بسم الله الرحمن الرحیم
مخاطب این متن آن فتنهگر و اعوان و انصارش نیستند. روی سخنم با اندک نور امیدی است که در دل بعضی گمگشتهگان مسیر میبینم. شاید پیرو حقیقت باشند و خود را در بیعت با دستان آغشته به خون و مال جوانان وطن بیش از این آلوده نکنند. اما بعد؛ متنی به نام آن اعدامی که حکمش خیلی وقت است به تاخیر خورده، منتشر شده که سراسر بغض و کینه نسبت به سردار همدانی است. کینهی نویسنده تا حدی خود را نشان داده که شهادت سردار را عاقبتی عبرت آمیز معرفی کرده و چه عاقبتی از این بهتر که نویسنده و امضا کننده از درک آن عاجزند.
اما این کینه از کجا آغاز شد. آن زمان که سردار در خیابانهای ایران با داعشیان سبز رنگ میجنگید و فتنههای اربابان قلاده به گردنشان را خنثی میکرد کینه هم آغاز شد. کینه آنجا خود را نمایان کرد که با شهادتش تیتر زدند "همدانی کشته شد". کینه آنجا نمایان شد که سالها بعد شهادت حرمت نگه نداشتند و با چشمان ظاهر بین خود او را سردار بیستاره خواندند. که حتی ننگ همرزمی با داعش را به جان خریدند و مجاهدت در میدان سوریه را با مغالطات خود دخالت در آرا مردم خواندند؛ اما میلیونها دلار آمریکایی با امضای کنگره و اوباما را برای سرنگونی دولت سوریه نگفتند؛ نقشهی شوم بوش برای ایران تجزیه شده را کتمان کردند؛ لیدری اعتراضات سوری برای حملهی پسا سرنگونی به ایران را نادیده گرفتند و در مقابل سخنان کسینجر سر در برف کردند که گفت به قیمت آتش زدن تمام سوریه باید حکومت سرنگون شود تا طرح تجزیهی کشورهای خاورمیانه تحقق یابد.
اینها همانند که اشک تمساح برای افغانستان مظلوم ریختند اما نابودی داعش در سوریه و عراق را اتلاف بیت المال خواندند و هنگامی که سردار پنجشیر به ایران پناه برد پیوسته خود را به ناباوری میزدند. و سخت است پذیرفتن نجات کردستان عراق از دست داعش توسط همرزم آن سردار پر افتخار که محتاج یک تماس بارزانی به کاک قاسم بود برای کسانی که شعار نه غزه نه لبنان را با پیراهن و کلاه احمد مسعود سر میدهند. آری چنین تناقضاتی با هم جمع نمیگردد جز با کینهی زخمهای ترمیم نیافته. آنجا که اربابان آمریکایی همزمان از اعتراف ساخت داعش و کمک مستقیم به فتنهاش سخن گفتند، لابد او هم چارهای جز منتسب کردن داعش به اقدامات ایران نداشت.
تناقضات آنقدر گفتنی است که همپیالهها از سخن گفتن در رد یا حمایت از بیانیه عاجز ماندند و حیران که چگونه این پارچهی نخنما را به هم وصله کنند. اما جای تعجب ندارد؛ وقتی سرداران قائلهی فتنهی سبز در ایران و داعش سیاه در سوریه و عراق یکی باشد، دشمنان هم وجه اشتراک پیدا خواهند کرد و چه دیر ریشهی خود را پیدا کردند که هر دو سر از پولهای آلوده به خون اربابان غربی خود درمیاورند. چه وصلت مبارکی برای آنان که ذرهای شرافت در سینههای خود محبوس کردند. باشد که تاملی بر این وصلت باعث نجات خیل گمراهان مسیر باشد.