سلام! من نزدیک به 2 سال است که به عنوان یک دانشمند داده کار می کنم و می خواهم به زودی دوباره برای شغل شروع کنم. فقط می خواستم نظر شما را در مورد اینکه چه چیزهای بیشتری باید در رزومه خود اضافه کنم (تحصیلات، تجربه کاری و غیره) در رزومه خود قرار دهم تا شانس فراخوانی توسط استخدام کنندگان را افزایش دهم. منابع زیادی در مورد نحوه گذراندن مصاحبه و نحوه تهیه رزومه برای افراد تازه وارد در این زمینه وجود دارد، اما من اطلاعات زیادی برای دانشمندان داده موجود پیدا نکرده ام. من به چند نکته در زیر رسیدم:
مسابقات کگل
من می دانم که شما یک چالش طبقه بندی محصول بسیار موفق را 6 سال پیش انجام دادید و در بین 3 درصد برتر قرار گرفتید، اما این روزها احساس می کنم که به دلیل دکتراها و نابغه های زیاد در آنجا شکستن مسابقات Kaggle بسیار سخت تر است. و من فکر می کنم اگر در چند درصد برتر نیستید، احتمالاً ارزش ذکر کردن در رزومه خود را ندارد؟ مطمئناً داشتن آن خوب است، اما پرهزینه ترین نیست، زیرا بسیار وقت گیر است و کاملاً نماینده چالش های دنیای واقعی نیست.
پروژه های جانبی شخصی؟
من در واقع دوستی دارم که مغازهای دارد که لوازم خودرو میفروشد و تغییرات خودرو را انجام میدهد. من هنوز نپرسیده ام، اما فکر می کنم او آماده است تا به من اجازه دهد فروش خود را تجزیه و تحلیل کنم و راه هایی برای بهینه سازی کسب و کارش یا افزایش درآمد بیابم. این یک پروژه بسیار هیجان انگیز به نظر می رسد، زیرا در مقابل پروژه Kaggle، مفاهیم "واقعی" وجود دارد. شاید بتوانم به نحوی یک محصول انتها به انتها برای این کار بسازم، مانند روشی که شما انجام دادید که واقعاً جالب است. نکته منفی (من فکر می کنم) این است که برخی از مردم ممکن است این پروژه را یک پروژه "غیر واقعی" ببینند؟
پروژه های مدرسه
من نیز مانند شما OMSCS را انجام میدهم و به این فکر میکنم که آیا ارزش گنجاندن برخی از پروژههای جالبتر را در رزومهام دارد، مانند پروژههایی که در Reinforcement Learning وجود دارد. دلیل دیگری برای گنجاندن این موضوع این است که در این برنامه واقعاً دشوار است که زمان خود را به پروژه های جانبی دیگر اختصاص دهید (من مطمئن هستم که می توانید در این مورد شهادت دهید) بنابراین حدس می زنم که به طور ضمنی می گوید: "هی من پروژه های جانبی زیادی ندارم. چون درس می خوانم نه سستی»
با DataKind یا چیزی داوطلب شوید، اما شنیدهام که این روزها برای پذیرش اعضای جدید بسیار سختگیر هستند (دوست من تلاش کرد و پاسخی دریافت نکرد) بنابراین من به این موضوع خوشبین نیستم.
هیچ چیزی؟ تنها با تکیه بر توصیفات دستاوردهای خود در شغل فعلی تان می توانید این کار را انجام دهید.
پیشنهادات دیگر؟
آیا نظری در این مورد دارید؟ اگر کمک کند. منتظر پاسخ شما هستم. با تشکر!
این یک سوال عالی است. من دریافتم که - حداقل در کشورهای مختلف- گرفتن رزومه توسط استخدام کنندگان تا حدودی یک بازی است. درک آنچه آنها به دنبال آن هستند، کلیدی است.
