یک مقام بلندپایهٔ دیگر هم به تیر غیب گرفتار شد و ریق رحمت را سر کشید، اما ولایتمداران دستبردار نیستند. یک جوری عزاداری میکنند، نوحه میسازند و مرثیه میخوانند که انگار به سوگ پیامبری اولوالعزم نشستهاند! کاری به نقش ابراهیم رییسی در اعدامهای دههٔ شصت ندارم، و حتی به کارنامهٔ نامطلوب ایشان در ریاست جمهوری هم اشاره نمیکنم. اصلاً گیرم که آن مرحوم بهراستی فرد دلسوز، کارآمد و مردمداری بوده است. باز هم دلیل نمیشود که اینقدر به ماجرا آب و تاب بدهید یا در توصیف روز واقعه داستانسرایی کنید. باور بفرمایید که آفریقاییان در سوگ نلسون ماندلا و هندیان در رثای مهاتما گاندی چنین نکردند! باور بفرمایید که با تبلیغات نمیتوان از آدمها قهرمان ساخت.
پینوشت) ابتدا قرار بود که در این مطلب به مرور کارنامهٔ رییسی در سه سال گذشته بپردازم، اما برای آنکه با اتهاماتی مانند «نشر اکاذیب» یا انتشار «محتوای مجرمانه» روبهرو نشوم، از این کار صرف نظر کردم.