چرا دوباره معنی ؟
چرا دوباره خش خش گچ؟
نریز!
بخار لغت را آب نکن!
جرم و حجم فقدان را نپرس!
درون کاغذ کادو خاک نکن مرا
چال نکن مرا
ملزم به معنا نکن مرا
مچاله نکنن مرا!
به جای دادن معنی، سوار هیچ شو..بیا..
بیا و تقویم ولگردی هایم باش..
دفتر خاطرات نداشته ام باش..
با مداد شکسته ات غیاب مرا بنویس..
فریادم کن..
به عقیده واژه هایم تف کن..
احتضارم را عطسه کن..
بیا و قوس ابتدایی نایم باش..
یا حتی جرم اضافه گوشم..
خلاصه بیا بچرخ و هیچم کن..
بیا دوباره سوال پیچم کن..
بپرس آیا اتفاق را افتاده ام؟
آیا بریده بریده خاطره ها را جویده ام؟
آیا شنیده ام که پرنده ای را باد با خودش؟
آیا شنیده ام نهاد را؟ نقصان را؟
آیا شنیده ام که فعل را؟
شنیده ام شکست را؟ شکسته را؟
و "دور" را از نزدیک دیده ام؟
با ناخدای کشتی ناکجا مشروب خورده ام؟
تا حالا کنار مچم تیغ بسته ام؟
در جواب معادله ای سکوت کرده ام؟
توی گوش مسئله ها فوت کرده ام؟
