دستگاه قضایی ایران وظیفه دارد که کاظم صدیقی و محمد اسماعیلی را به خاطر جریحهدار کردن عفت عمومی، تولید محتوای مبتذل و تشویق مردم به فساد محاکمه کند. این دیگر زمینخواری یا یک اختلاس ساده نیست که از آن چشمپوشی کنیم. رواج برهنگی و فساد جنسی در جامعه از همین بوسهها آغاز میشود. ملت مسلمان ما هرگز این وضعیت را تحمل نخواهد کرد!
کسی که پیشتر گفته بود «چرا ما باید مثل مردها درس بخوانیم و کار کنیم؟» حالا افاضات فرموده که «فساد اخلاقی میتواند نسل بشر را زودتر از بمب اتم نابود کند!» حتماً اطلاع دارید که جمیله خانم به بچهبازی و باجناقبازی و کودک همسری و قتلهای ناموسی و اسیدپاشی و تجاوز در زندانها اشاره نمیکند. از نظر ایشان تنها نداشتن حجاب است که فساد اخلاقی به بار میآورد... جمیله جان! شما همین که شیوهٔ ایستادن در کنار پرچم کشورت را یاد بگیری، کافی است. نمیخواهد نگران آیندهٔ نسل بشر باشی.
داریوش سجادی در آخرین مصاحبهاش با یک شبکهٔ معاند و تروریستی (که فرستادن عکس و فیلم برای آن جرم است، ولی مصاحبه با آن نه) گفت که امام «برلیانی درخشنده» در تاریخ ایران بود! منظور از "درخشندگی" باید انعکاس نور در سر موریخته و بیحفاظ آن حضرت باشد، وگرنه مشکل بتوان نویسندهٔ کتاب تحریرالوسیله را به چنین چیزی تشبیه کرد.
عکسی از تجمع طرفداران حجاب اجباری؛ بدون شرح!
عباس وریج کاظمی نوشته است: جدول بالا تغییرات در زمینه نگاه مردم در خصوص حجاب را در یک بازهٔ ۸ ساله (۱۴۰۲ و ۱۳۹۴) نشان میدهد. در طی این بازه، سالهای ۹۶ به بعد و رویدادهای ویرانگر این سالها به تغییر نگاه مردم انجامیده است. اگر از گزینهٔ "تذکر میدهم" تا "شخصاً برخورد میکنم" را طرفداران مداخله در زمینهٔ بیحجابی فرض کنیم، در طی ۸ سال طرفداران مداخله از ۲۱.۷ درصد به ۱۶ درصد کاهش یافته و طرفداران گزینهٔ "اشکالی ندارد" از ۱۰.۶ درصد به ۳۸ درصد رشدی چشمگیر داشته است. این تحول را با فاصلهگیری آشکار از دین حکومتی و رفتن به سمت اشکال متنوعی از سبک زندگی باید درک کرد.
رضا صائمی، روزنامهنگار، نوشته است: به فاصلهٔ یک روز، از دادگاه تتلو تا حکم توماج، نه تاریخ تقویمی بلکه تقدیر شوم یک تاریخ در این سرزمین ورق خورد تا حکایت مضحک داوری در این دیار باشد. آنکه به ابتذال میخواند، به عذر و توبه معصوم میشود و آنکه به اعتراض میخواند، به اعدام محکوم. تتلو که باشی، راه توبه و علاج باز است و توماج که باشی، آماج مرگی. تراژدی که از حد بگذرد، کمدی میشود... کمدی سیاه!
کانال «یک گوشه» نوشته است: سایبریها نمیفهمند که دانشجوی آمریکایی بابت اقتصاد نگرانی ندارد، از نظر حقوق انسانی و آزادیهای شخصی مشکلی ندارد، دغدغهٔ بیکاری و مهاجرت و... ندارد و نیازهای اولیهٔ زندگیاش تامین است که فرصت میکند به فلسطین و مسائل سایر نقاط جهان بپردازد. اما دانشجوی ایرانی هم از نظر اقتصادی مشکل دارد، هم کیفیت زندگی بهمراتب پایینتری دارد، هم آیندهاش روی هواست و هم نگرانی بیکاری دارد. با این حال مجبور است که برای اولیهترین حقوق خودش نیز بجنگد!