فرمانده حقنویس
فرمانده حقنویس
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

امیکرون نامه

باورم نمیشه که من با این همه رعایت کردن و سختگیری تو رعایت پروتکل ها امیکرون گرفتم.از کجا؟از مدرسه.اصلا درک نمیکنم که چرا این اتفاق افتاد، چرا مدرسه هارو باز کردن؟من به جهنم، اونایی که از مدرسه دلتا گرفتن چیکار کنن؟من از حقم گذشتم ولی باید جواب اون بچه هایی که فوت شدن رو بدن.

بگذریم.امیکرون اگه واکسن زده باشید حداقل ۲ دوز مثل سرما خوردگی شدیده.شخصا با علامت کمر درد وحشتناک از خواب پاشدم.تا ساعت ۲ ظهر تحمل کردم اما بعدش رفتم دکتر.دکترم که خاک بر سرش اندازه پشم حالیش نبود.گفت ضربان قلبت شدیده تب هم از داخل بسیار شدیده.خلاصه مارو سکته داد.یه سرمم نوشت.رفتم سرمو زدم.مامانم برای چند لحظه از اتاق رفت بیرون.احساس کردم قلبم درد گرفت.نفسم واقعا بالا نمیومد.حس کردم الانه که باید غزل خداحافظی رو بخونم.که پرستار اومد و سرمو باز کرد و منم نفس دار شدم.خلاصه اومدیم خونه داروهامو خوردم و با موفقیت مامانم و خواهرم رو مبتلا کردم.خداروشکر که خوب شدن.نتیجه ای که گرفتم اینه که واقعا اون کسی که جلوی واکسن مقاومت میکنه،مردمو میگم.هرچی دم دهنم و دستم بیاد بهش میگم و به سمتش پرت میکنم.خدایا همه ی بیماران کرونایی رو شفا بده.آمین

عقلهای تاریک همیشه مغلوب دل های روشنند
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید