حسّ عطش، زیباسُرای زندگانیست
با عاطفه، زیبا، سَرای زندگانیست
از جامِ موّاج و، زلالِ شورِ شادی
میگونیِ جان، آشنای زندگانیست
در موجِ دریای وفای مِهرِ رویا
فوجِ نفَسزایی، هوای زندگانیست
در اوجِ هوهوی هیاهویی هوسناک
«هو» را صداکردن، صفای زندگانیست
در نغمههای «بغبغوی» یک کبوتر
«بغ» را نواکردن، بهای زندگانیست
حالا که اینگونه، طبیعت شوردارد
بیشوربودن، غمنوای زندگانیست
ایکاشکی، با دل بفهمیم اینکه بیشک
با عشق، غرقِ گُل، فضای زندگانیست
در بسترِ همواره مهرانگیزِ احساس
امّیدواری، جانفزای زندگانیست
شاعر: زهرا حکیمی بافقی (الف_احساس)