بامداد بیست و سه خرداد، تجاوز رژیم صهیونسیتی به خاک جمهوری اسلامی ایران آغاز شد. دولت های اروپایی از جمله آمریکا که سردمدار این تجاوز است علت حمله به ایران را،فعالیت هسته ای ایران برشمردند و با تبلیغات فراوان در مجامع بین المللی میخواهند در ذهن همگان فرو کنند که ایران قصد تولید سلاح اتمی را دارد،در صورتی که تمامی تاسیسات هسته ای ایران در کل کشور توسط آژانس بینالمللی انرژی اتمی، بررسی و بازدید میشود و دوربین های مداربسته که مستقیماً اقدامات تمامی بخش های تاسیسات را در کل شبانه روز به آژانس منتقل میکند، علاوه بر رفتار کاملا قانونی ایران در مسئلهی هستهای، ولی فقیه و رهبر جمهوری اسلامی ایران تولید سلاح اتمی را حرام اعلام کرده است و از آنجا که چارچوب و قوانین نظام جمهوری اسلامی بر پایه دستورات ولی فقیه میباشد، جای هیچ تردیدی را در این امر نمیگذارد که جمهوری اسلامی ایران به دنبال انرژی صلح آمیز هسته ای است و فعالیتهای هستهایاش در زمینه های پزشکی،کشاورزی،صنعتی و انرژی پاک، کاملا گواه این مدعاست و ملت ایران و جهان شاهد دستاوردهای تحسین برانگیزش در این زمینهها هستند تا جایی که این پیشرفت های هستهای،ایران را در جایگاه صادر کردن آنها به دیگر کشورها قرار داده است.
سوال اینجاست،علت این مغالطه آمریکا و اسرائیل چیست!؟ این تبلیغات دروغین علیه مسئله ای که اصلا وجود خارجی ندارد،برای چیست؟! ترامپ مستقیماً بیان میکند که "او نمیخواهد ایران فقط تاسیسات هستهای داشته باشد" اما این یک فریب عمومیست! در جدیدترین بررسی های اندیشکدههای آمریکا، از جمله دانشگاه هاروارد بیان میشود که آمریکا دیگر آن قدرت سابق را ندارد و طبق استدلالهایی اذعان میکنند که تحولات جدیدی در جهان درحال شکلگیریست و نظمی نوین درحال به وجود آمدن میباشد و سه محور این نظم جدید، چین،روسیه و ایران هستند. ترامپ در کمپین تبلیغاتی اش در انتخابات، بیان میکند که میخواهد "دوباره آمریکا را به قدرتش برگرداند" پس از صحبتش میتوان فهمید که آمریکا درحال فروپاشی ست و حالا او مدعی شده که نمیخواهد اجازه فروپاشی آمریکا را بدهد و تلاش میکند تا با ماجرای اوکراین و حمله به ایران و سیاست های جدیدش برای چین،اجازه ندهد این نظم جدید شکل بگیرد.
آمریکا با تبلیغات فراوان،جنگ،سیاست های مختلف از جمله پروژه کوریدور" آیمک "تلاش کرد تا رژیم اسرائیل را مشروع جلوه دهد تا بتواند بر شرق سیطره یابد و کمبودهای خود را از این طریق جبران کند اما محور مقاومت و عملیات طوفان الاقصی ضربهی مهلکی به مشروعیت این رژیم زد و هر چه زمان به جلو میرود، اذهان عمومی دنیا و همچنین نخبگان و سیاست مداران،بیشتر متوجه نامشروع بودن این رژیم میشوند و آمریکا روز به روز به افولش نزدیکتر میشود، این را میتوان از اعتراضات گسترده مردم،نخبگان،دانشجویان،اساتید،تغییر دیدگاههای سیاست مداران سراسر جهان،مخصوصا بلوک غرب،متوجه شد و حالا صهیونیست ها برای بقای خود در منطقه به آمریکا چنگ میزند اما طناب آمریکا پوسیدهتر از آن است که بتواند اسرائیل را از قعر چاه بیرون بیاورد. آنها درست در زمانی به ایران حمله کردند که مسئولین ایرانی درحال مذاکره غیرمستقیم با آمریکا بودند، این نشان میدهد که جمهوری اسلامی ایران به دنبال گفت و گو میباشد ولی منطق آمریکا،منطق گفت و گو نیست،هرچند جمهوری اسلامی ایران با استدلال صحبت کند و برنامههای صلح آمیزش را ارائه دهد؛این را میشود از صحبت ترامپ فهمید که گفت"شصت روز فرصت دادم که کارهایی که گفته بودم را انجام دهید،حالا که انجام ندادید روز شصت و یکم حمله آغاز شد" ؛امریکا و اسرائیل نیازی به گفت و گو و استدلال برای پیش برد اهداف هستهای و تعیین قوانین و چارچوب در این زمینه ندارند بلکه میخواهند ایران، این نظام مستقل، که بدون تکیه به هیچ قدرتی میتواند این چنین پیشرفتهایی داشته باشد و باعث میشود ملتهای دیگر نیز نظامی همانند نظام ایران را برای خود بطلبند،تسلیم شود و از پای در بیاید تا بتوانند از فروپاشی خودشان جلوگیری کنند. نظام جمهوری اسلامی ایران نمونهایست که به ملتها میگوید "میتوانند حکومت و نظامی بسازند که در آن مستعمره نباشند و بتوانند رشد کنند و به پیشرفتهای بزرگ برسند و خودشان برای خودشان تصمیم بگیرند و هیچ غارتگری نتواند به آنها دست درازی کند.
محدثه احمدی