ویرگول
ورودثبت نام
رهروی در سرزمین تاریکی
رهروی در سرزمین تاریکی
خواندن ۲ دقیقه·۱ سال پیش

عرزشی کیست؟

ارزشی (عرزشی) کیست؟ کسی که...

۱) ناموس مردم را تحقیر می‌کند و کتک می‌زند و گروگان می‌گیرد، اما همیشه منتظر است که محرم از راه برسد و برای ناموس امام حسین گریه کند!

۲) حاضر است جانش را برای حفظ حکومت فدا کند، اما حاضر نیست قوانینی را که همین حکومت وضع کرده، رعایت کند! نمونه‌ها: خرید و فروش فیلترشکن، اظهار نظر سیاسی در توییتر و استفاده از پیامرسان‌های خارجی مانند اینستاگرام.

۳) اگر کسی به خیابان بیاید و شعار دهد، او را مستحق مرگ می‌دانند (از طریق اعدام، شلیک گلوله، ضربات باتوم و...) اما برای متجاوزان و لواط‌کاران و پدوفیل‌ها دل می‌سوزاند! ستارالعیوب کی بودی تو؟

۴) معتقد است که بی‌حجابی به مفاسد اخلاقی و اجتماعی دامن می‌زند، اما گمان می‌کند فقر و گرسنگی و بیکاری و ظلم و تبعیض موجب مفسده نخواهد شد!

۵) تار موی زنان و دختران را می‌بیند، ولی اگر خطایی از خودی‌ها سر بزند (نمونه‌ها بی‌شمار است) کاملا نابینا می‌شود.

۶) به جز حجاب، توجهی به هیچ‌یک از احکام خدا ندارد و برای جلوگیری از منکر صغیره به منکر کبیره تن درمی‌دهد، اما همواره نگران است که مبادا مردم از «دستورات الهی» سرپیچی کنند!

و اما دربارهٔ فرهیختگان ارزشی! در ویرگول:

در مدت کوتاهی که کاربر ویرگول بودم، فهمیدم که میان ولایت‌پرستان و سگ‌های درنده‌خو (در رمان مزرعهٔ حیوانات) تفاوت چندانی وجود ندارد. خوی سبعیت و وحشی‌گری به قدری در جان و جهان ارزشی‌ها رسوب کرده که حتی ذهن و قلم ایشان را آلوده است. برای همین است که در هنگام گفت‌وگو نیز باتوم به دست ایستاده‌اند تا مخالفان خود را سرکوب کنند (نمونه: «همین الان رودرو کسی بهم میگفت این چرت و پرتارو، همچین میزدمش صدا سگ بده» از نوع کلماتی که این شخص به کار می‌برد، می‌توان به سطح شعور و دانش و تحصیلات و تربیت خانوادگی‌اش پی برد.)

جالب‌تر از همه، بلاهت چشمگیر این جماعت در رویارویی با مخاطب است. باور کنید که ما اگر باهوش‌تر از شما نباشیم، کم‌هوش‌تر نیستیم. دست‌کم دو تا چشم داریم و ویرانی مملکت را می‌بینیم. هرچقدر هم که رسانه‌های فارسی‌زبان را مقصر جلوه دهید، تفاوتی در اصل قضیه ایجاد نمی‌شود. همچنان که گفتاردرمانی و واقعیت‌گریزی هم کمکی به بهبود شرایط نکرده است.

پی‌نوشت: هرچه خواستم دربارهٔ آرمیتا گراوند چیزی بنویسم، نشد. وقتی به یاد او می‌افتم، دست و دلم می‌لرزد. انگار مقدر شده است که هر سال در مردگان خویش نظر ببندیم و نوبت خود را انتظار بکشیم. امیدوارم که آرمیتا هرچه زودتر از بیمارستان مرخص شود.


عرزشی کیستاعتراضات سراسریمهسا امینیزن زندگی آزادی
می‌بینم آفتاب تو را در برابرم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید