ویرگول
ورودثبت نام
سادات.۸۲
سادات.۸۲
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

می گویم پریود هستم!



خانواده ای که در آن زندگی می کنم از آنهاییست که این مسائل را بد می دانند. اما آزادانه به یکدیگر فحش می دهند و در مورد روابط دیگر شوخی می کنن. گویا تنها در رابطه با پریود مشکل دارند که نمی دانم برای چیست!

یک شب همه دور هم بودیم. من آنشب پریود شده بودم و خیلی حالم بد بود. از درد زیاد داشتم دق می کردم. فشارم افتاده بود (همیشه افت فشار دارم) و نمی توانستم بلند شوم. شوهر عمم جلوی من نشسته بود. مادرم چایی نبات آورد تا بهتر شوم. (معجون جادویی) شوهر عمم به خیال آن که من دارم مسخره بازی در می آورم گفت این دیگه چه کاریه بلند شو خودت بردار و داری لوس بازی در میاری و...

اون لحظه این قدر حالم بد بود که نمی تونستم فکر کنم. نمی دونستم چی جواب بدم. اول بهش گفتم مریضم، خندید و گفت تو که نه سرفه می کنی و نه تب داری پس دروغ میگی راستش رو بگو!

منم کلافه شدم، با خشم گفتم مشکل زنانگی دارم خوب شد؟ قانع شدی؟ اون لحظه همه دورم نشسته بودن و سکوت کردن. شوهر عمم سریع اهانی گفت و دیگر چیزی نگفت. شب که برگشتم خونه، حالم بد بود. چرا نتونستم آزادانه بگم من پریودم؟ مگه بد بود؟ خلاصه حس بدی از نگفتن کلمه پریود گرفتم. خیلی بد. یکجورایی آنقدر به ما گفتن بد است که خودمان هم نمی توانیم دیگر این پرده های زنجیر مانند را پاره کنیم.

پریودازپریودبگومشکلات زنان
فاطمه السادات هاشمی نسب نویسنده پنج اثر رمانی و شش اثر داستانی، نویسنده ژانر فانتزی و ادبیات گمانه زن
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید