Sajadi
Sajadi
خواندن ۱۱ دقیقه·۲ سال پیش

برزیلی ها؛ دیوانگان فوتبال زیبا و وارثان ژن عیاشی!

به بهانه افول نیمار؛ فوق ستاره ای که به منش اسطوره های اسبق برزیلی پشت نکرد.

چندسال پیش در تیم سانتوس برزیل، جوانی نهیف جثه با ارائه فوتبالی ناب، زیبا و به شدت برزیلی، نگاه جهانیان را به خود خیره کرد.

نیمار جونیور، تمامی فاکتورهای تبدیل شدنِ یک پدیده جوان برزیلی به فوق ستاره را در دنیای فوتبال در خودش داشت. از چهره تیره و فقر زده اش، صورت استخوانی و بی گوشتش و حتی مدل موهای عجیبش گرفته تا سبک و سیاق بازی اش باتوپ!

سرعت او هنگام پا به توپ شدن خیره کننده بود،فرقی هم نداشت کجای زمین توپ به او رسیده، اگر دور از محوطه جریمه حریف صاحب توپ میشد، بلافاصله چنان سریع، زیبا و بدون چالش یکی یکی بازیکنان حریف را دریبل میزد که گویی واقعا دارد کار آسانی انجام میدهد، دریبل هایی که مثل رقص و پایکوبی های خود برزیلی ها نرم و چشم نواز بود!

بعد از پشت سر گذاشتن چند بازیکن و هرموقع که دلش میخواست، با یک پاس دقیق، یکی از هم تیمی هایش را جلوی دروازه حریف صاحب موقعیت میکرد. جای گیری در نقطه های کور خط دفاع حریف، شم گلزنی و قدرت تمام کنندگی او به حدی بالا بود که به محض اینکه داخل محوطه جریمه حریف، توپ به او میرسید، هواداران خودی همان لحظه از به ثمر رسیدن یک گل به نفع تیمشان آسوده خاطر و آماده میشدند که جیغ های بنفشِ شادی را از اعماق حنجره به آسمانِ ورزشگاه پرتاب کنند. شوت های نیمار، دقت و به قول فوتبالی ها *کات نازی* داشت، چه از داخل و چه خارج از محوطه جریمه حریف!

آن پسرک در آن زمان عملا یک فری استایل فوتبالی را در زمین تقدیم چشم هواداران میکرد، یک هنرنمایی با توپ که صرفا نمایشی هم نبود، معمولا به ثمر مینشست، هر ثمره و هدفی که خودش تعیین کرده بود، دریبل، شوت در جریان بازی یا از روی ضربه آزاد، گل، پاس گل و هر غیرممکن دیگری را ممکن ساختن! اصلا انگار در زمین کاری نبود که او از پس آن برنیاید!

اگر بر خلاف معمول در جریان یک بازی موفق به گل زنی هم نمیشد، موقعیت های خطرناک و صحنه های فوق العاده ای که با حرکاتش در آن بازی خلق میکرد، آنقدر زیاد بود که راه انتقاد بر او بسته میشد. نیمار از بازیکنانی بود و البته در این زمینه همچنان هست که بازیکنان حریف روی او زیاد خطا میکردند، اکثر آنها در مصاحبه بعد از بازی دلیل خطای شدیدشان روی نیمار را اینطور بیان میکنند که او عامدانه جوری ما را دریبل میزند که تحقیر شویم!

این همه بازیکن دریبل زن و تکنیکی، چرا در زمین روی نیمار بیشترین خطا رخ میدهد؟ او بلد بود جوری دریبل بزند که بازیکن حریف واقعا تحقیر شود و عملا ناشی به نظر برسد!

اگر ورژن قدیمی نیمار را فراموش کردید و فکر میکنید که در جملات بالا حتی اندکی در وصف او اغراق شده است، بازی های ده سال پیش او را در اینترنت جستجو کنید تا جادوی برزیلی را به چشم ببینید!

نیمار در سال 2011 و در 16 سالگی، جایزه بهترین بازیکن سال آمریکای جنوبی را دریافت کرد! نکته پر رنگ تر این است که نیمار در همان سال ( در 16 سالگی!!!) و در حالیکه در لیگ برزیل بازی میکرد، جزو 10 نفر برتر بهترین های جهان برای کسب توپ طلای فیفا شد! آدم یاد دوران پله میفتد!! یک بازیکن چقدر باید خوب باشد که در سنین کم، برای دیده شدن و نامزدی توپ طلا، نیازی به بازی در اروپا نداشته باشد؟

نیمار در سانتوس چنان خوش درخشید که توجه باشگاه های مطرح اروپایی را به خود جلب کرد، اما نهایتا این بارسلونا بود که در سال 2013 گوی سبقت را از دیگر رقبایش ربود و با قراردادی سنگین و البته بحث برانگیز که تازه برخی از مفاد مالی آن نیز هیچوقت افشا نشد،پدیده برزیلی را به خدمت گرفت. نیمار در بارسلونا نشان داد قله ای که قبلا در سانتوس بر بلندای آن ایستاده بود، در چشم خودش تپه ای بیش نبود، او بیش از اینها توانایی و استعداد داشت و فقط منتظر بود که از برزیل، به ویترین پر بیننده فوتبال اروپا برسد تا همگان بر نامبروان بودن او در دنیای فوتبال صحه بگذارند.

با پیوستن نیمار به بارسا، ورژنی متفاوت از او رو شد. نیمار زیر نظر پپ گواردیولای نابغه، به چنان هیولایی تبدیل شد که کمتر از یکسال بعد در کنار لیونل مسی و لوئیز سوارز، یکی از خطرناکترین و زهرآگین ترین خط حمله های تاریخ فوتبال را تشکیل دادند و در حدود سه سال، آمار باورنکردنی در خط حمله آتشین بارسلونا از خود به جای گذاشتند.

او دل هواداران نه فقط بارسا، بلکه فوتبال را یک شبه برد و خیال برزیلی ها را بابت جای خالی رونالدینهو در تیم ملی، راحت کرد و شماره ارزشمند 10 را در پر افتخارترین تیم ملی تاریخ فوتبال بر تن کرد.

همه چیز داشت برای همه خوب پیش میرفت، برای نیمار، بارسلونا ، برزیل و دیوانگان فوتبال!

تقریبا اکثر کارشناسان فوتبال به اتفاق نظر رسیده بودند که تنها اعجوبه برزیلی است که توانایی ساختن تختی با شکوه تر از پادشاهان بی بدیل دنیای فوتبال؛ مسی و رونالدو که پا به سن گذاشته بودند، را دارد.

اما عشاق فوتبال کم کم ژن معروف برزیلی ها را فراموش کرده بودند، ژن عیش و نوش! نیمار همانند دیگر برزیلی ها به محض اینکه پایش به فوتبال اروپا باز شد، حواشی اطرافش زیاد شد!

چهار سال بعد، نیمار طی سنگین ترین قرارداد تاریخ فوتبال به تیم متحول شده و متمول پاریسن ژرمن فرانسه پیوست. دستمزد هفتگی و بندهای پاداشی که قرار بود به نیمار پرداخت شود چنان هنگفت بود که او قید همه چیز را زد و راهی لوشامپیونه فرانسه شد. لیگی که از نظر اعتبار ، بازیکنان سرشناس، فاکتورهای رقابتی و هر مورد دیگری که فکرش را بکنید، پایین تر از لالیگای اسپانیا بود.

با پیوستن نیمار به پی اس جی، رفته رفته اخبار هفتگی و فیلم هایی که پیرامون نیمار به بیرون درز پیدا میکرد، بیشتر مربوط به بی اخلاقی ها، مهمانی ها، عیش و نوش های افراطی و خلاصه اخبار زرد بود تا خلق صحنه های شگرف در زمین فوتبال!

نفت پی اس جی را متحول کرده بود و پول، نیمار را!

نیمار در حال حاضر و در آستانه 30 سالگی تا همینجای کار هم، در فاکتور تاثیرگذاری روی گل، توانسته نام خودش را در میان خطرناکترین مهاجمان کل تاریخ ثبت کند! با به ثمر رساندن چهار گل ملی دیگر، با شکستن رکورد چندین ساله پله، به بهترین گلزن تیم ملی برزیل در همه ادوار تبدیل میشود! در هر صورت، هواداران پرشمار برزیلی در سراسر جهان، امیدوارند که نیمار با بالابردن سطح آمادگی جسمی و روانی خود و زدودن دود سمی حواشی در اتمسفر زندگی اش، بتواند باعث سرافرازی تیم ملی برزیل در جام جهانی 2022 قطر شود تا شاید دوستداران برزیل، پس از سالها خاک سردی بر روی خاطرات فاجعه بلوهوریزنته بریزند.

بی ثباتی اما موضوع جدیدی نبود. هواداران پیگیر و قدیمی تر فوتبال، خیلی خوب این موضوع را به خاطر دارند که برزیلی ها عادت و رسمشان از قدیم همین بوده است، یک شروع طوفانی در نوجوانی و سپس محو شدن زودهنگام درست در سنینی که ترکیب آن نبوغ با پختگی، باید کارگشای تیم در شرایط سخت باشد! همان چیزی که فوتبالی ها از دیگر ستارگان دنیای فوتبال توقع دارند.

رونالدوی اورجینال، رونالدینهو، کاکا، روبینیو، پاتو، آدریانو و ... همگی عضوی از این لیست بلندبالایی هستند که نیمار دقیقا مسیر همان ها را پیمود، یک درخشش عجیب و باورنکردنی در ابتدای راه و سپس غرق شدن در پول و شهرت و بعد هم ادامه این مسیر قابل پیش بینی!

رونالدوی برزیلی، زمانیکه که به عنوان یک پدیده خود را به دنیای فوتبال معرفی کرد، چنان درخششی در زمین داشت که لقب ال فنامنو را به او دادند، او به واژه، خود پدیده و نابغه بود. کارشناسان، مخاطبان ، مربیان، دیگر بازیکنان فوتبال و خلاصه همگان در آن زمان معتقد بودند سبک و سیاقی که او فوتبال بازی میکند، اصلا متعلق به زمینیان نیست، هیچکس تا قبل از رونالدو نازاریو ندیده بود که کسی اینچنین فوتبال بازی کند، او بلاشک باید از سیاره ای دیگر پا به زمین گذاشته باشد، به همین دلیل او را مریخی صدا میزدند! او با وجود مصدومیت های فراوان و جراحی های سنگین، انواع و اقسام عناوین مهم فوتبالی مثل توپ طلا آن هم دوبار، جام جهانی و ... را به دست اورد. رونالدو با نزدیک به 88 گل با دریبل دروازه بان، از این حیث رکورددار است و تا 21 سالگی بیش از 200 گل ملی و باشگاهی به ثمر رساند.او حتی چند دریبل نیز اختراع کرد! بعد ها از رونالدو به عنوان بهترین مهاجم نوک تاریخ ( بالاتر از یوهان کرویف افسانه ای) و جزو بهترین بازیکنان تمام ادوار فوتبال یاد شد. تمامی این عناوین و سایر رکوردهای منحصر به فرد در مدت کمی که او فوتبال حرفه ای را دنبال کرد برایش به دست آمد. فکر میکنید اگر مصدومیتهای ناشی از بی احتیاطی ها و بی فکری ها نبود، این رکورد ها سنگین تر و غیر قابل دسترس نمیشد؟ رونالدوی اورجینال در حال حاضر اسطوره و یک افسانه زنده است، فکر کنید اگر کمی بیشتر به فوتبال حرفه ای خود اهمیت میداد الان دیگر چه جایگاهی داشت؟

البته شایان به ذکر است که او از یک بیماری تیروئیدی رنج میبرد که باعث افزایش وزنش شده بود، اما شاید و یا حتما مصدومیت ها و جراحی های سنگنیش را با رعایت رژیم صحیح غذایی، تمرینات اصولی و منظم، ریکاوری و خلاصه یک لایف استایل ورزشی میتوانست کنترل کند، درست مثل دیگر ستارگان فوتبال!

فلورنتینو پرز، رئیس وقت باشگاه رئال مادرید، چندسال پیش طی مصاحبه ای عنوان کرد زمانیکه رونالدوی برزیلی را برای بازی در تیم کهکشانی رئال مادرید به خدمت گرفتیم، دو تا بادیگارد اطراف خانه رونالدو برای تحت نظر گرفتن او استخدام کردیم که اجازه ندهند رونالدو شب ها به جای استراحت کافی و تغذیه مناسب،سر از کلاب های شبانه دربیاورد!

