○ تاریخچه زندگی :
مسعود بختیاری زاده ۲۵ آبان ۱۳۲۰ تهران نظامی بازنشسته، مدرس دانشگاه و نویسنده ایرانی است، که در خلال جنگ ایران و عراق از فرماندهان ارشد ارتش جمهوری اسلامی ایران بود و ریاست عملیات نیروی زمینی ارتش را برعهده داشت.
ایشان همچنین کتابهایی با موضع عملیات بیت المقدس، عملیات طریق القدس و نیز کتابهایی با عنوان درسهایی از جنگ ایران و عراق و هشت سال دفاع مقدس نگاشته که در آن به موضوعات مختلف پیرامون نقش ارتش جمهوری اسلامی ایران در جنگ پرداخته شده است.
○ تکه ای از مصاحبت ایشان به طور خلاصه:
در ظرف 2تا6ماه اول جنگ جلوی ارتش مجهز عراق را گرفتیم و خود این موضوع موفقیت است.
دشمن می خواست خوزستان را در سال اول جنگ از کشور جدا کند و ارتش مانع این اتفاق شدو در این زمان ارتش تنها بود زیرا نیروهای بسیجی آموزش های لازم را ندیده بودند وسپاه هم هنوز آمادگی ورود به جنگ را نداشت و حتی برخی اعضا شورای سپاه مخالف حضور سپاه در جنگ خارجی بودند و می گفتند که سپاه مامور امنیت داخلی است.
در اوایل جنگ ارتش توانست پاسخ های خوبی به حملات دشمن بدهد و مقاومت کند به همین دلیل صدام حسین تصمیم گرفت در روز6ام جنگ تقاضای اتش بس کند.
○ مصاحبت به طور کامل:
پرسشگر: به عنوان سوال اول لطفا بفرمایید پروسه روایتگری و ثبت وقایع جنگ در ارتش جمهوری اسلامی ایران چگونه شکل گرفت و محصولش در کجا نگهداری و بهرهوری می شود؟
امیر: مساله روایتگری یا عملیات نگاری در ارتش یکی از وظایف عادی و تایید شده یگان های نظامی حتی در زمان صلح است. اینها وقایع روزانه شان را در دفاتر خاصی به نام "تاریخچه یگانی" ثبت می کنند و این جزو روشهای متداول یگانی است؛ مشخصا در مساله جنگ ایران و عراق می توانم بگویم که حداکثر ۶ ماه بعد از آغاز جنگ، روایتگری جنگ در ارتش به صورت مکتوب و رسمی در دانشکده فرماندهی و ستاد ارتش که استادانش به جنگ آمده بودند، آغاز و قرار شد از اسناد و مدارک جنگ که عمدتا طرح ها، قراردادها، اسناد و نقشه های عملیاتی است یک نسخه به دافوس (دانشکده فرماندهی و ستاد) داده شود تا آنان این اسناد را به روش خود نگهداری کنند.
می توان گفت از آغاز نیم سال دوم جنگ، این تاریخ نگاری یا روایتگری توسط مرحوم سرهنگ یعقوب حسینی که یکی از افسران بسیار خوب نیروی زمینی و معاون عملیاتی فرمانده نیرو بود، شروع شد. ایشان در ۶ ماه اول جنگ معاون عملیاتی فرماندهی وقت نیروی زمینی یعنی مرحوم قاسمعلی ظهیرنژاد بودند.
روایتگری در معنای لغوی یعنی من چیزی را که از کسی شنیدم، برای شما بگویم؛ در حالی که حتما شما در اینجا دارید روایتگری را توسعه میدهید؛ یعنی مثلا ممکن است من چیزی را از کسی نقل کنم و بگویم شهید صیاد این را گفت یا این کار را کرد اما یک موقع است که من از خودم می گویم یا از کتاب یا سندی روایت میکنم یا یک زمان است که تفسیر، تحلیل و تاویل میکنم؛ آیا به همه اینها روایت گری میگویید؟
منظور ما از روایتگری اعم از مشاهدات، نقل قول ها و یا نظر شخص است.
نوشتن تاریخ جنگ و عملیات یگان، یک از وظایف یگانهای ما حداقل در رده لشکر است که شرح کارهای لشکر و فرمانده را می نویسد.
پرسشگر: محصول کار این افراد به کجا می رود و در کجا نگهداری می شود؟
امیر: در تاریخچه خود یگان است؛ یعنی ما تاریخچه لشکر ۲۱ یا تاریخچه عملیاتی لشکر ۷۷ داریم.
پرسشگر: این نگارش ها پس از ۳۰ سال که از پایان جنگ می گذرد خروجی هم داشته است؟
امیر: می شود گفت خروجیاش همان دافوس است. این تاریخچه ابتدا در دافوس شروع به جمع آوری شد و بعدا به نیروی زمینی در معاونت طرح و برنامه منتقل شد. چون یگانها هنوز این کار را نمیکردند.
!! شما میتوانید با مراجعه به پایگاه خبری دیار آفتاب ادامه ی مصاحبت ایشان را مورد برسی قرار بدهید !!
سپاس از حسن توجه خواننده
گرداورنده: سارا دانشی
استاد راهنما: علی اکبر حسنوند
کلاس ساعت ۷ و نیم روزهای یکشنبه
دانشگاه آزاد تهران مرکز