بعد از اینکه کلی دنبال کاربودم در این سایت اون سایت ،(کاربوم ،دانشکار،جابویژن،جابینجاو...)
و هیچ شغل خوبی پیدا نمیکردم .
بعضی شغل هارو مهارتشو نداشتم بعضی دور بودند از خونمون ی سریشون محیط خوبی نداشتن و البته بیشتری مناسب زمان دانشجو ها نبودن من ی کار پاره وقت میخاستم .
دیگه برام کار پیدا کردن ی کار جذاب شده بود می رفتم آگهی ها ی مختلف میخوندم میدیدم فلان شغل چ مهارت هایی میخاد مثلا آگهی جذب قرارداد نویس میدن علاوه بر قرارداد نویسی چه چیز هایی میخان یا ی قراردادنویس ساده چه قدر بهش پیشنهاد پول می شه.
خلاصه دو بار هم به کار معرفی شدم
اولین بار تیر ۱۴۰۲ برای فوتوشاپ به ی سرای محله ای معرفی شدم چون همکلاسی دانشگام اونجا مربی مهد بود منو به کارگاهی که تو سرای محله بود معرفی کرد که دوستم تدوین اینا بلده که نشد
دومین بار تو اسفند ۱۴۰۲ دوست مامان بهش گفت دخترت بیاد تو پیشخوان دولت برادر زادم کار کنه البته برادرزادم ی کسی تمام وقت می خاد ولی آشنا باشه پاره وقت هم قبول میکنه . خلاصه منم از بعد عید مشغول شدم .
دوتا تجربه بالا چند تا نکته داره
اول اینکه هردو برام مسیرشون نزدیکه و چند تا ایستگاه راه بود تو سایتها میگشتم مسیر نزدیک فقط خیاطی بود😐
دوم اینکه هر دو دنبال آشنا بودن
سوم اینکه دوستم ت دانشگاه میدونست من دنبال کارم
چهارم اینکه این دوستم همونی بود که باهم کرسی های آزاد اندیشی رفتیم و در حین فعالیت خارج از درسی که داشتیم از چیزهای دیگه هم صحبت کردیم
خلاصه قسمت نشد از سایت های کاریابی کار پیدل کنم و الان کارآموز قسمت شناسنامه هستم.
