زهرا ملکوتی پور
زهرا ملکوتی پور
خواندن ۳ دقیقه·۱ سال پیش

زن در پهلوی

بررسی وضعیت زنان در صد سال گذشته، یکی از راه هایی است که به مقایسه درست از شرایط کمک می کند و وضعیت رشد، سکون و پسرفت آن را روشن می سازد. اینگونه میتوان ظلم ها و آسیب هایی که بخاطر تصمیمات اشتباه حکمرانان یا فرهنگ به جامعه زنان وارد شده است را بررسی کرد و برای آینده مسیری درستی ترسیم کرد. فرهنگ مهم است اما تغییراتی که حاکمیت ایجاد می کند بر روی همه ابعاد حتی فرهنگ هم تاثیر گذار است مثل تغییراتی که در دوران پهلوی شاهد آن بودیم. در این دوران فرهنگ غرب با دستورالعمل های دولتی به جامعه و فرهنگ مردم ایران نفوذ کرد. تلاش میشد که جامعه ایرانی به جامعه اروپایی شبیه شود. زنان هم به عنوان عضوی از مردم ایران از دستورات مصون نماندند و دچار تغییرات زیادی شدند.

اولین تغییر بزرگ زندگی زنان آن زمان، قانون کشف حجاب بود. قانونی که به جای کمک به زنان، علیه آنها عمل کرد. رضاشاه بعد از بازگشت از سفر ترکیه طی دستوری زنان چادر قجری پوش را مجبور ‌کرد تا حجاب از سر بردارند. این دستور بدون سنجیدن باور مذهبی زنان و جامعه آن زمان باعث آسیب های بی شماری شد. زنانی که قبل از این قانون در حرکت های اجتماعی نظیر انقلاب مشروطه حضور داشتند و یا به کارهای روزمره ای مثل خرید یا میهمانی دیده می شدند، به یکباره از جامعه حذف و خانه ‌نشین شدند. فقط تعداد اندکی از آنها که از این قانون پیروی کردند و توانستند باز هم از خانه خارج شوند. قانون کشف حجاب به مرور باعث مریضی، بیماری های روحی و حتی فوت برای زنان آن زمان شد.

یکی دیگر از تغییرات دوران پهلوی، حوزه بهداشت و درمان است. در این دوران طب مدرن اروپایی به روی کار آمد. اما تغییر زیادی در بهداشت زنان دیده نمی شود. میزان بالای مرگ مادران و نوزادان هنگام زایمان در آن دوران در کنار بیماری متعدد مثل بیماری ریوی و بیماری های عفونی گواهی بر این مساله است.

در دوران پهلوی دوم سربازی برای دختران هم گذاشته شد که با نام سپاه دانش به فعالیت می پرداختند. آنها وظیفه داشتند به مناطق مختلف کشور بروند و به سواد آموزی بپردازند. در اصل هدف سپاه دانش ترویج الگوها و تفکرات مورد پذیرش حکومت پهلوی به تمامی مناطق کشور بود. اما با وجود سپاه دانش، نرخ با سوادی زنان در سال پنجاه و هفت، سی و پنج درصد بیشتر نیست. نمیتوان فقط فرهنگ را مانع تحصیلات تعداد هشت و نیم میلیون زن بی سواد از سیزده و نیم میلیون زن دانست. بلکه نبود امکانات کافی، مخالفت با عقاید دینی در مدارس هم از موانع تحصیل دختران بوده است.

در دوران پهلوی کم کم جشنواره های متعدد مد و پوشاک راه اندازی شد. در کنار این جشنواره ها سبک پوشش و آداب و رسوم غربی ترویج می شد. در اصل هدف مشغول کردن دختران به ظاهر و لباس و مد بود تا برای افزایش علم و سطح دانش خود تلاش کنند. مقام دختر شایسته اهمیت بیشتری از تحصیلات دانشگاهی داشته است. حتی در محیطی مثل دانشگاه هم لباس بسیار مورد توجه بود. آنها نیمی از نیروی فعال یک کشور هستند و لازم است به عرصه های مختلف ورود کنند اما اجازه آن توسط حکومت داده نمی شد. زنان جامعه طبقات متوسط و پایین جامعه نمی توانستند به محافل و فعالیت در عرصه های سیاسی و فرهنگی مرتبط با حکومت را وارد شوند و فقط حلقه نزدیک شاه بودند که اجازه فعالیت داشتند. بازداشتن دختران از فعالیتهای سیاسی و فرهنگی و مشغول کردن ذهنشان به مد و فشن، خود تحقیر است.

یکی از اقدامات پر آسیب، شیوع و عادی سازی روسپیگری بود. با تاسیس کاباره ها و مجموعه شهر نو به زنان روسپی مقبولیت اجتماعی داد. با این کار دیگر به چشم یک معضل اجتماعی به آن اندیشیده نمی شود تا بتوان برای کاهش آنها تلاشی کرد و جامعه مجبور به سکوت بود.

در یک نگاه کلی به دوران پهلوی، در کنار پیشرفت های جامعه، اوضاع زنان هم تغییراتی داشته است. اما این تغییرات همگی به سمت مثبت نرفتند. تغییرات منفی از مثبت بسیار بیشتر است. زنان در این دوران بیشتر شبیه ابزاری برای لذت جویی دیده می شدند تا آنکه در جایگاه یک شخصیت انسانی به آنها پرداحته شود.

زنان جامعهسیاسی فرهنگیپهلویانقلاب مشروطهبهداشت زنان
کارشناسی ارشد مطالعات زنان
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید