با نیمه عاشقها ننشین. به نیمهرفقا اعتماد نکن. نصفهنیمه زندگی نکن. نصفهنیمه نمیر. نصفهنیمه امیدوار نباش. برای کسی که نصفهنیمه گوش میدهد نخوان. نصف جواب را انتخاب نکن. روی نیمهای از حقیقت پافشاری نکن. رویای نصفه نیمه نخواه و نصفهنیمه امیدوار نباش. تا انتهای سکوتت ساکت باش و به حرف که آمدی تمام حرفت را بزن. سکوت نکن که حرف بزنی و حرف نزن که سکوت کنی. نصف، همان چیزی است که تو را میان آشنایانت غریب جلوه میدهد. اگر رضایت داری کاملا راضی باش و اگر نمیخواهی بهتمامی نخواه. رد کردنِ نیمهکاره یعنی پذیرفتن. خندهی نیمهکاره، یعنی به تعویق انداختن خنده. دوست داشتن نصفهنیمه یعنی هجران. رفاقت نصفهنیمه یعنی بلد نبودن رفاقت. نوشیدن نصفهنیمه عطشت را کم نمیکند و خوردن نصفهنیمه سیرت نمیکند. راهِ ناتمام به جایی نمیرساندت. زندگی نصفهنیمه یعنی تو ناتوانی در زندگی کردن و تو ناتوان نیستی؛ تو کاملی و نه نصفی از هر چیزی. تو به دنیا آمدی برای کامل زندگی کردن و نه زندگی در نصفهنیمهها و ناتمامها.
《جبران خلیل جبران》