Leyli
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

می‌خندیدم

می‌خندیدم
می‌خندیدم؟نمیدانم
قلبم چه می‌خندید؟
فکرنکنم
لبخند روی لب‌هایم بود
اما
قلبم با خنجری تیکه تیکه شده بود
آری از قلبم خون می‌چکید
نفهمید کسی؟خودت چه فکر میکنی؟
آری کسی نفهمید به پشت این نقاب چه دارم
حتی کسی نپرسید حالی از این دیوانه‌‌ی نالان
اشک هایم را به پشت نقاب خنده پنهان کردم
بجای اشک میرقصیدم و میخندیدم
میدانی
پنهان کردن درد
از تحمل خود درد
سخت تر است.

غرق در خون آغشته به لبخند...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید