چند نکته در مورد این صنعت در جهان و ایران عرض کنم .
۱- مشاوره مدیریت مثل معاینه و عمل جراحی هست . ما وقتی یکی از عزیزانمون جراحیِ مغز لازم دارد ، حتما حاذق ترین پزشک را انتخاب می کنیم . شرکتِ ما هم عزیز هست ، پس باید به حاذق ترین مشاورِ مدیریت بسپاریم .
۲- اگر جراحیِ مغزِ بیمار ۱۰۰ درصد درست انجام نشود ، درآینده ، عوارضی مثلِ تشنُّج ، عدم تعادل یا تکلّمِ اشتباه و ... خواهد داشت . مشاورِ مدیریت هم اگر نسخه درستی را ارائه ندهد ، شرکت تشنُّج میکند .
۳- ساختار و سیستمِ اُپِک ( OPEC ) توسط شرکتِ مشاورِ مدیریتِ KPMG درست شده است . میبینیم چه ساختار و سیستم درست و محکمی دارد . سیستم و ساختار "بارکُد " توسط شرکتِ
مشاورِ مدیریتِ McKinsey و همکاران درست شده است . ساختار و سیستم اجرای خوبِ آن را میبینیم . شهرِ پیشرفته و مدرنِ دوبی با مشورتِ شرکتِ مشاورِ مدیریتِ BCG درست شده است . وضعیتِ خوبِ آن را میبینیم .
۴- در کشورِ ما به خاطرِ نوعِ ساختارِ قانونیِ این صنعت ، خیلی ها می توانند به راحتی خود را مشاورِ مدیریت بنامند . ولی به نظر می رسد پیشگامانِ این صنعت ،
مانند#سازمان_مدیریت_صنعتی بایستی ساز و کارِ مناسبی برای ساماندهی مشاورانِ مدیریت در نظر بگیرند. تا مشاورانِ زردِ مدیریت ، نتوانند با ظاهر سازی و ادعاهایِ پوچ ، شرکت ها و کسب و کارها را رو به نابوذی ببرند .
۵- و نکته آخر اینکه چقدر خوب است ، مدیران عامل و صاحبان کسب و کارها ، نیاز به مشاور را عمیقا بفهمند . در فرهنگِ ما ، نیاز به مشورت ، خیلی کم رنگ است .
Mtabataba.ir