تقریبا همه ما به طور غریزی فکر می کنم کارهایی را که انجام می دهیم درسترین کار ممکن است، اکثر افراد بابت رفتارهاشون یا کارهایی که انجام می دهند خود را مقصر نمی دانندو به تبع آن، هیچ انتقادی را هم از طرف شخص مقابل بابت اعمالشان نمی پذیرند.
فرض کنید در یک مسیر در حال رانندگی هستید، به یکباره یک ماشین از فرعی در میاد و مقابل شما قرار می گیرد. هر چند حق تقدم با شماست. حال اگر به کنار او بروید و بگوئید " این چه وضع رانندگی است، نزدیک بود تصادف کنیم. احتمال اینکه پاسخ بشنوید:" مگر نمی بینی عجله دارم، راهتو بکش برو! زیاد است.
پس اکثر ما حتی در بدترین شکل ممکن نیز حاضر نیستیم انتقاد بپذیریم حتی اگر کاری را که انجام می دهیم به ضرر خود ما باشد!
پس اگر به این مهم واقفیم. چرا باید انتظار داشته باشیم شخص مقابل ما انتقاد ما را بپذیرد؟ به طور کلی ما نه با انتقاد کردن، نه توهین کردن، نه کنایه زدن، نمی توانیم دیگران را مجبور به انجام کاری کنیم.
اینجا این سئوال پیش می آید: پس اگر ما نخواهیم از دیگری بابت اشتباهش انتقاد کنیم، چه کاری باید انجام دهیم؟
تکنیک های بسیاری است که به ما یاغد می دهد چگونه در انتقاد کردن موثر واقع شویم، در مقاله بعدی به یکی از این تکنیک ها اشاره خواهم کرد.