ویرگول
ورودثبت نام
مژده قاسمی
مژده قاسمی
خواندن ۱۷ دقیقه·۵ ماه پیش

داستان فیلم باربی با جزئیات کامل

نویسنده: مژده قاسمی

فیلم باربی ۲۰۲۳ از آن فیلم‌هایی بود که فروش بسیار بالایی را تجربه کرد. عده‌ای عقیده دارند فروش بالای فیلم باربی به دلیل تبلیغات گسترده بود و فیلم فاقد درون‌مایه است؛ اما با خواندن داستان متوجه می‌شوید فیلم آن‌چنان هم بی‌مایه نیست!

اکران هم‌زمان فیلم باربی با فیلم اوپنهایمر و مقایسه این دو فیلم با یکدیگر هم یکی دیگر از دلایل نقد‌های تند درباره فیلم باربی بود. خب سراغ داستان فیلم می‌رویم. تلاش کرده‌ام تمام اتفاق‌های مهم فیلم باربی را در این خلاصه فیلم برای شما بنویسم، پس هشدار! این نوشته کاملا فیلم را اسپویل می‌کند. اگر نظری درباره داستان فیلم باربی داشتید خوشحال می‌شوم آن را در بخش نظرات برایم بنویسید.

باربی و کن
باربی و کن

داستان فیلم باربی 2023

باربی (مارگو رابی) یکی از صدها عروسک باربی است که در باربی‌لند زندگی می‌کند. علاوه بر او که باربی اصلی است باربی‌هایی با اسم‌هایی چون باربی عجیب‌وغریب، باربی رئیس‌جمهور، باربی خلبان، باربی پری دریایی با بازی دوا لیپا و باربی‌های دیگر در این سرزمین صورتی زندگی می‌کنند.

باربی اصلی با بازی مارگو رابی، کامل‌ترین و محبوب‌ترین عروسک باربی است و دوست‌ او یعنی کن (رایان گاسلینگ) هم به همراه کن‌های دیگر و عروسک مذکر دیگری به نام آلن (یکی از عروسک‌های مرد در باربی‌لند و دوست صمیمی کن) در سرزمین جادویی و رنگارنگ باربی‌لند زندگی می‌کنند. ساحل تنها جایی در باربی‌لند است که کن‌ها در آن فعالیت دارند.

بعد از یکی از مهمانی‌های شبانه به همراه باربی‌های دیگر و آلن، باربی احساسات خود را درباره مرگ با مهمانانش در میان می‌گذارد و آن‌ها از این افکار عجیب باربی بسیار متعجب می‌شوند. با دیدن واکنش دیگران باربی وانمود می‌کند که با آن‌ها شوخی کرده و او هیچ‌وقت به مرگ فکر نمی‌کند.

باربی اصلی یا اوریجینال با بازی مارگو رابی
باربی اصلی یا اوریجینال با بازی مارگو رابی

در یک روز عجیب باربی بعد از بیدارشدن از خواب متوجه می‌شود که دهانش برخلاف همیشه بو می‌دهد. او حتی وافل صبحانه خود را می‌سوزاند و از بلندی پرتاب می‌شود. اتفاق عجیب دیگر صاف‌شدن کف پاهای باربی است. او همیشه روی نوک انگشتانش راه می‌رفت و پاشنه پای او به زمین برخورد نمی‌کرد؛ اما او دیگر نمی‌تواند روی انگشتانش راه برود.

باربی اتفاقات عجیبی که برایش رخ‌داده را برای باربی‌های دیگر تعریف می‌کند و باربی‌های دیگر با دیدن پاهای او حدس می‌زنند که او هم به سرنوشت باربی عجیب‌وغریب دچار شده باشد. باربی عجیب‌وغریب هم قبلا یک باربی کامل بود؛ اما به علت اینکه در دنیای واقعی با او بازی‌های خشن انجام می‌دادند و موها و لباس‌هایش را قیچی می‌کردند به باربی عجیب‌وغریب معروف شد. در حال حاضر شغل باربی عجیب‌وغریب زیبا ساختن باربی‌های دیگر در باربی‌لند است.

باربی در کنار باربی‌های دیگر در باربی‌لند
باربی در کنار باربی‌های دیگر در باربی‌لند

باربی عجیب برای یافتن علت این اتفاقات از باربی سوال‌های مختلفی می‌پرسد و متوجه سلولیت در ران باربی می‌شود. باربی علاوه بر تغییرات ظاهری، پیداکردن سلولیت و صاف‌شدن پاهایش به‌تازگی درباره مرگ هم فکر می‌کند.

باربی عجیب با شنیدن این حرف‌ها به باربی می‌گوید دختری که در دنیای واقعی با تو بازی می‌کند دریچه‌ای را باز کرده و برای برگشتن به حالت عادی باید به دنیای واقعی بروی تا فردی را که این مشکلات را برایت به وجود آورده پیدا کنی. باربی عجیب‌وغریب اعتقاد دارد که اگر باربی به دنیای واقعی نرود و آن فرد را پیدا نکند، روزبه‌روز زشت‌تر و عجیب غریب‌تر شده و در نهایت به باربی عجیب‌وغریب دیگری تبدیل می‌شود.

باربی عجیب‌وغریب
باربی عجیب‌وغریب

باربی سوار ماشین می‌شود تا به سمت دنیای واقعی برود. او در میانه مسیر متوجه می‌شود که کن خودش را در صندلی عقب پنهان کرده تا همراه باربی به دنیای واقعی برود. باربی ابتدا مخالفت می‌کند؛ اما با اصرار کن، آن‌ها با سوارشدن بر قایق و بعد با پرواز با سفینه به سمت دنیای واقعی می‌روند. در نهایت باربی و کن اسکیت‌های خود را به پا می‌کنند تا آخرین مسیر ورود به دنیای واقعی را طی کنند و وارد لس‌آنجلس شوند.

در ساحل لس‌آنجلس یعنی جایی که ابتدای مسیر ورود باربی و کن به دنیای واقعی است، مردان زیادی مشغول بازی هستند. آن‌ها به باربی و کن با تعجب و شگفتی نگاه می‌کنند و مردان زیادی به باربی متلک می‌اندازند. باربی حس خوبی به این حرف‌ها و نگاه‌ها ندارد و حتی به یکی از مردانی که به آن‌ها متلک می‌اندازد می‌گوید که او و کن فاقد آلت تناسلی هستند! کن از توجه سایر مردان به خودش ذوق‌زده و خوشحال است و اعتماد به نفسش افزایش پیدا می‌کند.

باربی و کن در مسیر دنیای واقعی
باربی و کن در مسیر دنیای واقعی

بعد از آنکه مردی به باربی دست‌درازی می‌کند او به آن مرد سیلی می‌زند و باربی و کن دستگیر شده و بعد از مدت کوتاهی آزاد می‌شوند. بعد از بیرون آمدن از ایستگاه پلیس این دو نفر به یک لباس‌فروشی می‌روند؛ چون متوجه شده‌اند لباس آن‌ها برای دنیای واقعی مناسب نیست. باربی و کن لباس گاوچران‌ها را به تن می‌کنند و چون پولی برای پرداخت ندارند از ساحل فرار می‌کنند و برای بار دوم پلیس آن‌ها را دستگیر می‌کند؛ اما خیلی زود آزاد می‌شوند. زمانی که باربی مشغول تمرکز برای پیداکردن فردی است که با او بازی می‌کند، کن گردشی در شهر می‌زند و مردان مختلف را در مکان‌های متفاوت می‌بیند که مشغول فعالیت‌های روزانه و کار هستند.

باربی و کن
باربی و کن

کن بیلبوردها و اسکناس‌ها را که تصاویر مردان مختلف روی آن‌ها وجود دارد را می‌بیند و از دیدن این‌همه مرد و همچنین دیدن اسب‌ها خوشحال می‌شود. باربی هنگام تمرکز چهره دختری که با مادرش بازی می‌کند را می‌بیند و بعد از دیدن تصاویری که در ذهنش دیده بود برای اولین‌بار گریه می‌کند. کن به باربی می‌گوید که دنیای واقعی را مردان اداره می‌کنند؛ اما باربی حرف کن را درک نمی‌کند.

باربی می‌گوید که می‌داند آن دختر به کدام مدرسه می‌رود و به همراه کن به سمت مدرسه می‌روند. در همین زمان از پلیس اف‌بی‌آی با دفتر مرکزی شرکت متل (شرکت سازنده باربی) تماس گرفته می‌شود و پلیس به متل گزارش می‌دهد که دو عروسک باربی و کن به دنیای واقعی آمده‌اند.

آرون یکی از کارکنان متل (Mattel) با دریافت این پیام به بالای برج می‌رود تا حادثه را به مدیران اطلاع بدهد. آرون با دیدن منشی نگاهی به طرح‌هایی که او کشیده می‌اندازد. زنی جوانی که منشی مدیرعامل شرکت متل است، طرح‌های مختلف و متفاوتی را از باربی کشیده است؛ باربی با سلولیت، باربی خجالت‌زده، باربی افسرده و چند طرح دیگر.

با شنیدن حرف‌های آرون، روسای متل که همگی مرد هستند جلسه‌ای اضطراری تشکیل می‌دهند. هنگام جلسه منشی از پشت در صدای مسئولین نگران را می‌شنود و با شنیدن خبر فرارکردن یک باربی از باربی‌لند بسیار شگفت‌زده و متعجب می‌شود.

رئیس و کارکنان شرکت متل
رئیس و کارکنان شرکت متل

باربی به مدرسه‌ای که دخترک را در آن دیده بود، می‌رود و برای اولین‌بار ساشا را ملاقات می‌کند. ساشا به باربی حرف‌های وحشتناکی می‌زند و می‌گوید که او جنبش‌های زنان را پنجاه سال عقب برده و‌ باعث شده بسیاری از زنان حس بدی به خود پیدا کنند. ساشا باربی را فاشیست خطاب می‌کند و ادعا می‌کند که هیچ‌وقت در زندگی خود به عروسک باربی نیازی نداشته است. باربی با شنیدن این حرف‌های غیرمنتظره ناراحت شده و برای بار دوم اشک‌هایش سرازیر می‌شود.

کن متوجه می‌شود در دنیای واقعی برخلاف باربی‌لند بسیار مورداحترام است و به طور تصادفی با مفهوم مردسالاری آشنا می‌شود. کن به کتابخانه می‌رود و در آنجا کتاب‌هایی درباره مردسالاری می‌خواند و بعد در مکان‌های مختلف به دنبال شغل می‌گردد. کن گمان می‌کند که برای استخدام‌شدن تنها مرد بودن کافی است و نیازی به مهارت‌های مختلف ندارد.

باربی در مدرسه ساشا
باربی در مدرسه ساشا

زمانی که باربی مشغول گریه‌کردن در خیابان است ماموران متل باربی را پیدا می‌کنند. باربی از دیدن آن‌ها خوشحال است و می‌گوید باید با یک ‌مسئول صحبت کند؛ چون در دنیای واقعی همه‌چیز برعکس است و زنان از او متنفر هستند و مردان به او ‌مانند یک شی نگاه می‌کنند.

کن بعد از مطالعه درباره مردسالاری و ناکامی در پیداکردن شغل به باربی‌لند برمی‌گردد تا کن‌های دیگر را با مفهوم مردسالاری آشنا کند. زمانی که گلوریا، مادر ساشا (همان منشی مدیرعامل شرکت متل) برای به خانه بردن دخترش به مدرسه می‌رود، ساشا به گلوریا اشاره کرده و باربی را به او نشان می‌دهد و می‌گوید آن دختر ادعا می‌کرده که عروسک باربی است.

گلوریا به دنبال باربی می‌رود؛ اما باربی سوار ماشین ماموران شده و با آن‌ها به مکانی دیگر برده می‌شود. مسئولین تلاش دارند تا با گذاشتن باربی در جعبه‌اش او را به باربی‌لند برگردانند. باربی قبل از رفتن به جعبه می‌خواهد با زنان مسئول صحبتی داشته باشد؛ اما متوجه می‌شود که هیچ‌کدام از مسئولین زن نیستند و تمامی کارکنان شرکت متل مرد هستند.

گلوریا بعد از دیدن باربی در خیابان
گلوریا بعد از دیدن باربی در خیابان

به گفته رییس متل در سال‌های قبل دو مدیر زن هم وجود داشته‌اند. باربی با رفتن به جعبه موافقت می‌کند؛ اما به بهانه درست‌کردن موهایش و رفتن به دستشویی، فرار می‌کند. هنگام فرار، باربی وارد اتاقی می‌شود و زن مسنی به نام روث را آنجا می‌بیند. روث برای باربی چای می‌ریزد و باربی برای اولین‌بار و به طرز ناشیانه‌ای چای می‌خورد.

باربی به روث می‌گوید که دنیای واقعی جوری که او گمان می‌کرده نیست. روث با تعجب به باربی نگاه می‌کند و باربی می‌گوید من همیشه کامل و بی‌ایراد بوده‌ام؛ اما به‌تازگی دچار نقص‌هایی شده‌ام. روث می‌گوید او خیلی هم خوب به نظر می‌رسد. با شنیدن صدای مدیرانی که به دنبال باربی هستند او با راهنمایی روث از داخل کمد به سمت لابی رفته و ‌موفق به فرار می‌شود.

بعد از بیرون آمدن باربی از شرکت، ساشا و گلوریا جلوی او توقف کرده و از او می‌خواهند تا سوار ماشین شود، با باز شدن در، باربی خودش را به داخل ماشین پرتاب می‌کند. ماموران و مدیران متل هم سوار خودرو شده و به دنبال آن‌ها می‌روند.

ساشا از باربی می‌پرسد که او چگونه وارد دنیای واقعی شده و باربی داستان تغییرات جسمی و روحی خود را تعریف می‌کند. گلوریا اعتراف می‌کند که به‌تازگی مشغول بازی با عروسک باربی‌ قدیمی‌اش بوده و به طرز ناگهانی نقاشی‌هایی که از عروسک باربی می‌کشیده، حالت‌های عجیبی پیدا کرده است. به نظر گلوریا چون او نمی‌توانسته شبیه باربی باشد، پس باربی را شبیه خودش کرده تا حس بهتری داشته باشد. باربی می‌پرسد آیا باربی‌های او به مرگ فکر می‌کردند یا سلولیت داشتند و گلوریا حرف‌های باربی را تصدیق می‌کند.

بعد از شنیدن این حرف‌ها گلوریا و باربی هم‌زمان می‌گویند: پس من به‌خاطر تو به اینجا آمدم. ساشا با تعجب می‌پرسد ممکن است شما دو نفر «شاینینگ» شده باشید؟ (اشاره به توانایی‌های روانی در فیلم شاینینگ اسنلی کوبریک) که گلوریا و باربی این حرف را رد می‌کنند. باربی به گلوریا و ساشا می‌گوید که او گمان می‌کرده باربی دنیا را به مکان بهتری تبدیل کرده؛ اما دنیا جایی به‌شدت به‌هم‌ریخته است. ماموران متل در تعقیب این سه نفر هستند و گلوریا به طرز دیوانه‌وار اما حرفه‌ای رانندگی می‌کند و می‌تواند با توانایی‌های رانندگی خوبش از دست ماموران فرار کند.

ساشا اعتقاد دارد آن‌ها نمی‌توانند تا ابد فرار کنند، باربی به آن‌ها پیشنهاد می‌دهد که با اسکیت از ساحل عبور کنند و وارد باربی‌لند شوند. باربی می‌گوید هر کاری که مردان در سرزمین شما انجام می‌دهند را زنان در باربی‌لند بر عهده دارند و مادر ساشا می‌گوید او هیچ‌وقت عروسک کن را نداشته و باربی با لبخند می‌گوید علت آن این است که کن‌ها به‌دردنخور هستند.

گلوریا، باربی و ساشا
گلوریا، باربی و ساشا

روسا و ماموران دست‌وپاچلفتی متل از رفتن‌ انسان‌ها به باربی‌لند نگران می‌شوند و با هم به باربی‌لند می‌روند. بعد از برگشتن کن به باربی‌لند در آنجا همه چیز به‌هم‌ریخته و باربی رییس جمهور مشغول سرو نوشیدنی برای کن‌هایی است که والیبال بازی می‌کنند. کن به طور مداوم برای کن‌های دیگر تعریف می‌کند که در دنیای واقعی برخلاف باربی‌لند همه چیز در دست مردان است. کن خانه باربی را به «موجو دوجو کاسا هوس» (خانه‌هایی با وسایل کلیشه‌ای مردانه) تبدیل کرده است و باربی با دیدن دکور و وسایل جدید خانه بسیار غمگین و افسرده می‌شود.

در دنیای واقعی اما این ماکت‌های خانه‌های موجو دوجو فروش خوبی را تجربه می‌کنند و در همه‌جا دیده می‌شوند. عکس کن روی تیشرت‌ها و ماگ‌ها رفته و حتی مردم عکس کن را روی بدنشان تتو می‌کنند. شرکت فیلمسازی برادران وارنر هم قصد دارد برای ساخت فیلم کن از بازیگران مختلف تست بازیگری بگیرد.

کارکنان متل در جست‌وجوی باربی
کارکنان متل در جست‌وجوی باربی

بعضی باربی‌ها که مشغول خدمت‌رسانی به کن‌ها هستند بسیار خوشحال به نظر می‌رسند؛ چون به گفته خودشان دیگر مجبور نیستند تصمیم‌های سخت را بگیرند یا کارهای دشوار را انجام بدهند. کن می‌گوید قرار است به‌زودی قانون اساسی تغییر کند و تغییرات آن به نفع مردان خواهد بود. باربی، گلوریا را مقصر تمام این اتفاقات می‌داند؛ اما گلوریا می‌گوید او قصد تغییر چیزی را نداشته و از باربی عذرخواهی می‌کند. ساشا عصبانی شده و به مادرش می‌گوید نباید از کسی عذرخواهی کند. گلوریا گمان می‌کند که خود باربی می‌خواسته چیزی را عوض کند؛ اما باربی می‌گوید باربی‌لند بسیار خوب و کامل بود و نیازی به تغییر نداشت.

باربی با صورت روی زمین دراز می‌کشد و منتظر می‌ماند تا یکی از زنان مسئول کاری کند و از ساشا و مادرش می‌خواهد او را تنها بگذارند.

کن با ظاهری جدید
کن با ظاهری جدید

ساشا و گلوریا سوار ماشینی صورتی می‌شوند تا به دنیای واقعی بروند. آن‌ها با آهنگ زیبایی که از رادیو پخش می‌شود همخوانی می‌کنند؛ اما بعد از چند دقیقه آهنگ قطع می‌شود و رادیو اعلام می‌کند که ازاین‌پس تنها آهنگ‌های موردعلاقه کن از رادیو پخش خواهد شد. آلن که در صندلی عقب پنهان شده بود ناگهان خودش را به ساشا و گلوریا نشان می‌دهد و باعث می‌شود خودرو آن‌ها چپ کند؛ اما چون در باربی‌لند هستند آسیبی به هیچ‌کدام نمی‌رسد. آلن به دیواری که کارگران در حال ساخت آن هستند اشاره می‌کند و می‌گوید با ساختن آن دیوار، دیگر کسی نمی‌تواند به باربی‌لند وارد یا از آن خارج شود.

گلوریا با شنیدن این حرف تصمیم می‌گیرد دوباره به باربی‌لند برگردد و آلن هم از اینکه نتوانسته از باربی‌لند خارج شود بسیار ناراحت است. گلوریا و ساشا، با باربی صحبت می‌کنند و هر سه نزد باربی عجیب‌وغریب می‌روند. باربی عجیب‌وغریب می‌گوید که کن‌ها، باربی‌ها را شستشوی مغزی داده‌اند و باربی‌ها اکنون خدمتگزار کن‌ها هستند.

گلوریا واقعا متاسف است که حتی یک عروسک هم احساس می‌کند باید بی‌نقص و کامل باشد. او می‌گوید در دنیای واقعی هم زنان باید زیبا باشند؛ اما نه آن قدر زیبا که مردان را وسوسه کنند یا تهدیدی برای زنان دیگر باشند. زنان باید رئیس باشند؛ اما نمی‌توانند بدجنسی کنند. در دنیای واقعی باید لاغر باشی اما نگویی که لاغر بودن خوب است؛ چون جامعه آن را نمی‌پسندد و باید به‌جای آن بگویی که سالم‌بودن را دوست داری و به‌خاطر سلامتی رژیم می‌گیری. با شنیدن مشکلات و چالش‌های زنان در دنیای واقعی از زبان گلوریا، یکی از باربی‌هایی که نویسنده کتاب بود حافظه خود را به دست می‌آورد.

