با شنیدن کلمات بازاریابی و بازاریاب چه تصویری در ذهن شما نقش میبندد؟ شاید کسانی که با تماسهای آزارادهنده یا اصرارهای مکرر برای تست محصول مزاحم شما میشوند را به عنوان بازاریاب بشناسید. با این حال باید بدانید که تعریف بازاریابی بسیار گستردهتر است و در ضمن، تمام روشهای بازاریابی آزاردهنده نیستند!
بازاریابی تعریفهای فراوانی دارد که البته تمام آنها در تلاش هستند مفهوم یکسانی را از دیدگاههای مختلفی توضیح بدهد. در اینجا توجه شما را به چند مورد از تعریفهای جالبتر مارکتینگ جلب میکنیم:
بازاریابی یعنی کالاهایی که پس از فروش برنمیگردند و مشتریهایی که برمیگردند.
بازاریابی یعنی هنر و علم ارتباطهای اقناعکننده.
تعریف بازاریابی : بازاریابی عبارت است از مجموعه فعالیتها، موسسهها و فرایندی که به منظور ایجاد، برقراری ارتباط، و تبادل پیشنهادهایی است که برای مشتری، ارباب رجوع، شرکا و به طور کلی جامعه، دارای ارزش هستند.
۱. تخصص
اگر ما تلاشمان را بر محصول، خدمات، مشتری و بازار متمرکز کنیم طوریکه نیروی محرکه فعالیتهای بازاریابی، فروش و کسبوکار به شمار آید به آن تخصص می گوییم.میتوانید خدمات تخصصی ارائه کنید. میتوانید خدمت خاصی را به گروهی خاص از بازار ارائه دهید که بهتر، ارزانتر، مناسبتر و جذابتر از خدمات رقبا است. مثلا تخصص شما می تواند اینگونه باشد که محصولات خوب با قیمت مناسب برای قشر کارمند عرضه کنید.
۲. تمایز یا مزیت رقابتی
اگر می خواهید بدانید که قلب تپنده بازاریابی چه چیزیست و اینکه عامل اصلی شکستها و موفقیتها در کسب و کارتان چیست به مفهوم تمایز یا مزیت رقابتی خواهید رسید. مزیت رقابتی چیزیست که شما را از همه کسب و کارهایی که سعی در فروش محصولی مشابه به همان مشتریان دارند، جدا می کند.
۳. بخشبندی
امروزه یکی از مهم ترین کارها در بازاریابی، شناسایی بازار هدف هر کسب و کار می باشد.با این کار خطی مشی کل کسب و کار مشخص می شود که نهایتا باید به چه کسانی محصولات خود را ارائه کنیم که به سودمندی برسیم.
ما ویژگیهای مشتریان را بر دو دسته قرار می دهیم:
الف) ویژگیهای جمعیتشناختی:
سن، جنسیت، حدود درآمد، تحصیلات، شغل یا تخصص مشتری ایدهآل شما چیست؟ کجا زندگی یا کار میکند؟ شرایط خانوادگی یا ساختار خانوادهاش چگونه است؟
ب) ویژگیهای روانشناختی:
همان چیزی که در ذهن مشتری ایدهآل میگذرد و بیشترین اثر را بر خرید از شما، خرید از رقبا یا نخریدن دارد.
۴. تمرکز
اینکه بصورت شفاف و دقیق محصولات و خدمات کسب و کار خود را بدانیم و حوزه تخصصی فعالیتمان را شناسایی کنیم چهارمین ستون استراتژی بازاریابی حاصل می شود.
در این مرحله باید بدانید محصولات و خدماتی که ارائه میدهید چه چیزهایی هستند.
تعریف مدیریت بازاریابی از نقطه نظر « فیلیپ کاتلر » :
مدیریت بازاریابی و فروش شامل آنالیز ، فرایند برنامه ریزی ، پیاده سازی برنامه توزیع محصولات و کنترل برنامه هایی است که برای ایجاد مبادلات مورد نظر با بازارهای مورد هدف طراحی شده اند تا دستیابی به اهداف سازمانی که همان جلب رضایت مشتری است را امکان پذیر سازند. مدیریت بازاریابی یک نظم و انظباط کاری است که بر روی برنامه های کاربردی انواع روش های بازاریابی و مدیریت منابع و فعالیت های بازرگانی یک شرکت تمرکز دارد.
تعریف مدیریت بازاریابی و فروش از نقطه نظر « پیتر دراکر »:
بازاریابی عمدتا تحت عنوان « هنر فروش محصولات » شناخته شده است. اما پیتر تراکر معتقد است که هدف بازاریابی رساندن میزان فروش به بالاترین حد ممکن است وقتی شما مشتریان خود را بشناسید ، و مطمئن باشید که برند شما به راحتی برای مشتریان قابل پذیرش است ، در آن صورت عشق متقابلی از بازاریابی دریافت می کنید و در آن موفق می شوید. به همین دلیل است که مدیریت بازاریابی در هر زمینه ای بسیار حائز اهمیت است .
امیدوارم با گردآوری مطالب فوق ، به درک سریع مفهوم بازاریابی کمک کرده باشم .
منبع: پرینت لند