ویرگول
ورودثبت نام
کیوان رفیعی مقدم
کیوان رفیعی مقدم
خواندن ۱۹ دقیقه·۹ ماه پیش

نقش الگو گیری و هم نشینی در کج روی اجتماعی

چکیده

فرايند جهاني شدن مي تواند فرهنگهاي سنتي را در معرض تهديد قرار دهد و موجب اشاعه ارزشها و هنجارهاي فرهنگ جهاني يا غربي شـود . ايـن مسـئله بـراي جامعه ايران كه سه دهه قبل انقلابي را بر مبناي ارزشهاي اخلاقي دينـي پشـت سـر گذاشته و داعيه ايجاد جامعهاي متمايز با فرهنگ مسلط جهاني داشته است بسـيار پـر اهميت ميباشد. شواهدي حاكي از آن است كه گرايش به نقض هنجارهـاي معـارض با ارزشهاي سنتي و ديني در بخشهايي از جامعه از جملـه جوانـان رو بـه افـزايش بوده است. با توجه به اينكه روز به روز شمار بيشتري از افـراد جامعـه بـه خصـوص جوانان در معرض فرايندهاي جهاني شدن قرار مي گيرند یکی از مهم ترین مسائلی که در سطح جامعه ی امروزین ایران به عنوان برهم زننده ی نظم اجتماعی قلمداد می گردد، عدم پایبندی جوانان به هنجارهای سنتی حاکم بر جامعه است که از آن به عنوان «کج روی فرهنگی» تعبیر می شود، همچنین اعتماد اجتماعی نیز یکی از مفاهیم مرتبط با نظم اجتماعی است که فقدان آن موجب بروز معضلات و آسیب های اجتماعی در سطح جامعه می گردد، به عبارت دیگر بین اعتماد اجتماعی با کجروی فرهنگی رابطه تنگاتنگی وجود دارد تا بدانجا که بروز کج روی در بین افراد جامعه به معنای تضعیف اعتماد اجتماعی تفسیر و تعبیر گردیده است .

مقدمه

زندگی اجتماعی انسان تحت حاکمیت قواعد یا هنجارهاى اجتماعی است. اگر ما از قواعدی که بعضی انواع رفتار را در زمینه های معینی به عنوان رفتارهای مناسب و رفتارهای دیگری را به عنوان رفتارهای نامناسب تعریف می کنند پیروی نمی کردیم فعالیتهایمان دستخوش هرج و مرج می گردید.برای مثال رفتار منظم در شاهراهها ،چنانچه رانندگان قاعده راندن از سمت چپ و دیگر قواعد راهنمایی و رانندگی را رعایت نمی کردند غیر ممکن می بود. هنجارهایی که ما در رفتارهایمان از آنها پیروی می کنیم به زندگی اجتماعی خصلتی منظم و قابل پیش بینی می بخشند،و جامعه شناسی تا اندازه زیادی با نشان دادن این که چگونه نظم اجتماعی برقرار می شود سروکار دارد.

اما این داستان روی دیگری نیز دارد .همیشه همه کس با انتظارات اجتماعی همنوایی نمی کند. رانندگان گاهی قواعد رفتار عبور و مرور را رعایت نمی کنند،حتی اگر زندگی دیگران در نتیجه آن به خطر افتد.هنگامی که شخصی شتاب زده ،یا تحت تاثیر الکل باشد ممکن است از روی بی پروایی رانندگی کند،و حتی شاید در خلاف جهت یک خیابان یک طرفه میان بر بزند.افراد اغلب از قواعدی که انتظار می رود تبعیت کنند،منحرف می شوند.

مطالعه رفتار انحرافی یکی از جذابترین وظایف جامعه شناسی است. این حوزه ی تحلیل جامعه شناسی پیچیده است چرا که به همان اندازه ی ارزشها و هنجارهای اجتماعی، انواع فراوان تخلف از قانون نیز وجود دارد. از آنجا که هنجارها در میان فرهنگهای مختلف و حتی بین خرده فرهنگهای گوناگون درون یک جامعه فرق می کنند، آنچه که در یک محیط فرهنگی طبیعی است در محیط فرهنگی دیگری انحراف است.

کج روی چیست

کج روی را می توان ناهمنوایی با هنجار یا مجموعه ی هنجارهای معینی تعریف کرد که توسط تعداد قابل ملاحظه ای از مردم اجتماع یا جامعه ای پذیرفته شده است. هیچ جامعه ای را نمی توان به سادگی به کسانی که از هنجارها منحرف می شوند و کسانی که با آنها همنوایی می کنند تقسیم کرد. بیشتر ما در بعضی مواقع از قواعد عموماً پذیرفته شده ی رفتار سرپیچی می کنیم. بسیاری از افراد در یک زمانی مرتکب سرقتهایی جزیی گردیده اند ، مانند برداشتن چیزی از یک فروشگاه بدون پرداختن پول آن یا بردن چیزهای کوچکی مانند کاغذ یادداشت اداری از محل کار و استفاده شخصی از آن .

تعداد زیادی از افراد ماری جوانا کشیده اند، در زمانی که در سن قانونی بوده اند نوشابه الکلی خریداری کرده اند ، داروهای غیر قانونی مصرف کرده اند ، یا در اعمال جنسی ممنوع شرکت کرده اند.

دامنه مفهوم کجروی چنان که برخی مثالها نشان خواهند داد بسیار گسترده است.

کجروی فقط به رفتار فردی اشاره نمی کند بلکه به فعالیت های گروهها نیز مربوط می شود. یک نمونه برجسته از این زمینه ، فرقه ی هاراکریشناست. گروهی مذهبی که اعتقادات و شیوه زندگیش با عقاید و شیوه ی زندگی اکثریت مردمی که در بریتانیا زندگی می کنند کاملاً متفاوت است. این کشیش در شهر نیویورک در سال 1965 یعنی زمانی که سریل پرابهوپادا از هند آمد تا پیام هشیاری کریشنا را در غرب رواج دهد دایر گردید. او پیام خود را به ویژه متوجه جوانانی ساخت که مواد مخدر استعمال می کردند و اعلام کرد که شخص می تواند با پیروی از تعلیمات او همواره نئشه بماند و سعادت ابدی را کشف کند.

هارکریشنا با رقصیدن و آواز خواندن در خیابانها برای بسیاری به صورت منظره ای آشنا درآمده بودند. بیشتر مردم آنها را تحمل می کردند ، اگر چه عقایدشان عجیب و غریب به نظر می رسید. هارکریشنا یک خرده فرهنگ کجرو را ارایه می کنند. اگر چه تعداد آنها امروز کاهش یافته است اما توانسته اند نسبتاً به آسانی در جامعه ی بزرگتر باقی بمانند. سازمان آنها ثروتمند است و منابع مالی آن از هدایایی تأمین می گردد که توسط اعضا و هواداران داده می شود. موقعیت آنها با موقعیت خرده فرهنگ دیگری که در اینجا برای مقایسه ذکر می شود ، یعنی بی خانمانها ، فرق می کند. مردمی که "تهیدست و بی چیز هستند " روزها در خیابانها زندگی می کنند و اوقات خود را در پارکها یا ساختمانهای عمومی مانند کتابخانه ها می گذرانند. آنها ممکن است در خیابانها نیز بخوابند یا در خوابگاه های عمومی سرپناهی پیدا کنند. بسیاری از بی خانمانها تنها می توانند در حاشیه ی جامعه ی بزرگتر زندگی نکبت باری را به سختی بگذرانند.

گوناگونی بسيار پديده های کجروانه و ابعاد متنوع اين دست وقايع ، سبب شده است که مطالعات صورت پذيرفته درباره پديده های جرم و کجروی ، واژه های متنوع را در توضيح مفاهيم مورد نظر خويش بکارگيرند. واژه های که در بسياری موارد ، با مد نظر قرار دادن شرايطی خاص، ابداع شده است . و به همين سبب ، کمتر می توان به اتفاق نظری در خصوص معانی آنها دست يافت . با اين وجود ، برخی جامعه شناسان بر اين نکته تأکيد دارند که بسياری از اين اصطلاحات ، در بر دارنده معانی ضمنی ارزشمندی است ، و در عين حال به وجوه خاص و متمايزی اشاره دارد که بايد در مطالعات جامعه شناسی مورد توجه قرار بگيرد.

اختلال هنجاری:

هنجارهای اجتماعی را تجلی بيرونی ارزشهای اجتماعی و قواعد تعيين کننده چگونگی تفکر و نحوه سلوک انسانی می دانند . در اين ميان، اثر گذاری هنجارها بر رفتار را نيز برحسب « نيروی هنجاری» تبيين می کنند و عملکرد اين نيرو را بر اساس سه ويژگی«اجبار»،«عمومیت»و « خارجی بودن» هنجارها روشن می سازند.

نظام گسیختگی اجتماعی :

اين واژه نيز از جمله واژه های به حساب آمده است که مفهوم آن پيوندی جدا ناپذير با کجروی دارد و در بيانی کلی ، وضعيتی محسوب شده است در نقطه مقابل« سازمان داشتن » که بايد آنرا حاصل فروريختن و از بين رفتن نفوذ هنجارهای مرسوم حاکم بر رفتار به حساب آورد. اين واژه ناظر به وضعيتی مبتنی بر فقدان کارکرد صحيح نقشها و پايگاههای اجتماعی قلمداد شده است که موجب می شود افراد به هدفهای خود و هدفهای اجتماعی که در آن زندگی می کنند ، نرسند

ناهمنوائی :

همنوائی را در تعبيری کلی ، کنشهایی می دانند که فرد در تلاش برای وفق دادن خويش با هنجارها و ارزشها و انتظاراتی که از او وجود دارد، انجام می دهد. با اين وجود ، جامعه شناسان به اين واقعيت نيز توجه می دهند که بويژه در جوامع مدرن ، الگوها و شيوه های متنوع و متفاوتی برای تحقق يافتن اين سازگاری وجود دارد. بر همين اساس، در سخن امثال گی رشه ، مفهوم همنوائی بر رفتار مبتنی بر پذيرش و اقتباس الگوهای رايج تر محدود می شود. در عين حال اين نکته نيز مورد توجه قرار می گيرد که اين الگوها از جمله به جمع ديگر تفاوت می يابد ، و در برخی خرده فرهنگهای خاص نيز خود را به الگوهائی می سپارد که از منظر نظام متعارف ، کجروانه است . بدينگونه نوعی تفاوت اساسی ميان دو مفهوم ناهمنوائی و کجروی و آنهم در دو بعد زير متصور می شود: اول اينکه ناهمنوائی از آنجا که رفتارهای مبتنی بر انتخاب الگوهای غير رايج ، اما مجاز و قابل تحمل را نيز در بر دارد ، می تواند مفهومی اعم از کجروی نیز باشد. دوم کجروی نیز از آنجا که می تواند به معنای پذيرش و عمل به الگوهای رايج در خرده فرهنگهای کجرو باشد ، مفهومی اعم از ناهمنوائی خواهد بود .

انحراف :

انحراف در واقع رفتارهاي مخالف با ارزش ها و هنجارها و قوانين مورد پذيرش جامعه مي باشد و يا انحراف «هر گونه رفتاري است كه با انتظارات جامعه يا يكي از گروههاي مشخص درون جامعه منطبق و سازگار نباشد. انحراف دوري جستن و فرار از هنجارهاست و هنگامي رخ مي دهد كه فرد يا گروهي معيارهاي جامعه را رعايت نمي كنند»

بيكر مي نويسد: «انحراف چگونگي عملي كه شخص مرتكب مي شود نيست بلكه نتيجه عملي است كه ديگران برحسب ضمانت اجرائي قوانين به يك متخلف نسبت مي دهند»

در فرهنگ ما نمونه هاي انحراف از قبيل دزدي، فحشاء، قتل، اعتياد، تجاوز به عنف و غيره به مشابه انحراف و جرم مي باشد كه اينها معلول عوامل مختلفي مي باشد كه در دوره هاي متفاوت تاريخي بنا به ماهيت و طبيعت ساختارها و سازمانها و نهادها و مقتضيات زماني و مكاني نمود و ظهور يافته و مي يابند. به عبارت ديگر نمونه هاي انحرافي يا مواردي كه جرم تلقي مي شود بستگي به ساختارهاي سازمانها، و عقايد و ايدئولوژي مردم يك سرزمين در زمان و مكاني مشخص دارد.

با تفسير ساختارها و مناسبات اجتماعي، بايدها و نبايدها و سنجشها و ملاك هاي سلامتي و بيماري اجتماعي، ارزش ها و هدف هاي فرهنگي و طرز تلقي و ارزيابي افراد نيز متحول و دگرگون گرديده اند. بر همين اساس هدايت الله ستوده هنجارها را به سه گروه هنجارهاي ديني، رسمي و غير رسمي (سنتي) تقسيم مي كند.

جرم :

به نظر برخی جامعه شناسان کجروی ، کاربرد مترادف دو واژه جرم و کجروی را در جوامعی می توان مشاهده کرد که در آنها قوانين مکتوب و مدون وجود ندارد . اما در خصوص جوامع ديگر ، کاربرد واژه جرم معمولاً به مواردی محدود می شود که قانون و هنجارهای رسمی و مکتوب جامعه ، آنرا منع کرده است . و ارتکاب آن، اين نوع هنجار را نقص می کند. گاه نيز تفاوت ميان گستره ی اين دو واژه با تعابيری از اين دست بيان می شودکه: هر چند که بعضی انواع کجروی را جرم تلقی می کنند . اما همه جرائم کجروی محسوب نمی شود . عبور نکردن از خط کشی عابر پياده در خيابانها ، جرمی است که توسط افراد بی شمار به وقوع می پيوندد و... و بدين گونه به ارتباطی ميان اين دو واژه اشاره می شود که در اصطلاح علم منطق ،« عموم و خصوص من وجه » نام گرفته است و مفهوم آن ، قرار گرفتن بعضی مصاديق خاص در حوزه معانی دو مفهوم متفاوت ، در عين اختلاف آن دو مفهوم در خصوص مصاديق ديگر است.

بزه :

واژه بزه را گاه به منزله اقدامات مخالف با قانون محسوب داشته و گسترده ای همسان با واژه جرم برای آن تصوير کرده اند . با وجود اين ، واژه مورد بحث – بر خلاف واژه جرم که به عنوان معادلی برای اصطلاح crime به کار می رود – معمولاًبه عنوان معادل اصطلاح delinguency کاربرد دارد. و مراد از آن نيز رفتارهای مخالف با قوانين از سوی افرادی است که به سن رشد قانونی نرسيده اند . به همين سبب ، جامعه سوء نيتی را ( که در رفتارهای مجرمانه افراد بزرگسال ممکن می بيند) در رفتار آنان مشاهده نمی کند. و اين دسته قانون شکنان را همانند افراد بزرگسال ، قابل تعقيب کيفری نمی داند.

قوانین ،جرایم و مجازاتها

قوانین هنجارهایی هستند که توسط حکومتها به عنوان اصولی که شهروندانشان می بایست از آنها پیروی کنند تعریف شده اند و علیه کسانی که از قوانین پیروی نمی کنند از ضمانتهای اجرایی رسمی استفاده می شود.هر جا که قانون وجود دارد جرم وجود دارد ، زیرا ساده ترین تعریف جرم عبارت اس ت از هر شیوه رفتاری که قانون را نقض می کند.ماهیت

رفتاری که مجرمانه در نظر گرفته می شود ،اهمیت نسبی جرایم مختلف، و شیوه های کیفردادن فعالیتهای مجرمانه توسط مقامات دولتی _ هر یک به گونه ای قابل ملاحظه در طول دو یا سه قرن گذشته تغییر کرده است.دلایل این امر را می توان در جانشینی جوامع سنتی مبتنی بر اجتماع محلی روستایى، بوسیله نظامهای اجتماعی صنعتی ،که در آن اکثر مردم در مکانهای ناشناس تر شهرهای کوچک و بزرگ زندگی می کنند ، جستجو کرد.

هنجارهای اجتماعی ، رفتارهای معینی هستند که بر اساس ارزشهای اجتماعی قرار دارند. ارزشهای اجتماعی به تدریج بصورت هنجارهای اجتماعی در می آیند و با رعایت کردن آنها جامعه انتظام پیدا می کند. هنجارهای اجتماعی شیوه های رفتاری معینی است که درگروه یا جامعه متداول است وفرد در جریان زندگی خود آن را می آموزد ، به کار می بندد ونیز انتظاردارد که دیگر افراد گروه یا جامعه آن را انجام دهند.

افراد از همان آغاز کودکی و تشکیل شخصیت از طریق خانواده ،پدر و مادر ،خواهران و برادران بزرگتر، دوستان و خویشاوندان خود به تدریج هنجارهای اجتماعی را فرا می گیرند و آنرا جزئی از شخصیت خود می سازند و می آموزند آنچه را که هنجار اجتماعی است به کار بندند و آنچه را که خلاف هنجار اجتماعی است به کار نبندند.

اگر کسی هنجار جامعه یا گروه را رعایت نکند مورد سرزنش و حتی مجازات قرار می گیرد. رعایت کردن هنجار جامعه تنها ناشی از وجود پاداش یا مجازات نیست. ما در اجرای این هنجارها و قواعد نیاز به تذکر دیگران نداریم. این قواعد جزئی از وجود ماست و به نحوی با آن آشنا هستیم و خود را موظف به اجرای آن می دانیم که به کار نبستن آنها در مواردی ما را دچار احساس گناه می کند. به عبارت دیگر افراد در صورت تخلف از هنجارهای گروهی خود را مجازات می کنند.

جامعه شناسان ، در ميان گونه های متفاوت کجروی ، نوعی تفاوت را برحسب نوع و شدت واکنش جامعه قائلند. اين نحوه ی دسته بندی در دو قالب متفاوت ارائه شده است :

نخست ، با توجه به تفاوت موجود در ميزان اهميت هنجارها و نقش ميزان جريحه دار شدن احساسات جمعی در اختلاف يافتن واکنشها .

دوم ، اکتفا به بيان تفاوت موجود در گونه های کجروی بر حسب انواع واکنشهای متفاوت اجتماعی .

در ميان انواع ارائه شده از نوع اول می توان مواردی مشابه با دسته بندي های زير پيدا کرد :

1- تخلف از « شيوه های قومی» : با واکنشهای چندان شديدی مواجه نمی شود و مواجهه با آن صرفاً در حد عدم تأييد ست . اصرار بر آن نيز گو اينکه سبب می شود فرد نابهنجار خوانده شود ، اما به ضد اخلاقی يا فاسد محسوب شدن او منجر نمی گردد ، آنهم به اين دليل که جامعه بر اين قبيل هنجارها ، به طور مطلق پافشاری نمی کند.

2 - تخلف از « رسوم اخلاقی » به امری جدی تلقی می شود. در نتيجه مجازات متخلفين آن شديدتر و شامل جريمه های مالی و فيزيکی است .

3- تخلف از « قانون » : جامعه اين نوع رفتار را آنچنان برای حيات خود مخاطره آميز می بيند که دولت و ابزار های حکومتی را به مقابله با آن وا می دارد . متخلف ممکن است مدت مديدی به زندان محکوم شود و از حضور فعال در جامعه محروم گردد. يا اينکه به اعدام محکوم شود.

در ميان بسته بندي های نوع دوم نيز تعابير زير جلب توجه می کند که نخست به متفاوت بودن نوع و حتی شدت واکنش های جامعه در برابر گونه های متخلف کجروی توجه می دهد و آنگاه موارد زير را به عنوان محورهای کلی اين گوناگونی بر می شمارد :

1- جامعه در برابر برخی انواع کجروی ، نه تنها واکنش منفی نشان نمی دهد که آنرا تأييد و گاه تشويق هم می کند .

2- انواع رفتارهای کجروانه ، بسته به اينکه تا چه حد در معرض عدم تأييد جامعه واقع گردد ، ممکن است با واکنشهای منفی از عدم پذيرش گرفته تا مقابله روبه رو شود ، واکنشهای حاکی از مقابله نيز در دو بسته بندی کلی و متفاوت رسمی و غير رسمی جلوه گر می شود و در اين ميان ؛ انواع واکنشهای غير رسمی عبارت است از عبوس کردن چهره، رو بر گرداندن ، قهر کردن، نکوهش زبانی ، اظهار تنفر ، خشم ، طرح يا برخوردهایی شديدتر مانند تنبیه بدنی و اما شکلهای متفاوت واکنش رسمی نيز عبارت است از محدود کردن از حقوق اجتماعی ، جريمه مالی ، بازداشت ، تبعيد ، حبس و حتی اعدام .

جنسیت و جرم

مانند حوزه های دیگر جامعه شناسی ، مطالعات جرم شناسی به طور سنتی نیمی از جمعیت را نادیده گرفته اند بسیاری از کتابهای درسی در رشته جرم شناسی هنوز تقریباً هیچ چیزی درباره زنان ندارند، مگر بخشهایی پیرامون تجاوز به عنف و فحشا ، و بیشتر نظریه های کجروی به همین نحو زنان را تقریباً به طور کامل مورد بی اعتنایی قرار داده اند.یک نمونه گزا رش مرتون (Robert King Merton/ 1910-2003) از ساخت اجتماعی و بی هنجاری است. فرض شده است که "فشار برای موفق شدن "تقریباً به هر کسی در جوامع امروزی می رسد.

بنابراین، به طور منطقی می توان استدلال کرد که زنان باید در مقوله های گوناگون کجروی که توسط مرتون مشخص گردیده اند بیشتر از مردان فعال باشند، از جمله جنایت، زیرا فرصتهایی که برای "پیشرفت"در برابر زنان گشوده است کمتر از مردان است. با وجود این ، میزان تبهکاری زنان به طور استثنایی اندک بوده یا به نظر می رسد که اندک باشد.حتی اگر زنان بنا به دلیلی کمتر از مردان ، مستعد شرکت در فعالیتهای کجروانه باشند،به هیچ وجه دلیلی وجود ندارد که آنها را به کلی نادیده انگاریم.

میزان جرایم مرد و زن

آمار مربوط به جرم و جنایت تکان دهنده است. برای مثال ، عدم توازن بسیار زیادی در نسبت مردان و زنان زندانی نه تنها در بریتانیا بلکه در همه ی کشورهای صنعتی وجود دارد. زنان تنها حدود 3 درصد جمعیت زندانهای بریتانیا را تشکیل می دهند. همچنین تفاوتهای نمایان میان انواع جرایمی که مردان و زنان مرتکب می شوند حداقل آن گونه که در آمار رسمی نشان داده شده است ، وجود دارند. جرایم زنان به ندرت متضمن خشونت بوده و تقریباً همه کوچک هستند. سرقتهای کوچک ، مانند بلند کردن جنس از فروشگاه ها و تخلفات مربوط به برهم زدن نظم عمومی مانند مستی درملاء عام و فحشا نمونه ی جرایم زنانه هستند.

تبيين زيست شناختي انحرافات زنان

لمبرزو معتقد است كه زنان در مقايسه با مردان فاقد حساسيت مردانه مي باشند و زنان بيشتر احساسي، حسود، انتقام جو هستند و دلايل خودش را در رابطه با اينكه جرم در ميان زنان كمتر است نسبت به مردان به شرح زير بيان مي دارد:

1- در زنان عوامل عاطفي، جنسي و طرز عمل خود مخصوصاً هورمونها در سنين نزديك به بلوغ، اختلال قائدگي، دوره يائسگي و پيري نقش مهمي در رفتارها و كژرفتاريهاي آنان ايفا مي كند.

2- زنان اصولاً از لحاظ زيستي محافظه كارترند.

3- ضعف جسماني زنان مانع از ارتكاب جرايمي است كه نياز به قدرت بدني و چالاكي دارد.

4- حالات عصبي در پسران در دوره بلوغ شديدتر از دختران است.

جرایم دولتمندان و قدرتمندان

اگرچه قشرهای فقیرتر جامعه قسمت اعظم جمعیت زندان را تشکیل می دهند،پرداختن به فعالیتهای تبهکارانه به هیچ وجه به این قشرها محدود نمی شود .بسیاری از افراد ثروتمند و قدرتمند مرتکب جرایمی می شوند که نتایج آنها می تواند به مراتب فراگیرتر از جرایم غالباً کوچک توده های فقیر باشد.

مفهوم بیماری روانی

دومین حوزه مهم رفتار کجروانه که مسلماً دولت با آن در ارتباط است، و نیز متضمن استفاده از سازمانهای باز داشتگاهی است،بیماری روانی است.این اندیشه که دیوانگان از نظرروانی"بیمار" هستند، تنها از حدود دو قرن پیش آغاز می گردد. بیش از آن زمان ، افرادی که ما اکنون دچار آشفتگی روانی می دانیم به جای اینکه بیمار در نظر گرفته شوند،"جن زده"،"شریر"یا "مالیخولیایی"پنداشته می شدند.

جرایم سازمان یافته

جرایم سازمان یافته به اشکال فعالیتی اتلاق می گردد که بسیاری از ویژگی های سوداگری متعارف را دارند اما غیرقانونی محسوب می شوند. تبهکاری سازمان یافته فعالیت های غیرقانونی از جمله قمار، فحشا ، سرقتهای کلان و باجگیری و اخاذی با تهدید را در بر می گیرد. بدیهی است به دست آوردن اطلاعات دقیق درباره ی ماهیت تبهکاری سازمان یافته دشوار است. در تصویرهای افسانه واری که ازتبهکاران ارایه می شود تبهکاری سازمان یافته در آمریکا زیر نظارت یک جمعیت سری که دارای ابعاد ملی است ، یعنی "مافیا " انجام می شود.

قمار و شرط بندی غیر مجاز ، روی مسابقات اسب دوانی ، بخت آزمایی و مسابقات ورزشی بزرگترین منبع درآمدی به شمار می رود که به وسیله ی تبهکاری سازمان یافته ایجاد می شود. برآورد گردیده است که در سال 1983 مبلغ کل پولی که از راه قماربازی غیرقانونی بدست آمده در ایالات متحده آمریکا حدود 30 میلیارد دلار بوده است. با وجود مبارزات فراوان توسط حکومت و پلیس ، تجارت مواد مخدر یکی از صنایع تبهکارانه ی بین المللی و سریعاً در حال گسترش است که در سالهای 1970 و اوایل دهه ی 80 نرخ رشد سالانه ای بیش از 10 درصد و میزان سود بالایی داشته است. شبکه های هرویین در سراسر خاور دور به ویژه در جنوب آسیا گسترده اند و نیز در شمال آفریقا ، خاور میانه و آمریکای لاتین وجود دارند.

بحث و نتيجه گيري

اين مقاله در پي پاسخگويي به اين پرسشهاي بود ماهیت و محتوای رفتار کجروانه هم از گذشته تاکنون و هم از یک جامعه تا جامعه دیگر بسیار فرق می کند. در مجموع هیچ یک از این نظریه ها تبیین جامعی از جرم را فراهم نمی سازند تا چه رسد به تبیین همه انواع کجروی. اما این نظریه ها از بعضی لحاظ با یکدیگر تداخل می کنند و از پاره ای جهات دیگر می توانند با هم ترکیب شوند تا درک معقولی از جنبه های عمده رفتار کجروانه فراهم سازند.

اما آنچه مسلم است :

1- نقش بسیار مهم پیشگیری بعنوان یکی از سیاست های اساسی در حوزه امنیت اجتماعی که در تمامی جوامع مورد توجه قرار می گیرد.

2- مسأله ی کنترل اجتماعی بعنوان مهمترین راهکار در این حوزه.

3- نقش بسیار تأثیرگذار دین در تامین امنیت جامعه.

منابع

(Giddens, 1383)، ( مترجم (Giddens, 1383) ، چاپ سیزدهم 1383، تهران ، انتشارات نشر نی )

ویلسن روس، هلن ، جامعه‌شناسی همنوایی و کجروی، ترجمهٔ شهیندخت خوارزمی، چاپ دوم، تهران، نشر خوارزمی، ۱۳۷۷، 144.

فالکس کیث، جامعه‌شناسی شهروندی، ترجمهٔ محمدتقی دلفروز، چاپ دوم، تهران ، کویر، ۱۳۸۱، 233.

بروسی کوئن ، مبانی جامعه شناسی، صفحه 220 ( ترجمه و اقتباس دکتر غلام عباس توسلی – رضا فاضل ،سمت ( سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها ) چاپ نهم 1376)

حاجی ده آبادی ، محمد علی ، ارتباط اخلاق و سیاست جنایی ، پایان نامه دوره کارشناسی ارشد ، قم ، دانشگاه مفید 1378 – 1379

رادنی استارک ، ویلیام سیمز، دین ، کجروی و کنترل اجتماعی ، ص 172-173

مونا شفیع زاده

جهاني شدن، فرهنگ جهاني و كجروي فرهنگي * دكتر سيد حسين سراج زاده مقاله

اجتماعیحقوقیوکیلوکالتمشاور حقوقی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید