقض و اثباتی درخور را داراست .