خشکه مقدسی در زندگی اجتماعی
روابط اجتماعی و حضور فعال در میان مردم، ستون فقرات زندگی مؤمنانه و ابزاری برای رسیدن به قرب الهی است. اما گاهی اوقات، رویکردی به دین پیدا میکنیم که ما را از این حقیقت اساسی دور میسازد.
این رویکرد، که از آن با عنوان "خشکمقدسی در زندگی اجتماعی" یاد میکنیم، دین را به مجموعهای از اعمال فردی و کنارهگیری از جامعه تقلیل میدهد.
این طرز فکر، به جای اینکه ما را به سیره نورانی اهل بیت (ع) نزدیک کند، فاصلهای عمیق میان ما و تعالیم اصیل ائمه اطهار ایجاد میکند.
این نوع از خشکمقدسی چیست و چه آسیبی میزند؟
خشکمقدسی را در یک نگاه، میتوان در بالا بردن برخی موضوعات درجه دوم و غفلت از ابعاد اجتماعی دین خلاصه کرد.
در این رویکرد:
- اهمیت بخشیدن بیش از حد به جزئیات فرعی: گاهی بر سر مسائلی که از نظر جایگاه شرعی در درجه دوم قرار دارند، پافشاری بیش از حد میشود؛ در حالی که ابعاد کلیدیتر و اساسیتر دین، مانند حقوق مردم و حضور اجتماعی، مغفول میماند.
- انحصار دین در مناسک فردی: دین را تنها به نماز و روزه و عبادات شخصی محدود میدانیم و از نقش سازنده دین در جامعه، روابط انسانی و حل مشکلات عمومی و مبتلا به که ما را عملا فلج کرده غافل میشویم.
- فاصله گرفتن از جامعه به بهانه آلودگیها: به این دلیل که جامعه پر از خطا و گناه است، یا افراد اشتباهاتی دارند، خودمان را کنار میکشیم. این کنارهگیری، عملاً میدان را برای نروییدن خوبیها و گسترش ناهنجاریها باز میگذارد.
- عدم تحمل ناهنجاریهایی که در خانواده و دوستان و ... می بینیم: به جای تلاش برای اصلاح یا حتی تحمل موقت برخی خطاها در مسیر انجام وظایف بزرگتر، صورت مسئله را پاک میکنیم و از موقعیت فرار میکنیم.
این رویکرد، درست نقطه مقابل سیره اهل بیت (ع) است. امامان ما، خودشان همیشه در بطن جامعه بودند و مردم را نیز به حضور فعال و مؤثر در آن ترغیب میکردند. آنها از مردم جدا نمیشدند؛ بلکه در کنار مردم زندگی میکردند، به مشکلاتشان رسیدگی میکردند و حتی در مراسم کسانی که شاید همعقیده آنها نبودند، شرکت میجستند.
آسیبهای خشکمقدسی:
- انزوای مؤمنین: دیندار واقعی را گوشهنشین میکند و او را از تأثیرگذاری مثبت در جامعه بازمیدارد.
- تضعیف جامعه دینی: وقتی مؤمنین از هم جدا شوند و به مسائل اصلی جامعه بیتوجه باشند، جامعه اسلامی قدرت و انسجام خود را از دست میدهد.
- تصویر غلط از دین: دین را خشک، بیروح، غیرمنعطف و بریده از واقعیتهای زندگی نشان میدهد که این امر، خود به دینگریزی نسل جوان دامن میزند.
- کاهش همدلی و تفاهم: شکاف بین افراد را بیشتر میکند و مانع از درک متقابل و وحدت کلمه میشود.
برای فهم بهتر این موضوع و مقایسه دینداری سطحی با دینداری عمیق اهل بیت (ع)، به روایت زیبای زراره از امام باقر (ع) توجه کنیم:
ترجمه روایت:«زراره میگوید: من همراه امام باقر (علیهالسلام) در تشییع جنازه مردی از قریش بودم. عطاء (یکی از فقها و علمای مشهور آن زمان) نیز در آنجا حضور داشت. ناگهان زنی شروع به فریاد زدن کرد. عطاء با ناراحتی گفت: "یا ساکت شو وگرنه ما برمیگردیم!" زن ساکت نشد و عطاء برگشت.
من به امام باقر (علیهالسلام) عرض کردم: "عطاء بازگشت." امام فرمود: "چرا؟" گفتم: "آن زن فریاد زد و عطاء گفت یا ساکت شو یا ما برمیگردیم، اما او ساکت نشد و عطاء برگشت."
امام (علیهالسلام) فرمود: "ما به راهمان ادامه دهیم. اگر ما هرگاه چیزی از باطل را در کنار حق دیدیم، به خاطر آن باطل، حق را رها کنیم، پس دیگر حق مسلمانی را ادا نکردهایم؟"
زراره ادامه میدهد: وقتی بر جنازه نماز خوانده شد، صاحب جنازه به امام باقر (علیهالسلام) عرض کرد: "خداوند شما را رحمت کند، برگردید که ثواب خود را بردهاید و شما توانایی پیاده رفتن زیاد را ندارید." امام (علیهالسلام) از بازگشت خودداری کرد. من (زراره) به ایشان عرض کردم: "اجازه برگشت به شما داده شده و من هم سؤالی دارم که میخواهم از شما بپرسم."
امام (علیهالسلام) فرمود: "ادامه بده. ما که با اجازه او نیامدیم و با اجازه او هم برنمیگردیم. این (تشییع جنازه) یک فضل و پاداشی است که خودمان در پی آن بودیم و به همان اندازه که فرد جنازه را همراهی کند، بر آن اجر داده میشود."»
مقایسه دینداری خشکمقدسانه با سیره اهل بیت (ع) در این روایت:
- برخورد با خطا و ناهنجاری: خشکمقدسی (نمونه عطاء): وقتی عطاء فریاد زن (که یک ناهنجاری رفتاری بود) را شنید، کل حضور خود در تشییع جنازه را که یک حق مسلمانی بسیار مهم بود، رها کرد و برگشت.
- این یعنی به دلیل یک خطای جزئی، یک کار بزرگ و پرثواب را کنار گذاشتن. این همان بالا بردن یک موضوع درجه دوم (آرامش ظاهری مراسم) و غفلت از یک بعد مهم اجتماعی دین (ادای حق مسلمانی) است.
سیره اهل بیت (ع): امام باقر (ع) فرمودند: "اگر ما هرگاه چیزی از باطل را در کنار حق دیدیم، به خاطر آن حق را رها کنیم، دیگر حق مسلمانی را ادا نکردهایم؟" این یعنی دین ما به ما میآموزد که خطاها و ناهنجاریها نباید مانع از انجام وظایف و ادای حقوق اجتماعی ما شوند. ما باید بتوانیم با وجود کاستیها و معایب، در جامعه حضور فعال داشته باشیم و از خیررسانی دست نکشیم.
- گسترش دایره ارتباطات و عبور از محدودیتها: خشکمقدسی: غالباً افراد خشکمقدس دایره ارتباطات خود را بسیار محدود میکنند؛ فقط با کسانی معاشرت میکنند که کاملاً همفکر و همعقیده آنها هستند، چرا که غفلت از ابعاد اجتماعی دین، آنها را به سمت انزوا سوق میدهد.
سیره اهل بیت (ع): امام باقر (ع) در تشییع جنازه یک "مرد قریشی" (که لزوماً شیعه ایشان نبوده است) شرکت کردند. این نشان میدهد که اهل بیت (ع) برای ادای حقوق و انجام وظایف اجتماعی، به تفاوتهای قبیلهای یا حتی مذهبی اهمیت نمیدادند. آنها دایره ارتباطات خود را گسترده نگاه میداشتند تا بتوانند در جامعه حضور فعال و تأثیرگذار داشته باشند و همه ابعاد دین، از جمله ابعاد اجتماعی، را رعایت کنند.
- اخلاص و هدفمندی در عمل اجتماعی: خشکمقدسی: گاهی اعمال اجتماعی خشکمقدسها، بیشتر برای جلب رضایت مردم یا حفظ ظاهر است. یا اینکه اگر کسی از آنها خواست برگردند، فوراً برمیگردند چون انگیزه قوی و الهی ندارند. این ناشی از همان غفلت از عمق و اهداف والای اجتماعی دین است.
سیره اهل بیت (ع): امام باقر (ع) حتی پس از اینکه صاحب جنازه گفت "برگردید"، باز هم بر ادامه مسیر تأکید کردند. فرمودند: "ما که با اجازه او نیامدیم و با اجازه او هم برنمیگردیم. این فضیلت و پاداشی است که خودمان در پی آن بودیم." این یعنی حضور ما در اجتماع و انجام کارهای نیک، باید از روی نیت خالص الهی باشد، نه صرفاً برای خودنمایی، کسب شهرت یا ترس از سرزنش. این اخلاص است که به اعمال اجتماعی ما ارزش و دوام میبخشد و آن را از سطح یک عمل سطحی به یک عبادت عمیق تبدیل میکند.
واقعا که فاصله من و امثال من با آدم حسابی ها و افق دیدشان از زمین تا آسمان است!