ویرگول
ورودثبت نام
سید خانوم
سید خانوم
خواندن ۲ دقیقه·۹ ماه پیش

حاضری ثواب بچه‌داریت رو بهم بدی؟


روز آخر اعتکاف بود. کنار در ورودی زیرزمین یک پیریز خالی پیدا کردم و گوشی‌ام را به شارژ زدم و همزمان صدای تلاوت قرآن را می‌شنیدم. در همین حین صدای بازی‌ بچه‌ها از طبقه زیرزمین توجهم را جلب کرد. گاهی دخترکی با گریه، پله‌هارا بالا می‌آمد و خودش را پرت می‌کرد توی بغل مادرش. چندتا فرش آن‌‌طرف‌تر نوزاد دوماهه‌ای بی‌قراری می‌کرد و صدایش فضای مسجد را پر کرده بود.

مقابلم مادری بود که کودکش را روی پاهایش خوابانده بود و قرآن کوچک صورتی‌اش را ورق می‌زد. با صدای باب اسفنجی چشمم به پسرک تپل‌مپلی افتاد  که مادرش لقمه در دهانش می‌گذاشت و سرش توی گوشی‌ بود.

در کنار همه‌ی این‌ها گاهی صدای مادری به گوشم می‌رسید که سر بچه‌اش را روی شانه‌اش گذاشته بود و برایش لالایی می‌خواند.

همه در حال انجام کارهای مختلف بودند و کسی به دیگری خورده نمی‌گرفت.

توی حال و هوای خودم بودم که دیدم همسایه‌‌ کناری‌ام که با دو دختر‌هایش به اعتکاف آمده بود نزدیکم شد؛ خستگی از سرورویش می‌بارید. روسری‌ روی سرش سر می‌خورد و چشمانش از بی‌خوابی سرخ بود. نزدیکم شد و لب‌های خشکش را به هم زد و گفت:" این چند روز نتونستم درست و حسابی دعا بخونم از بس این دوتا وروجک شیطونی کردن"

دخترش را برای چند لحظه بغل گرفتم و با لبخند گفتم:" مگه نمیدونی ساکت کردن بچه ثوابش از همه چی بیشتره. خیالت راحت ثوابی که تو این چند روز بردی کس دیگه ای نبرده"

صورت بی رمقش جان دوباره‌ای گرفت و گفت:" راست میگی؟"

گفتم:" یکی از علما به خانم های خانوادش  گفته بود که فلانی حاضری با من یه معامله ای کنی ؟ حاضری من ثواب تمام عبادت های عمرم رو بهت بدم و تو ثواب بچه داری و یک شب بیدار بودن و و نگه داشتن فرزندت رو به من بدی ؟؟؟"

حالا همه‌ی این‌ها مصداق بارز این ۳روز اعتکاف ما مادرها است. خیالت راحت  ما این سه روز مهمان خدا بودیم و ثوابی که باید می‌بردیم را بردیم. این اعتکاف برای ما درس صبوری و از خودگذشتگی بود. ما اینجا بودیم تا روی خواسته‌هایمان پا بگذاریم تا به چیز بزرگتری‌ برسیم.

اصلا همین که لیاقت این را پیدا کردیم که در اعتکاف باشیم وجود بچه‌هایمان است.. ما اینجا هستیم چون بچه‌هایمان اینجا هستند.

برای لحظه‌ای سکوت کرد، انگار توی افکارش غرق شده بود. دخترش را از توی بغلم گرفت و با لبخند کش‌داری از من دور شد...


پ ن: باز بنویسم از اعتکاف؟ خسته نمیشید؟؟

تلاوت قرآنحاضری ثواباعتکافخانم کاپوچینوروایت
مادر دو طفل که دوست داره بنویسه...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید