نقد کتاب لینکن در باردو برای چالش ماه آبان طاقچه: کتابی که برنده جایزه من بوکر شده.
لینکن در باردو- نوشته جورج ساندرز- ترجمه مینا بیگی- نشر مجید
این کتاب داستان تاریخی است که جورج ساندرز، نویسنده آمریکایی، در سال ۲۰۱۷ میلادی آن را به رشته تحریر درآورد.
رمان داستانی را روایت میکند که در آن آبراهام لینکن از قبر پسر یازده سالهاش، ویلیام دیدار میکند که پسرش بر اثر بیماری تیفوس درگذشتهاست.
داستان این رمان در فوریه ی سال 1862 جریان دارد در حالی که هنوز یک سال هم از آغاز جنگ داخلی نمی گذرد.
جورج ساندرز با استفاده از این واقعیت تاریخی( مرگ پسر آبراهام لینکن)، داستانی فراموش نشدنی درباره ی عشق و فقدان آفریده است؛ داستانی جذاب که از محدودیت های واقعیت و تاریخ فراتر می رود و پا به جهانی ماورایی و پرهیجان می گذارد. لینکلن، خود را در برزخی می یابد که جولانگاه ارواح است.
این اثر، چه از نظر سبک و چه از نظر محتوا، بسیار متفاوت و خاص است. این کتاب پرسشهای فلسفی و اخلاقی زیادی را در ذهن خواننده ایجادمیکند.
چند راوی داستان را بازگو میکنند. بخشهایی از داستان نیز توسط روایتهای تاریخی نقلشدهاست که مترجم جهت جلوگیری از سردرگمی و ابهام خواننده فقط نام نویسندهٔ روایت تاریخی را ذکر کردهاست.
باردو واژهای بودایی است، جایی که روح میان تناسخ و مرگ به سر میبرد و با جسم ارتباطی ندارد. کسانی که مردهاند مرگ خود را باور ندارند و خود را بیمار میپندارند و در آرزوی بازگشت به مکان پیشین هستند، که همان کره خاکی و زندگی دنیوی است. آنان لحظهشماری میکنند تا بهبودی خود را به دست آورده و بار دیگر از نو زندگی کنند، غافل از اینکه ارواحی غیرقابل بازگشتند.
آقای تادمیل کارمند سیه روزی بود که فضاحت به بار آورده و در یک سند بسیار مهم مرتکب اشتباه بزرگی شده بود و با این اشتباه جایی که در آن کار میکرد را به خاک سیاه نشانده بود و بعد از آن اتفاق نتوانسته بود در جای دیگری شاغل شود و از شدت ناراحتی به نوشیدن روی آورده بود، خانهاش را ازدستداده بود و همسرش از فشار و ناراحتی زیاد در یکی از این جعبههای بیمار منزل گزیده بود و به دلیل بیکفایتی و نوشیدن زیاد او بچههایش در یتیمخانههای مختلفی متفرق شده بودند.
من گفتم تو شیطانی. کسی که خودش را در لباسی آشنا جلوه می دهد تا مرا فریب دهد و به آنطرف ببرد.
مادر بزرگ گفت: اما تو رو راست هستی کوگل.
الس بث گفت: آیا تو در موقعیتی که هستی صادقی؟
مادریزرگ گفت: کوگل ت. مریضی؟ آیا دکتر ها مریض ها را در تابوت میگذارند؟ فکر نمیکنم در حال حاظر این کار بکنند. بنابر این نتیجه می گیریم کوگل؟ تو چه هستی؟ کجا هستی؟ قبول کن عزیترینم. با صدای بلند بگو.بیا نفعی ببر.با ما بیا.
ای کتاب در طاقچه در فرمت epob است در 425 صفحه.
در دو بخش اصلی قرار دارد.
بخش اول خود به 55 بخش کوچک تر تقسیم می شود که این بخش های کوچک تر حدود 3 الی 4 صفحه ای است .
بخش دوم خود به 52 بخش کوچک تر به مانند بخش اول که 3الی4 صفحه است تقسیم می شود.
و به طور کلی 107 بخش 3 ال 4 صفحه ای دارد.
در آخر پیشنهاد می شود که این کتاب که در سال 2017 برنده من بوکر شده است را بخوانید.
لینک این کتاب در طاقچه