کتاب دوست بازیافته (Reunion)، نوشتهی فرد اولمن (Fred Uhlman)، نویسنده و نقاش آلمانی است. این داستان، روایتی است از سقوط اخلاقی انسانها در بستر جنگ جهانی دوم و رژیم نازی.
اولمن در این رمان کوتاه به روایت دوستی یک پسربچهی یهودی به نام هانس و پسری از خانوادههای سرشناس نازی به نام کنراد میپردازد.
کنراد وارد کلاس درس جدیدی میشود و ظاهر جذاب او رقابتی را در میان دانشآموزان مبنی بر دوستی با این فرد تازهوارد ایجاد میکند. او هانس را که پسری منزوی و گوشهگیر است برای دوستی انتخاب میکند، هانسی که پیش از این هیچ دوستی نداشته است.
کشمکشهای سیاسی-اجتماعی و مبارزات یهودستیزانه، دوستی آن دو را دستخوش تحولات و چالشهای بیرحمانهای میکند.
دوست بازیافته ترکیبی از درام، تراژدی و تحلیلی عمیق از روان انسانهاست که اولمن در آن با تکیه بر تکنیکهای روانشناختی و توصیفهای دقیق از شخصیتها، به بررسی عواقب سیاسی و اجتماعی میپردازد که روابط انسانی را تحت تأثیر قرار میدهد.
این رمان کوتاه نهتنها بهخوبی نابرابریهای اجتماعی و تبعیضهای نژادی را به تصویر میکشد، بلکه چالشهای درونی و احساساتی که افراد در مواجهه با تصمیمات اخلاقی دشوار تجربه میکنند را نیز در مرکز توجه قرار میدهد.
نکتهی جذاب این اثر، آن است که اولمن بهطور ماهرانهای مرز میان دوست و دشمن را محو میکند و نشان میدهد که در دوران بحران، تفاوتهای بیرونی گاهی معنای زیادی ندارند. این که چگونه انسانها میتوانند در شرایط سخت، هنوز هم به جستجوی دوستی و وفاداری بپردازند، دغدغهی اصلی رمان است.
دوست بازیافته به شکلی عمیق و انسانشناسانه، رابطهی دو نفر را در شرایط غیرانسانی جنگ بررسی میکند و به این موضوع میپردازد که چگونه دوستی، حتی در برابر بیرحمیهای بزرگ تاریخی، میتواند حقیقتی باارزش باقی بماند.
فرد اولمن در سال 1901 در شهر اشتوتگارت آلمان و در خانوادهای یهودی به دنیا آمد. پس از بهقدرترسیدن رژیم نازی، اولمن بهدلیل نژاد یهودیاش با تبعیضهای زیادی روبهرو شد و در نهایت مجبور به ترک وطن شد.
او به ایالت متحده مهاجرت کرد و توانست زندگی جدید را در آنجا آغاز کند. اولمن به مطالعهی هنر پرداخت و به نقاشی و طراحی علاقمند شد؛ اما در نهایت نوشتن را بهعنوان حرفهی اصلی خود انتخاب کرد.
او در سال 1985 چشم از جهان فرو بست.
قضیهی هیتلر چیزی بیشتر از یک بیماری گذرا نیست. چیزی مثل سرخک است که با بهبود وضع اقتصاددی کشور از بین خواهد رفت. واقعا فکر میکنید هممیهنان کسانی چون گوته و کانت و بتهوون، تسلیم این مزخرفات میشوند؟