چرا بعضی از آدمها شبیه ماشین هستن؟
منظورم اینه که چرا بعضیا نمیفهمن گاهی تو روابط انسانی نباید منطقی جواب بدن؟ عین یه ماشین که بهش یاد دادن که اگر ازت سوالی پرسیدن و جوابش رو نمیدونستی بگو نه! با همین صراحت و زمختی. در حال حاضر از این قضیه ناراحتم. انتظار کمی مهربانی و حرف داشتم ولی با یک نه قاطع مواجه شدم.
چه میشه کرد؟ هیچ! تا بوده همین بوده و کاری از من برای تغییر شرایط ساخته نیست. بگذریم...
شما هم این روزا هوا برای نفس کشیدن کم میارید؟ ببین یه جوریم که انگار یکی یه سنگ گذاشته رو سینه م و من با وجود سنگینی زیادش مجبورم برای نفس کشیدن تقلا کنم. تقلا میکنم و با هر زحمتی یه کم از هوا رو نفس میکشم ولی هوا کمه. با تمام وجود حس میکنم که کمه. میفهمم که روحم میخواد بمیره ولی جسمم هنوز جون داره و میخواد ادامه بده. البته در حد همون زنده بودن جون داره نه زندگی کردن.
چجوری این حال بد رو بالا بیارم؟