اقا یونس ولی سیانی
اقا یونس ولی سیانی
خواندن ۳ دقیقه·۲ سال پیش

من و( اون گذشته) پرانتز بسته

صلام ویرگولیا عرادت

اینستا فیلتر شد و ما موندیم یه عادت بد که وقتمون چتوری بدون بالا پایین کردن صفحه گوشی بگزرونیم

خسته از بیرون اومدم شبیه کیسه سیب زمینی شدم میام سراغ گوشی ولی اینبار دیگه اون هیجان قبلی اینستا نیست

به ناچار میریم سراغ ویرگول چقدر صفحه ها گرد و خاک میخورن توی برنامه ساکت و منزوی طوری ویرگول بعضی صفحه ها هستن که سالها بدون لایک و بازدید موندن با این حال لابه لای متنا و پست واقعا یه سریاشون در حد هستن اما متاسفانه خواننده ای پیداش نکرده که بخونه و لذت ببره

منم ویرگول پارسال تو اینستا تبلیغ شو دیدم و امسال که دیگه فیلتر شکن گیرم نیومد اومد سراغش اولش روم نمیشد،،، ویرگول مظلوم

باید تو اینستا #ویرگول مظلوم،، و به چالش دربیاریم به نظر من سازنده ویرگول باید به روز رسانی ش کنه ویرگول و در حد اینستا بسازدش

منم یه چند وقتی بود عاشق نوشتن شدم اما چه نوشتنی چه بساطی چه کشکی هیشکی دیگه الان نمیاد متن بخونه کتاب بخونه که خودتون نگاه نکنید به قرااان

به نظرشما اگر پول و حقوق ماهیانه بدن به هر فرد تا کتاب بخونه این اتفاق میوفته یا نه بازم جواب نمیده

مثلا یارو صبح بره سر کار یه گونی کتاب جلوش بزارن بِگن همه اینارو باید بخونی اونم هر روز با حقوق بالاو بیمه و سه وعده غذا

به نظرم فکر احمقانه ای اونوَخ چه سودی به حال اوثا و کارفرما داره

یا شایدم ویرگول بیاد به کسایی که بیشترین بازدید دارن مثل یوتیوب حقوق تعیین کنه تا همه بسان سراغ برنامه های وطنی

یا نه شما بگید

این متن و پست میفرستم برا ویرگول تا خدا بخاد چی بشه دوباره بیام سراغ گوشی و ویرگول و اینجا

عه یادش بخیر اون اول که سال ۹۳ یا ۹۴ بود گوشی تازه خریده بودم برنامه لاین تازه فک کنم اومده بود خدایا از خواب خوراک افتاده بودیم یه دست گوشی بود یه دست قاشق غذاخوری شبا کنار پریز و شارژر و کابل سیم برقا باید میخوابیدیم

اون استیکراش خیلی بانمک بودن گروه ها یادش بخیر ما یه گروه داشتیم با چنتا زن متاهل سن بالا حالا دقیق یادم نیست چتوری توی اون گروه گیر کرده بودیم هر ساعتی میرفتی تو گروه این زن اا بودن خواب نداشتن اسم یکیشون زولی بود لعنتی شبیه جغد تا صبح بیدار بود مام نگاه به اون میکردیم گوشی بع دست خوابمون میبرد وایی چقدر بی برنامگی و چقدر کار و تفریح بدون هیجان که گوشی شده بود تفریح یه جور

واقعا اینا کار امریکاعه یا چی?

خلاصه که عاشق نوشتن های الکی شدیم ما و یه نویسنده پر از کتابای بدون چاپ و خاک خورده توی انباری

یه جا خوندم دقیق یادم نیست اسم نویسنده چیه اما خیلی خیلی معروف توی سن ۵۰ سالگی کتابش چاپ میشه و معروف میشه

البته نویسنده که نمیشه گفت اغراق میشه من که ارایشگرم البته درست ترش پیرایش گر ارایشگر اونی که به صورت یه چیز اضافه میکنه مثل گریم کردن صورت اما پیرایشگر از صورت و سر کم و کوتاه میکنه

برای اینکه کاملتر شیم باید بیشتر یاد بگیریم و من هم هنراموزرشته ارایشگری دوره ها شو کامل نرفتم به اقتضای وقت و هزینه و اعتراضات و شلوغ شدن دیگه نرفتم اموزشگاه حالا پست های بعدی بهتون میگم چجوری شدو و چی شد

گوسفندامو فروختم رفتم تهران برای دوره های ارایشگری

این داستان ادامه دارد.......


ویرگولاینستا
من یونسم تازه اومدم ویرگول ،،،،صلام ویرگولیااا عرادت
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید