
نوشته: هانیه حاجی اسماعیلی
در فرهنگهای ژاپن و چین، فلسفههای عمیقی از جمله ذن در ژاپن و تائوئیسم و کنفوسیوسیسم در چین تأثیرات گستردهای بر زندگی روزمره مردم و همچنین طراحی و استفاده از وسایل سادهای مانند متکا داشتهاند. این فلسفهها نه تنها به جنبههای روحی و ذهنی انسان توجه دارند، بلکه بر شیوهی زندگی و نحوهی برخورد با اشیاء و طبیعت نیز تاثیرگذار بودهاند. این تأثیرات به وضوح در انتخاب متکاهای سخت و ساده که در هر دو فرهنگ دیده میشود، مشهود است.
فلسفه ذن که از بودیسم تأثیر گرفته، بر مفاهیمی مانند سادگی، هماهنگی با طبیعت، و تمرکز بر لحظه حال تأکید دارد. در ذن، این باور وجود دارد که سادگی و ریاضت میتواند به آرامش درونی و روشنگری منجر شود. این رویکرد در طراحی خانهها، لباسها، غذا و حتی وسایلی مانند متکا نیز نمود پیدا میکند.
در ژاپن؛ مینیمالیسم یکی از اصول اصلی ذن است که به دنبال حذف هر چیز اضافی و تمرکز بر جوهر و ماهیت چیزهاست. این فلسفه در طراحی متکاهای چوبی یا بامبویی مانند تاکاماکورا بهخوبی دیده میشود. به جای استفاده از مواد نرم و پر زرق و برق که راحتی موقت و لذت جسمانی را فراهم میکنند، متکاهای چوبی نمادی از پذیرش سختیهای زندگی و تعادل ذهنی هستند. اعتقاد بر این است که تحمل این سختیهای کوچک میتواند به تقویت روان و ذهن منجر شود و فرد را در جهت دستیابی به روشنگری و آرامش درونی یاری دهد.
در چین، فلسفه تائوئیسم تأثیر عمیقی بر نحوه زندگی و انتخاب وسایل روزمره داشته است. یکی از اصول اصلی تائوئیسم، هماهنگی با "تائو" یا "راه طبیعت" است. این فلسفه تاکید دارد که انسان باید با جریان طبیعی جهان هماهنگ شود و زندگی خود را بهگونهای ساده و طبیعی دنبال کند.
متکاهای سرامیکی یا چوبی که در چین باستان رایج بودند، از این اصل تائوئیستی سرچشمه میگیرند. تائوئیسم به عدم وابستگی به لذتهای زودگذر و جسمانی توصیه میکند و به دنبال ایجاد آرامش درونی از طریق ریاضت و سادگی است. استفاده از متکاهای سفت نهتنها با این فلسفه همخوانی دارد، بلکه باور داشتند که این نوع متکا میتواند به جلوگیری از تنبلی و ضعف بدنی کمک کند و تمرکز را افزایش دهد.
از سوی دیگر، کنفوسیوسیسم، فلسفهای که در چین تأثیر فراوانی داشت، همواره برنظم اجتماعی، اخلاق و رفتار درست تأکید داشت. این فلسفه نیز به سادهزیستی و دوری از تجملات توصیه میکند. در جامعهای که تحت تأثیر کنفوسیوسیسم بود، سادهزیستی نشانهای از پرهیزکاری و تعهد به اصول اخلاقی بود.
متکاهای سفت و ساده در چین باستان، نمایانگر خودکنترلی و نظم بودند. این متکاها نشاندهنده این بودند که فرد باید در همه جنبههای زندگی، حتی در خواب، اعتدال و نظم را رعایت کند. استفاده از وسایل ساده و طبیعی به عنوان راهی برای حفظ این نظم و تقویت شخصیت اخلاقی فرد تلقی میشد.
اعتقادات مرتبط با سلامت و انرژی
در هر دو فرهنگ ژاپن و چین، ارتباط نزدیکی بین سلامتی بدن و ذهن وجود داشت. در چین باستان، بر اساس اصول طب سنتی چینی و فلسفههایی مانند یین و یانگ استفاده از متکاهای سفت و سرامیکی به عنوان راهی برای تعادل انرژی بدن توصیه میشد. باور بر این بود که این متکاها میتوانند جریان انرژی در بدن را بهبود بخشند و از ایجاد اختلالات انرژی جلوگیری کنند.
این متکاهای چوبی که در ژاپن به ماکورا معروف هستند در گذشته در برخی از فرهنگهای آسیایی، از جمله ژاپن، کره و چین، استفاده میشدند. ساختار انها معمولاً از چوب، بامبو یا حتی سرامیک بود. این نکته ضروریست که استفاده از این متکاها نقشهایی فراتر از یک ابزار خواب ساده داشتند، از جمله کارکردهای فلسفی ان.
عمیقترین فلسفه ذن بر این مهم تأکید دارد که انسان در لحظه زندگی میکند پس هیچ لحظه ای را نباید از دست بدهد. استفاده از متکاهای چوبی میتواند نشانهای از حفظ هشیاری حتی در زمان خواب باشد. این نوع متکاها به جای خوابیدن در حالت عمیق و غافل، باعث میشود مصرف کنندگان هشیارتر و اگاهتر از یک خواب بلندمدت استراحت کنند.مساله مهم دیگری
در ذن، ارتباط میان وضعیت فیزیکی بدن و آرامش ذهنی از اولویتهاست. خوابیدن بر روی متکاهای چوبی وضعیت بدن را تقویت کرده و به حفظ تراز طبیعی ستون فقرات کمک میکرد که از دیدگاه ذن، موجب بهبود تمرکز ذهنی و انرژی بدنی میشود.
به طور مشابه، در ژاپن نیز این باور وجود داشت که خوابیدن روی متکای سفت میتواند به حفظ وضعیت درست بدن کمک کند و از مشکلات سلامتی مرتبط با خواب نامناسب جلوگیری کند. این دیدگاهها نشان میدهند که استفاده از متکاهای سفت نهتنها به دلایل فلسفی، بلکه به دلیل اعتقادات پزشکی و سلامتی نیز مورد توجه بوده است.
همچنین، ذن تأکید زیادی بر پایداری و پیوستگی طبیعی دارد. متکاهای سفت و سادهای که از مواد طبیعی مانند چوب ساخته میشوند، به این فلسفه نزدیکتر هستند. استفاده از متکاهایی که به طبیعت نزدیکترند، نمادی از بازگشت به ریشههای طبیعی و حفظ هماهنگی با محیط زیست است.
در نهایت فلسفههای ذن، تائوئیسم و کنفوسیوسیسم هر یک به نوبه خود نقش مهمی در شکلگیری نحوه زندگی و انتخاب وسایل روزمره در ژاپن و چین داشتهاند. استفاده از متکاهای سفت و ساده در این فرهنگها نهتنها بازتابدهندهی نیازهای عملی و زیستی بود، بلکه عمیقاً با اعتقادات فلسفی مرتبط بود. این متکاها نمادی از پذیرش ریاضت، هماهنگی با طبیعت، حفظ نظم در زندگی و تلاش برای رسیدن به آرامش درونی بودند.
منابع:
- *"Zen Mind, Beginner's*
شونریو سوزوکی
کتابی کلاسیک که اصول ذن و نگرش سادهگرایانه آن را توضیح میدهد.
"The Book of Tea"
کاکوزواوکاکورا کتابی درباره تأثیرات زیباییشناسی ذن در فرهنگ ژاپنی.