باربی، ساشا و گلوریا به همراه باربی عجیب‌وغریب، باربی‌های دیگر را به روش‌های جالب و متفاوت دزدیده و مادر ساشا برای آن‌ها سخنرانی می‌کند تا هر کدام از باربی‌ها حافظه خود را به دست آورند. آن‌ها این کار را با تک‌تک باربی‌ها انجام می‌دهند و در نهایت باربی نزد کن می‌رود تا نقشه را به پایان برساند. باربی به کن می‌گوید که دلش می‌خواهد دوباره با کن دوست شود، کن می‌خواهد درباره این موضوع فکر کند؛ اما با درخواست دوباره باربی با دوستی موافقت می‌کند. کن از اینکه دوباره با باربی دوست شده بسیار شادمان و خوشحال است.

کن به مدت چهار ساعت برای باربی گیتار می‌زند و کن‌های دیگر هم برای باربی‌های دیگر گیتار می‌نوازند. باربی‌ها مرحله آخر نقشه خود را که ایجاد حسادت در بین کن‌ها و به‌وجودآوردن دعوا بر سر قدرت است، اجرا می‌کنند. زمانی که کن‌ها مشغول دعوا بر سر قدرت هستند باربی‌ها پارلمان را دوباره به دست می‌گیرند.

کن‌ها از ساحل برگشته و به خانه می‌روند؛ اما می‌بینند که اوضاع عوض شده است. کن با دیدن خانه صورتی غمگین شده و شروع به گریه می‌کند. او می‌گوید آن‌چنان علاقه‌ای هم به رهبری و ریاست ندارد؛ چون رهبری کار آسانی نیست.

کن احساسات خود را برای اولین‌بار بروز می‌دهد و می‌گوید همیشه گمان می‌کرده که به همراه باربی خانه‌ای رویایی خواهند ساخت. باربی با شنیدن حرف‌های کن از او معذرت‌خواهی می‌کند و می‌گوید متأسف است که توجه زیادی به کن نداشته و همیشه شب‌ها را با باربی‌های دیگر می‌گذرانده و کن را فردی تصور کرده که در هر شرایطی باید در کنارش بماند.

باربی رئیس ‌جمهور در پارلمان
باربی رئیس ‌جمهور در پارلمان

کن تصور می‌کند همه او را فقط در کنار باربی می‌شناسند و همه همیشه می‌گویند باربی و کن، اما کسی نمی‌گوید این باربی و این هم کن است. باربی به کن توصیه می‌کند که خودش را پیدا کند و به دنبال هویت خودش بدون نیاز به داشتن باربی برود. رئیس متل با شنیدن حرف‌های کن و باربی احساساتی می‌شود و می‌گوید از محیط خشک کاری‌اش خسته شده و دوست دارد در محل کار، او و دیگران همدیگر را قلقلک بدهند. باربی رئیس‌جمهور، از باربی عجیب‌وغریب می‌خواهد تا برای او کار کند و یکی از کن‌ها پیشنهاد می‌دهد تا مردها هم دیوان عالی داشته باشند که با آن موافقت می‌شود، البته دیوانی که پایین‌تر از دیوان زنان باشد.

باربی همچنان حس خوبی ندارد و دلش می‌خواهد؛ مانند گلوریا دارای احساسات انسانی باشد. زن مسنی که باربی با آن چای خورده بود هم در میان ماموران متل حضور دارد و خودش را معرفی می‌کند. او روث هندلر خالق عروسک باربی است و نام باربی را به‌خاطر نام دختر خودش که باربارا است برای عروسک انتخاب کرده بود. رئیس می‌گوید روح روث در طبقۀ هفدهم متل دفتر دارد. باربی می‌گوید که دوست دارد فردی تاثیر گذار باشد. روث دست‌های باربی را می‌گیرد و باربی بار دیگر صحنه‌هایی از زنان در دنیای واقعی را می‌بیند که همگی خوشحال هستند. روث دستان باربی را رها می‌کند و به باربی جان می‌بخشد. بعد از اینکه باربی چشمانش را باز می‌کند؛ مانند یک انسان نفس می‌کشد و بار دیگر اشک از چشمانش سرازیر می‌شود. باربی به همراه ساشا و گلوریا به دنیای واقعی می‌رود و اولین جایی که به آن سر می‌زند پزشک زنان است. وقتی منشی دکتر اسم باربی را از او می‌پرسد او می‌گوید که نامش باربارا است.

امیدوارم از خواندن داستان فیلم باربی لذت برده باشید. در ادامه به برخی از سوالات متداول درباره فیلم باربی پاسخ داده‌ام. اگر سوال یا نظری دارید حتما آن را در بخش نظرات برایم بنویسید. برای خواندن داستان فیلم هری پاتر و سنگ جادو کلیک کنید.

سوالات متداول فیلم باربی

آیا فیلم باربی بر اساس یک داستان واقعی است؟

باربی بر اساس یک شخصیت واقعی ساخته نشده؛ اما روث هندلر سازنده عروسک باربی نام دختر خودش یعنی باربارا را روی عروسک‌ها گذاشته است. روث هندلر در سال 2002 درگذشت و نام کن هم برگرفته از نام پسر روث هندلر است که در پنجاه‌سالگی از دنیا رفت. دختر روث هندلر اکنون ۸۳ساله است.

آیا باربی 2023 برای بزرگسالان است یا کودکان؟

باربی نمی‌تواند فیلمی برای کودکان باشد؛ چون آن‌ها نمی‌توانند تمام پیام‌ها و مفاهیم فیلم را درک کنند و به نظر می‌رسد بیشتر نوجوانان و بزرگسالان مخاطب فیلم باربی باشند.

باربی چند ساله است؟

عروسک باربی با نام کامل باربارا میلیسنت رابرتز در سال 1959 تولید شد و ۱۹ساله است.

چرا فقط یک آلن در باربی‌لند وجود داشت؟

درحالی‌که ده‌ها کن و ده‌ها باربی وجود دارد، آلن نماینده عروسکی است که شرکت متل تولیدش را متوقف کرده است و آلن در واقع دوست صمیمی کن بود. به دلیل توقف تولید آلن تنها یکی از او در سرزمین باربی یا باربی‌لند وجود داشت.

نظر شخصی درباره فیلم باربی

به‌عنوان کسی که ژانر موردعلاقه‌اش فانتزی و کمدی است فیلم باربی را دوست داشتم؛ اما ممکن است دوباره آن را تماشا نکنم. فیلم باربی پیام‌های مختلفی را همچون نادیده‌گرفته‌شدن احساسات مردان، تمرکز زیاد روی بی‌نقص بودن اندام زنان، بدرفتاری و خشونت خانگی علیه زنان، دعوای شدید قدرت در جهان واقعی، اهمیت دوست‌داشتن خود و چالش‌های متفاوت مردان و زنان در دنیای واقعی و باربی‌لند در برداشت.

کارگردان و برخی بازیگران فیلم باربی
کارگردان و برخی بازیگران فیلم باربی


نوع ساختار فیلم باربی چیست؟

فیلم باربی یک فیلم سه‌پرده‌ای بود.

پرده اول: باربی دچار مشکل و نقص می‌شود و برای رفع آن باید به دنیای واقعی برود.

پرده دوم: باربی برای رفع مشکل به دنیای واقعی می‌رود؛ اما موفق نمی‌شود و زمانی که به باربی‌لند بازمی‌گردد با مشکل بزرگ‌تری یعنی تصرف باربی‌لند توسط کن‌ها روبه‌رو می‌شود.

پرده سوم: باربی به همراه ساشا، گلوریا و باربی‌های دیگر با کن‌ها مقابله کرده و موفق می‌شوند باربی‌لند را با اعمال تغییرات جزئی (واردکردن مردان در برخی کارها) به حالت اول برگردانند.

امیدوارم از خواندن داستان فیلم باربی لذت برده باشید. خلاصه داستان فیلم هری پاتر و سنگ جادو را اینجا بخوانید و نظرات یا سوالات خود را برایم بنویسید. تا خلاصه‌ای دیگر بدرود!






فیلم باربیفیلممعرفی فیلمباربییادداشت فیلم
مژده قاسمی هستم کارشناس محتوا و علاقه‌مند به سینما، گردشگری، نویسندگی، آموزش زبان انگلیسی و خیلی چیزهای دیگه.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید