?????
در جهان کنونی تکرار، واگویی و بسامد غالباً ملالآور است و عقل هم تکرار را نمی پسندد مگر مواردی خاص در گستره سپهر آفرینش همچون جشن اسطورهای نوروز که یقیناً رازی شگرف در خود دارد.
و چه زیباست که احساس ،تکرار را دوست دارد
و طبیعت هم ،بی محابا تکرار را دوست دارد
و جامعه نیز ، به تکرار نیازمند است
و جالب آنکه ،طبیعت را از تکرار ساختهاند
و جامعه با تکرار نیرومندتر میشود
و احساس ،با تکرار جان میگیرد
و نوروز داستان زیبایی است که در آن طبیعت، احساس و جامعه هر سه ،دست اندر کارند چون جشن شکفتن هاست ، شور زادنها و سرشار از هیجان هر آغاز .
در دمادم قرن پانزدهم، نوروز حیات و جلوه خاص تری با خود دارد گویا مقرر است با دیدار یوسفش بینا و بیدار تر شو…..