کتاب خود شناسی
این کتاب توسط آقای آلن دوباتن نوشته شده تا به ما کمک کنه که خودمونو بیشتر بشناسیم .میاد از نظریه‌ای به نام تعمق فلسفی کمک می‌گیره در تعمق فلسفی سه مورد بررسی میشه اضطراب عصبانیت و هیجان .در مورد اول یعنی اضطراب این موضوع رو مطرح می‌کنه که بسیاری از اضطراب‌های ما در زندگی به خاطر وجود عامل اضطراب‌زا نیست بلکه به علت نشناختن و مشخص نشدن اون عامله.راه حل اون هم مکتوب کردن این عوامل اضطراب‌زا همین که اینا رو مکتوب می‌کنیم موجب کاهش اضطراب ما میشه
مورد دوم عصبانیته برای عصبانیت نیاز به یک دلیل خیلی واضح و مشخصی نیست یعنی در زندگی ما بسیاری از دلایل کوچک هم قرار می‌گیرند و موجب ایجاد یک عصبانیت درما میشوند.مکتوب کردن عوامل عصبانیت ساز در مرحله بعدی باید این عوامل را بررسی کنیم و این سوال را از خودمون بکنیم که اگر این عوامل برای فرد دیگری وجود داشت چه پیشنهادی به اون فرد می‌دادیم تا این عوامل را برطرف کنیم.
مورد سوم هیجانی که شناخت اونم با لیز کردن مواردی که هیجان ما را بر می‌انگیزند میسر میشه در مرحله بعد باید بررسی کنیم که این عوامل هیجانزا چطور موجب ایجاد یک نقطه عطف و یک تغییر در زندگی ما می‌شود .
بخش دوم کتاب مطرح می‌کنه که وجود ما از هویت‌های مختلفی تشکیل شده و یکی از اون هویت‌ها هویت عاطفیه . هویت عاطفی خودش ۴ رکن داره اول عشق به خویشتن دوم صداقت راستی ارتباط و توکل.
عشق به خویشتن یه جورایی میشه گفت معادل ثبات شخصیتیه یعنی اینکه ما در برابر حرف‌های دیگران چقدر می‌تونیم از رفتار و منش خودمون دفاع کنیم و پای اون بمونیم از رفتار و منش خودمون دفاع کنیم و به راحتی با هر حرف دیگران تحت تاثیر قرار نگیریم.
مورد دوم صداقت و راستی هرچه فردی بیشتر واجد این ویژگی باشد برای پذیرش حقایق تلخ آماده‌تر است
یکی از مواردی که ما را از رسیدن به خودشناسی دور می‌کنه دروغ‌هایی که به خودمون می‌گیم مثلاً در ما نیاز داریم خودمونو درش تغییر بدیم به خودمون دروغ می‌گیم تا از این تغییر فرار کنیم قایقی که می‌تونه خاطر ما رو مشوش کنه از بیانش دوری می‌کنیم چیزهایی که دوست داریم به دست بیاریم ولی نمی‌تونیم به خودمون دروغ می‌گیم
در بخش آخر این کتاب درباره شک گرایی عاطفی صحبت می‌کنه اگر ما در مسیر خودشناسی درست پیش رفته باشیم در مرحله آخر به این نتیجه می‌رسیم که چه نواقصی در ذهن ما وجود دارد.
اگر در مسیر خودشناسی درست پیش رفته باشیم در آخر به این نتیجه می‌رسیم که چه شناخت کمی از خودمون داریم و یا شاید هیچ موقع به این شناخت کامل از خود نرسیم.
از نواقص مغز ما میشه به این مورد اشاره کرد که مغزمون به شدت تحت تاثیر شرایط فیزیولوژیک و فیزیکی بدن ماست.
مثلاً در زمان کاهش قند خون یا خستگی و ...
رفتار ما به شدت تغییر خواهد کرد.
و یا میتوان این مورد را ذکر کرد که مغز ما بسیار خود محور است به این معنا که ما به سختی میتوانیم تصور کنیم برای یک مسئله راه حلی به جز شیوه مد نظر ما نیز وجود دارد و مواردی از این قبیل.
این متن برای برنامه طاقچه نوشته شده