"چه چیزی را باید در رزومه خود لحاظ کنم تا شانس فراخوانی توسط استخدام کنندگان را افزایش دهم؟"
در تجربه من، اکثر استخدامکنندگان تمایل دارند اسکنر کلمات کلیدی و ماشینحسابهای تجربه باشند (اگرچه تعدادی خوب وجود دارند که در شناسایی استعدادهای خارج از رزومه عالی هستند). بنابراین، استخدامکنندگان معمولی فقط کلمات کلیدی و تجربه شما را با شرح/شرایط شغلی مقایسه میکنند تا ببینند که آیا مطابقت دارد یا خیر - به این ترتیب آنها کیفیت نامزد را تعیین میکنند.
آیا داوطلب 8 مورد از 10 شرط را دارد یا فقط 5/10 را دارد؟ آنها نمیخواهند مدیران استخدامی را بیش از حد 5/10 بفرستند. بنابراین، آنها مطمئن بازی میکنند و فقط در صورتی که از آستانه خاصی عبور کند (مثلاً 8-9/10) دست به دست میشوند و به جلو ادامه میدهند.
پیشنهاداتی که دارید (به عنوان مثال، Kaggle، پروژه های جانبی، کار داوطلبانه) عالی هستند، اگرچه به تمایل استخدام کننده و مدیر استخدام بستگی دارد. به صنعت/شرکت ها/تیم هایی که می خواهید بپیوندید نگاه کنید—آیا آنها تمایل دارند با رقبای Kaggle پر شوند؟ یا روی پروژه های جانبی زیادی کار می کنند؟ من شخصاً، به عنوان یک مدیر استخدام، نسبت به پروژه های شخصی تعصب دارم، زیرا آنها کنجکاوی، توانایی یادگیری و ظرافت را نشان می دهند. سایر مدیران استخدام ممکن است بر جنبه های دیگر تأکید کنند.
به طور خلاصه، برای رزومه شما:
خلاصه ای در بالا با 3 نقطه (حداکثر) در مورد اینکه چرا باید شما را استخدام کنند، داشته باشید.
سپس، تجربه کاری شما، با نتایج قابل اندازه گیری از محصولات قابل تحویل شما.
سپس، آموزش، به نمایش گذاشتن یادگیری مرتبط (به عنوان مثال، کلاس های برگزار شده).
در نهایت، پروژه های شما، MOOC ها و غیره.
آن را به گونهای بنویسید که اکثر الزامات شغلی استاندارد را برای نقشهایی که هدف قرار میدهید برآورده کند.
"وای، این واقعا سخت به نظر می رسد (و تا حدودی تصادفی)."
بله همینطور است. بنابراین، به جای اینکه منتظر بمانید تا استخدامکنندگان با شما تماس بگیرند، پیشنهاد میکنم (i) ارجاع شوید، یا (ب) مستقیماً با مدیر استخدام تماس بگیرید.
در اینجا این روند به نظر می رسد:
به دنبال نقش هایی باشید که به آنها علاقه دارید.
آیا دوستی در شرکت دارید که بتواند شما را معرفی کند؟
اگر پاسخ مثبت است، با آدرس اینترنتی پست شغلی با آنها تماس بگیرید و از آنها بخواهید که به شما کمک کنند. از دفعاتی که این کار را امتحان کردم، همیشه اولین مصاحبه را داشتم.
اگر نه، سعی کنید به دنبال مدیر استخدام بگردید و مستقیماً تماس بگیرید و توضیح دهید که چگونه مهارت ها و تجربه شما می تواند به نقش و تیم کمک کند.
تکرار.
اگرچه این کار خسته کننده به نظر می رسد، اما بسیار موثرتر است. به عنوان مثال، درخواست های شغلی معمولاً 5-10٪ نرخ تبدیل برای گرفتن اولین مصاحبه دارند. در مقابل، از نظر تجربه، ارجاعات و ایمیل های سرد بیش از 95٪ است.
بهترین ها!