سلام محبوبم! «R. a. b.i. h. a. m. a. h»
ای سرچشمهٔ حیاتم، ای عزیزتر از جانم، ای سرمشق زندگیام، زندگی در کنار تو بهترین لحظههای عمرم است، دوری از تو دشوارترین لحظههای عمرم است؛ اما میدانم خالق یگانه بندههای خویش را با مشکلات امتحان میکند.
تو که نیستی ثانیهها چه بسار دشوار میگذرد، زندگی بدون تو برایم معنی ندارد، لبهایم برای تبسم حرکت ندارند، من هر لحظه دوری ترا احساس میکنم؛ اما چاره چیست؟ میدانم خالق یگانه اینطور میخواهد، من از خالق یگانه صبر پایدار خواستم او همچنان برایم عطا کرد.
واژهها چه نامردانه مرا دنبال میکنند، کلمات نمیتوانند حال بدم را از دوری تو توصیف کنند، ثانیهها هممانند ماهها شده، دقایق مانند سالها و ساعتها مانند قرنها. زندگی بدون تو اصلا درخشش ندارد.
نور خورشید بالای قلبم نمیتابد مگر چرا اینقدر وابسته تو شدم؟
ای عزیزتر از جانم!
این را بدان زندگی بدون تو اصلا زیبا نیست؛ چنان تلخ است که هر لمحه مرا میبلعد، لمحههای فراقات اصلا نمیگذرند، دیگر ساعت ها حالت اصطکاک بهخوط! اختیار کردهاند. دیگر در رویاهایم هر شب ترا میبینم و با وحشت بیدار میشوم؛ خواب از چشمانم فرار طی میکند و الی بامداد بهتو میاندیشم، باید اعتراف کنم ترا در رویاهایم بهصورت نیک میبینم و نیک تعبیر میکنم. این را بدان تو بهترین هدیهٔ زیبا از طرف خالق یگانه هستی.
« عبدالواحید احمدی» A.... R
1402/5/11