سخنرانی اخیر آیت الله خامنه ای در دیدار با خانوادههای شهدا، در کنار تسلیت و تکریم جانباختگان، یک پیام محوری داشت: بازخوانی مفهوم «دشمن» و روشنسازی مختصات نبردی که جمهوری اسلامی خود را در آن میبیند؛ نبردی نه فقط نظامی یا سیاسی، بلکه عمیقاً فکری، فرهنگی و تمدنی.
در این سخنان، «دشمن» صرفاً یک کشور یا دولت متخاصم نیست؛ بلکه موجودیتی چندلایه است که هم ریشه در قدرتهای جهانی دارد و هم میتواند در داخل کشور، در ذهنها و رفتارها، شکل بگیرد. وقتی رهبر جمهوری اسلامی ایران از «ایمان مردم» و «دانش جوانان» بهعنوان دلایل اصلی دشمنی یاد میکند، نشان میدهد که از منظر این گفتمان، تقابل جمهوری اسلامی با غرب، فراتر از برنامه هستهای یا تحریمهای اقتصادیست؛ مسأله اصلی، تعارض دو الگوی پیشرفت و دو مدل تمدنیست.
از یک سو، الگوی جمهوری اسلامی ایران مبتنی است بر ترکیب دین و دانش؛ مدلی که در آن پیشرفت صرفاً فنی نیست، بلکه معنوی و ارزشی نیز هست. از سوی دیگر، جهان غرب، بهویژه ایالات متحده، مدلی از توسعه و نظم جهانی را نمایندگی میکند که سکولار، لیبرال و بر پایه اولویت منافع مادی است. بههمین دلیل، هر نوع رشد علمی و فکریای در ایران که با این الگو ناسازگار باشد، از سوی غرب تهدید تلقی میشود؛ ولو این رشد در حوزههایی چون پزشکی، انرژی یا فناوری بومی رخ دهد.
در این گفتمان، دشمن با سلاح نظامی تنها حمله نمیکند؛ ابزار اصلی او «تحریف»، «تردید» و «نفوذ» است. همین است که در سخنرانی اخیر، بارها به فتنه، اغتشاش، کودتا و سستعنصری در داخل اشاره میشود؛ دشمن واقعی، آن کسی است که اعتماد به نفس ملی را هدف قرار میدهد، وحدت را تضعیف میکند، یا باور مردم به نظام را متزلزل میسازد. حتی فشارهای اقتصادی، تحریم، یا حقوق بشر، از نگاه ایشان، صرفاً بهانههایی هستند برای محدود کردن الگویی که غرب نمیخواهد گسترش یابد.
اما در کنار ترسیم چهره دشمن، جمهوری اسلامی نیز چهرهای از قدرت ترسیم میکند که فقط نظامی یا امنیتی نیست. سخن از «دست پُر»، «استقامت»، «عزم ملی» و «شکستدادن فتنهها» در این چارچوب معنا پیدا میکند. در واقع، قدرت ایران در این گفتمان، ترکیبی است از چند مؤلفه:
تجربه تاریخی مقاومت در برابر فشار خارجی
پیشرفت علمی ـ فنی در شرایط تحریم
ظرفیت بسیج اجتماعی و همبستگی ملی
عمق راهبردی در منطقه
و از همه مهمتر، اعتماد به توان داخلی برای غلبه بر بحرانها
تأکید چندباره رهبر جمهوری اسلامی بر اینکه دشمنان اینبار «از نزدیک» قدرت ایران را احساس کردند،یعنی نهتنها تهدیدها خنثی شدهاند، بلکه قدرت ایران برای دیگران نیز آشکار شده است. این نمایش قدرت، صرفاً در ساحت نظامی نیست؛ پیشرفت علمی، توان بومیسازی، حضور منطقهای و حتی کنترل بحرانهای داخلی نیز بهعنوان نمادهای قدرت معرفی میشوند، تکرار عبارتهایی مانند «ما دین و دانشمان را رها نخواهیم کرد» صرفاً شعار نیست؛ بلکه صورتبندی راهبردیست که هم جنبه بازدارندگی دارد (نمایش قدرت و ثبات) و هم جنبه ایجابی (تقویت ایمان و علم بومی).یادآوری پیروزیهای گذشته، شکستهای دشمن در مراحل مختلف انقلاب، و برجسته کردن دستاوردهای داخلی، دقیقاً در همین راستاست.
✍محدثه احمدی