ویرگول
ورودثبت نام
رضا علیزاده
رضا علیزاده
خواندن ۶ دقیقه·۲ سال پیش

مورخه ، ادامه دایی جان ناپلئون

چند روز پیش کتابی منتسب به ایرج پزشکزاد در سایت کتابناک دیدم به نام مورخه که وقتی متوجه شدم ادامه رمان دایی جان ناپلئون است، بیشتر کنجکاو شدم و خواندمش.

البته نسخه قابل دانلودش را اینجا هم پیدا گردم.

جا دارد که این کتاب را از چند زاویه نقد کنم.

هشدار: برای کسانی که رمان دایی جان ناپلئون را تمام نکرده اند ممکن است که باعث لو رفتن داستان شود.

مقایسه سبک نگارش و فضای داستان مورخه با دایی جان ناپلئون

به نظر میرسد که نص و ادبیات کتاب حاضر، (در دیالوگها البته) اندکی با رمان دایی جان ناپلئون تفاوت داشته باشد. مخصوصاً استفاده از زبان محاوره که بیشتر دیده میشود. از سویی فضای داستان نیز محدود به باغ و منزل دایی جان ناپلئون نیست.

هرچند استفاده از زبان محاوره در آثار پزشکزاد بی سابقه نیست و ادبیات کتاب با آثاری که پزشکزاد پس از انقلاب در خارج از کشور منتشر کرده است شباهت بیشتری دارد.

اما در نص روایتی کتاب مورخه من متوجه تفاوتی در سبک نوشتاری کتاب با دیگر آثار پزشکزاد نشدم.

پزشک زاد از زبان محاوره در دیگر آثارش نیز استفاده کرده است

زنده یاد ایرج پزشکزاد، در بخشهای از رمان دایی جان ناپلئون، کمابیش از محاوره استفاده کرده است مثلا:

- پسر جان پیر شی ... (سید ابوالقاسم واعظ)

- حالا چطوره که شما اصلا این حرفها را یادتان بره روی هم را ببوسید قضیه بسلامتی تمام بشه(مشقاسم)

- بله با مقتول هم خویش و قومه (مشقاسم)

در دیگر آثار ایرج پزشکزاد نیز ادبیات محاوره ای به چشم میخورد. مثلا کتاب ماشاءالله خان در بارگاه هارون الرشید:

- جون من؟ راستی افسوس میخوری که چرا ما را خواجه کردی؟ خوب...ا...ا... اینکه اشکالی نداره. لا ا...ا... اشکال.

یا در مجموعه ای که به نام بوبول وجود دارد:

- ایوای قربونش بشم... ایوای حیرونش بشم... بدو بیا پیش عموجون

او در آثار دیگر خصوصاً نوشته هایی که آنطرف آب منتشر کرد، نیز از زبان محاوره بهره برد و حتی در بخشی از کارش دیالوگی را با لهجه اصفهانی نوشت.

لذا محاوره ای بودن نسبی دیالوگهای کتاب مورخه، اتفاق عجیب و نامسبوقی برای پزشکزاد نیست.


برخی از شخصیت های مشترک میان هر دو رمان (به ترتیب میزان شخصیت پردازی در رمان مورخه):

  • راوی داستان (همان شخصی که در سریال اسمش سعید بود اما در هر دو رمان دایی جان ناپلئون و مورخه فاقد نام است.)
  • اسدالله میرزا
  • آقاجان
  • مادر راوی
  • حبیب الله (در رمان دایی جان ناپلئون بدون اشاره به اسمش به عنوان دوست راوی در فصل موخره حضور داشت)
  • مشقاسم
  • سامی (برادر کوچکتر لیلی که در رمان دایی جان ناپلئون فاقد اسم است)
  • دائی جان سرهنگ
  • پوری
  • شمسعلی میرزا
  • خواهر راوی (نرگس که در رمان دایی جان ناپلئون اسمش ذکر نشده بود)
  • آقای سالار (از مدعوین مهمانی پاگشای قمر)
  • دکتر ناصر الحکما
  • شیرعلی قصاب
  • نایب تیمور خان
  • دایی جان ناپلئون
  • دوستعلی خان
  • لیلی

آیا کتاب به جذابیت دایی جان ناپلئون است؟

این کاملاً به سلیقه خواننده بستگی دارد. اگر بخواهم از سلیقه خودم بگویم، رمان دایی جان ناپلئون را بیشتر دوست دارم و آن را جالب تر میدانم اما کتاب مورخه نیز خواندنی و گیراست و به طور خلاصه این که شخصاً از خواندنش پشیمان نشدم و حتی شاید آن را باز هم بخوانم. مخصوصا که بازسازی کتاب از فضای حاکم بر اوایل دهه 20 تا اواخر دهه 40 شمسی برایم جالب بود.

وجه تسمیه کتاب مورخه

به نظر میرسد که نام این کتاب با توجه به توضیحی که نویسنده داده است از فصل آخر دایی جان ناپلئون یعنی موخره الگو گرفته باشد که ظاهراً هنگام تایپ متن کتاب، سهواً به مورخه تغییر پیدا میکند. اما علی الظاهر، کسی که کتاب مذکور را منتشر کرده است اهمیتی به این موضوع نداده است و در حال حاضر کتاب به نام مورخه ، ادامه دایی جان ناپلئون منتشر شده است. جالب این است که نسخه ای چاپی از این کتاب را در کتاب فروشی های پیاده رو نشین پایتخت، در کنار دیگر آثار پزشکزاد با همین نام دیدم. در هر صورت این نکته چیزی است که نتوانستم دلیل دیگری برایش پیدا کنم. که از نظر من نام اهمیت چندانی ندارد. اتفاقاً با توجه به ذکر تاریخ در جایجای رمان مورخه، همین اسم شاید بیشتر به آن کتاب و اثر زیبا بیاید.

آیا کتاب رمان مورخه اصالت دارد؟ آیا واقعاً اثر خود ایرج پزشکزاد است؟

من از دوستانی اهل قلم شنیده بودم که آقای پزشکزاد پس از موفقیت اثر خواندنی و فراموش نشدنی دایی جان ناپلئون یادداشتهایی در ادامه آن رمان داشت که هرگز نخواست منتشرشان کند زیرا نگران بود به دلایلی به آن توفیق اثر قبلی هرگز نرسد. اگرچه شخصا تا امروز منبع قابل اعتمادی پیدا نکردم که به نام این کتاب اشاره کرده باشد. از سویی هنوز مدرک یا دلیل قانع کننده ای هم برای ردش ندیدم.

این فقط دیدگاه و تحلیل شخصی من است: اصلاً بعید نیست که کتاب مورخه اصالت داشته باشد با این تفاوت که انتشارش بدون اجازه از پزشکزاد در سال 1360 انجام و سپس به دلیل موقعیت و فضای سالهای اول انقلاب پیش از ارائه متوقف و جمع آوری شد و بعد از آن نویسنده تا پایان عمر تمایلی به انتشار اثر از خودش نشان نداده باشد به دلیلی که در ابتدای عرضم، اشاره کردم.

نظریه دیگر این است که امکان دارد یادداشتهایی به جا مانده و منتشر نشده از ایرج پزشکزاد لو رفته باشد یا اصطلاحاً leaked شده باشند و این اثر در واقع از همان باشد.

بنابراین نمی توان صرفاً به اتکای نام مورخه به جای موخره یا استفاده از ادبیات محاوره ای نقل قولهای کتاب، نتیجه ای بر جعلی بودن اثر گرفت. علاوه بر موارد مذکور بالا، برفرض اگر کتاب جعلی باشد، این سوال را باید کرد که جاعل فرضی کتاب!! با وجود تمام دقتی که در انطباق وقایع کتاب مورخه با کتاب دایی جان ناپلئون داشته است و با وجود تمام سعیی که در شباهت نص روایتی داستان به آثار پزشکزاد کرده است، آیا به عقلش نرسیده است که از ادبیات محاوره ای استفاده نکند؟ یا در نام گذاری کتاب که یکی از مهمترین بخشهای معرفی و پرزنتیشن اثر است دقت کند؟ بعید است. اتفاقاً آنچه پس از دقت و عنایتی بیشتر به مورخه به نظر میرسد این است که نویسنده (جعلی یا اصلی) عمداً نقل قولهای کتاب را با علم و آشنایی کامل از سبک نگارشی زنده یاد ایرج پزشکزاد، به این شکل موجود به رشته تحریر درآورده است. شاید هدفش این است که تاریخ نگارش مورخه حداقل یک دهه از نگارش رمان دایی جان ناپلئون جلوتر است و نویسنده میخواسته متناسب با سلیقه جامعه از دیالوگهای اثرگذارتری و اصطلاحاً خودمانی تری بهره ببرد و همانطور که گفته شد، این موضوع در آثار پزشکزاد بی سابقه و عجیب و غریب نیست.

مضافاً بر مورد بالا، انگیزه ای هم برای جعل نمی بینم یا شاید من متوجه نمی شوم که جاعل فرضی چرا باید تا این اندازه زحمت بکشد و رمانی بنویسد آن هم با سبک و سیاقی که عادت ندارد و کتاب را مفت و مسلم در اینترنت بگذارد که نه امتیازی مادی و نه معنوی برایش به ارمغان آورد؟!! و اگر روزی روزگاری کتابش معروف شد، از ترس انگ تقلب و جاعل بودن، جرات نکند ادعایی در این خصوص مطرح کند؟ این را نمیفهمم.

به نظرم بهتر است در این مواقع به جای قضاوت در مورد چیزی که نمیدانیم، از آنچه که وجود دارد استفاده کنیم و لذتش را ببریم یا اگر خوشمان نیامد، آن را کنار بگذاریم یا حداکثر اینکه اثر را نقد فنی کنیم. آیا چون تا امروز خبری در مورد کتابی به نام مورخه یا موخره (یا هر اسم دیگری) جایی نخواندم و ندیدم دلیلی بر جعلی یا اصلی بودن کار است؟ آیا امکان ندارد اشتباه کنم؟ شاید

مورخه: ادامه دائی جان ناپلئون | کتابناک (ketabnak.com)

دایی جان ناپلئونمورخهدائی جان ناپلئونایرج پزشکزادایرج پزشک زاد
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید