کتاب مار و پله: داستان مدینه، ادمین کانال داعش در ایرانه که به صورت جذابی روایت شده و نویسنده آن خانم فائقه میرصمدی هستن. از نحوه جذب شدن به داعش و شست و شوی مغزی که تدریجا رخ میده تا دستگیری به خوبی بیان میشه.
برام جالب بود که قالب داستان به این صورته که شخصیت اصلی دستگیر شده و نمیخواد اعتراف کنه و سعی میکنه ماجرا رو با تکنیک هایی که بهشون یاد دادن، به طریقی نشون بده که به نفع داعش تموم بشه. اما کم کم اتفاقاتی میفته و حقیقت لایه لایه برای مخاطب مشخص میشه.
بعضی اوقات ما در شرایط آرامش و امنیت خودمون و به خاطر محیطی که در اون هستیم و استدلال ها به راحتی به دستمون میرسه، فکر میکنیم همه چیز منطقی و آسون و راحته و وقتی میشنویم کسی به داعش پیوسته بوده مثل مدینه، میگیم اینها حتما انسان های بدی بودن و عقلشون کم بوده. اما واقعیت اینه که همونطور که توی کتاب مار و پله دیدیم، شستشوی مغزی خیلی ریز و کم کم انجام میشه و خود آدم متوجهش نمیشه. داعشی ها با اعتقادات محکم هرچند غلط، باور داشتند که بر حق هستند و خدا با آنهاست. شاید بشه گفت افراد اصلی آنها به گفته قرآن خودشان از درون خودشان خبر دارند که حق با مومنین واقعی است اما مراتب بعدی و سربازها اینطور نیستند عموما. آنها حرف سرانشان را باور میکنند و ذهنشان را مثل مسخ شدگان به آنها می سپارند.
در کتاب مار و پله قدم به قدم این مسئله را میبینیم. اینکه مشکلات زندگی مدینه او را به سمت ارتباط با مردی دیگر کشاند و او مدینه را وارد کانال داعشی کرد و کم کم بیشتر به او آگاهی داد که کم کم اتفاقی که نباید ، افتاد.
قسمت جذاب دیگر ماجرا مواجهه مستقیم مدینه در زندان با کسانی بود که آنها را بد می پنداشت و کم کم با حقیقت روبرو شد.
📊ارزیابی کلی: جذاب بود و پر کشش و به کسانی که داستان هیجانی به ضمیمه مسائل سیاسی و اجتماعی علاقه دارند، توصیه میکنم. برای شناخت داعش و برخی اتفاقات داعش در افغانستان هم گزینه مناسبی است.🥈
این مطلب را برای چالش مرور نویسی فراکتاب انجام دادم و شما میتوانید کتاب مار و پله را در نرم افزار فراکتاب تهیه کنید.