چرا این روز ها در جزیره لاوان با کمپ زدن سختگیرانه برخورد می شود؟
طاها حسینی:📝
جزیره لاوان برای خیلی از طبیعتگردان، یکی از آخرین پناهگاههای «جنوبِ خلوت» بوده؛ جایی برای سکوت، شبمانی سبک، و لمسِ
طبیعتی که هنوز کاملاً تبدیل به مقصد انبوه نشده است. اما در
ماههای اخیر، گزارشهای متعدد از سختتر شدن کمپزدن و تذکرهای مستقیم از سوی محیطزیست و نیروهای انتظامی نشان میدهد که یک تغییر جدی دررویکرد رخ داده: به جای مدیریت هوشمند حضور گردشگر، مسیر به سمت «محدودیتِ سخت» رفته است.
این یادداشت میخواهد یک سؤال ساده را صریح مطرح کند: اگر مسئله، حفاظت از طبیعت است، آیا راهحل واقعاً «نه گفتن به طبیعتگردها»ست، یا «مدیریتدرست طبیعتگردی»؟
صورت مسئله چیست؟ (آنچه طبیعتگردها میبینند)
وقتی محیطزیست و انتظامی وارد ماجرا میشوند، پیام برای گردشگر این است: شبمانی یا کمپ در بخشهایی از جزیره «نامطلوب» یا «غیرمجاز» است؛ حتیاگر فرد یا گروه ادعا کند ردپا و زبالهای باقی نمیگذارد. نتیجهاش هم روشن است:
• احساس ناامنی و بلاتکلیفی برای مسافر
• کاهش انگیزه سفرهای مسئولانه
• سوق دادن سفرها به شکل پنهانی و بیقاعده (که معمولاً آسیبزاتر است)
• و در نهایت، ضربه به چهره گردشگری جزیره
اما چرا سختگیری افزایش پیدا میکند؟ (تحلیل محتمل، بدون ادعای قطعی)
با توجه به الگوهایی که در مقصدهای مشابه ایران دیدهایم، چند عامل معمولاً پشت این تصمیمهاست:
1) آسیبهای واقعی، اما برخورد یکدست با همه
واقعیت تلخ این است که بخشی از کمپها واقعاً مخرباند: زباله، آتش، موسیقی بلند، شکستن شاخهها، ورود به نقاط حساس.
نقد اصلی اینجاست: برخورد یکدست با «همه طبیعتگردها» یعنی تنبیه افراد مسئولیتپذیر به جای هدفگیری رفتارهای مخرب. این روش نه عادلانه است، نه موثر.
2) نبود زیرساخت حداقلی و فرار رو به جلو با ممنوعیت
اگر سرویس بهداشتی، سطل تفکیک، سیستم جمعآوری پسماند، تابلوهای راهنما، و کمپسایت مشخص وجود نداشته باشد، مدیریت مقصد سخت میشود. سادهترین واکنش هم میشود: «کلاً جمع کنید بروید».
این دقیقاً همان نقطهای است که سختگیری بیشتر از آنکه حفاظت باشد، تبدیل میشود به پوشاندن ضعف مدیریتی.
3) ابهام قانونی برای گردشگر: کجا مجاز است، کجا ممنوع؟
بسیاری از طبیعتگردان با یک مشکل همیشگی مواجهاند:
• مرز دقیق مناطق ممنوعه/مجاز مشخص نیست
• تابلو یا نقشه رسمی وجود ندارد
• دستورها در زمانهای مختلف تغییر میکند
در چنین شرایطی، حتی گردشگر قانونمدار هم ممکن است ناخواسته در «جایی که نباید» چادر بزند. وقتی قانون روشن نباشد، اجرای سختگیرانهاش فقط تنشتولید میکند.
4) نگاه امنیتی به پدیدهای که میتواند «فرهنگی» مدیریت شود
ورود انتظامی به ماجرای کمپ، معمولاً یعنی مسئله از گردشگری خارج و وارد فضای کنترل و بازدارندگی شده است.
نقد اینجاست: طبیعتگردی را میشود با ابزارهای نرم و حرفهای مدیریت کرد (مجوز، کمپسایت، راهنمای محلی، آموزش، جریمه هدفمند). تبدیل کردن آن به مسئلهصرفاً انتظامی، راه پایدار نیست؛ فقط هزینه اجتماعی و بدبینی ایجاد میکند.
نقد اصلی: ممنوعیتِ کلی، نه طبیعت را نجات میدهد نه گردشگری را
اگر هدف حفاظت از لاوان است، ممنوعیت کلی کمپ احتمالاً سه نتیجه منفی دارد:
• تمرکز فشار روی نقاط کمتر کنترلشده (افراد میروند جاهای پنهانتر)
• رشد سفرهای بیبرنامه و پرریسک (چون همه چیز غیررسمی میشود)
• قطع شدن پیوند طبیعتگرد مسئول با مقصد (کسی که اهل احترام است، حذف میشود)
پس راهحل چیست؟ (مطالبههای مشخص و اجرایی)
اگر قرار است سختگیریها توجیهپذیر و منصفانه باشد، حداقل این چند اقدام باید همزمان انجام شود:
1) اعلام رسمی و شفاف
• یک اطلاعیه مشخص: «کمپ کجا ممنوع است؟ کجا مجاز است؟ تا چه ساعتی؟»
• نصب تابلو و انتشار نقشه (حتی یک فایل PDF یا پست رسمی در شبکههای اجتماعی)
2) تعریف کمپسایتهای محدود و کنترلشده
• چند نقطه مشخص با ظرفیت محدود، سرویس حداقلی، و نظارت
این کار هم حفاظت را بالا میبرد، هم اصطکاک با گردشگر را کم میکند.
3) برخورد هدفمند با رفتار مخرب، نه با اصل کمپ
• جریمه و برخورد با: آتش، زباله، تخریب، آلودگی صوتی، ورود به زیستگاه حساس
• احترام به کمپ سبک و کماثر (Leave No Trace)
4) مشارکت دادن جامعه محلی و راهنمایان
• ایجاد مدل «راهنمای محلی/نگهبان طبیعت»
این هم اشتغال ایجاد میکند هم کنترل را انسانیتر و موثرتر میکند.
5) یک کانال پاسخگویی
یک شماره/مسئول مشخص برای پرسش مسافران، تا هرکس قبل از سفر بداند دقیقا چه کند
داند دقیقاً چه کند.
جمعبندی
حفاظت از لاوان ضروری است؛ اما حفاظتِ بیبرنامه با ممنوعیتهای کلی و برخوردهای سلیقهای، معمولاً نتیجه معکوس میدهد. اگر محیطزیست و انتظامی قراراست نقش داشته باشند، بهترین سناریو این است که نقششان در چارچوب یک «طرح مدیریت گردشگری» شفاف و قابل فهم برای مردم تعریف شود؛ نه اینکهطبیعتگرد، با یک تجربه تلخ و مبهم از جزیره برگردد.
اگر قرار است لاوان بماند، باید هم طبیعت حفظ شود هم «سفر مسئولانه» امکانپذیر باشد. حذف یکی به اسم دیگری، راه حل نیست.