خود رونالدو بعدها عنوان کرد که خیلی از مواقع مست بر سر تمرین تیم حاضر میشد! او در مصاحبه ای گفته بود که پرز همان اوایل راجع به رفتارها و شیوه زندگی پر خطرش تذکر جدی به او داده بود، پزشکان تیم هشدار داده بودند که مصرف بی رویه غذاهای پرکالری و الکل و رفت و آمد های زیاد به کلاب های شبانه و عیش نوش دائم به حدی در زندگی رونالدو زیاد شده که قطعا میتواند خیلی زود تر از آنچه که فکرش را میکند، به زندگی فوتبالی او خاتمه دهد!

جواب رونالدو اما جالب بود، او به پرز گفته بود که فرهنگ ما برزیلی ها این است که بعد از هر پیروزی به جشن و پایکوبی بپردازیم، مگر تقصیر من است که ما زیاد پیروز میشویم؟

لیست بلندبالایی از فوق ستارگان ماندگار برزیلی در تاریخ فوتبال را میتوان تهیه کرد که به دلایل مختلف قبل از 27 سالگی دچار اضافه وزن شدید شده اند، کم فروغ یا خاموش به فروش رسیده اند و زودتر از آنچه که ما فوتبالی ها فکرش را میکردیم از صفحات تلویزیون های ما کنار رفتند، بی خبر از این موضوع که شاید میلیون ها هوادار فوتبال هنوز دل خداحافظی با آنها را نداشتند!

درست است که خیلی از اسطوره های برزیلی با همان سال های اندکی که درخشیدند، توانستند افسانه شوند و در یاد ها بمانند، خیلی از آنها سالهای متمادی را به فوتبال حرفه ای نپرداختند، اما در همان دوره های چندساله و کوتاه، در آسمان فوتبال چنان پرفروغ بودند که خیلی از سکانس های شاهکار تاریخ فوتبال با بازی آنها رقم خورد، کما اینکه خیلی از ستارگان حال حاضر فوتبال دنیا به عشق رونالدوی اوجینال و رونالدینهو فوتبالی و فوتبالیست شدند!

همه این ها درست، اما بی خداحافظی رفتن ها یا خیلی زود خداحافظی کردن ها، نه به مذاق فوتبالی ها و نه به مذاق فوتبالیست ها هیچوقت خوش نیامد.

برزیل، نه مبدع فوتبال است، نه مهد آن و نه حتی قانون گذار شکل امروزی و مدرن آن!

برزیل اما پایتخت فوتبال جهان است! جهانیان اگر آلمان را به BMW و رامشتاین، ایتالیا را به ونیز و سیسل و فرانسه را به عاشقانه های شانزلیزه بشناسند، برزیل را به فوتبال میشناسند، قبل از قهوه و سامبا و کارناوال های چندماهه و حتی مجسه مسیح و ده ها شناس دیگر!

فوتبال در برزیل، فارغ از طبقه اقتصادی و فرهنگ و دین است! فقیرنشین ها با وجود تنگدستی مفرط، فوتبال را یک تفریح روحانی میدانند!

شاید برزیلی ها دوست داشتند که فوتبال را هم مثل زندگی زیاد جدی نگیرند!

در تاریخ فوتبال، اگر ایتالیایی ها تعصب و استحکام، آلمانی ها همکاری و مساوات، اسپانیایی ها نبوغ و قدرت ذهن و آرژانتینی ها لزوم وجود یک قهرمان را در زندگی به ما یاد دادند، شاید برزیلی ها با فوتبالشان، خود زندگی را در زندگی به ما یاد دادند.

اینکه زندگی همیشه همان چیزی که ما میخواهیم و انتظارش را میکشیم و حتی برایش تلاش میکنیم نیست، زندگی پر از زود خداحافظی کردن ها و حتی گاهی اوقات اصلا خداحافظی نکردن ها با آدمهایی است که وجودشان و فقط دیدنشان روزگاری، کوه انگیزه و انرژی ما بوده است.

فوتبالی ها این احساسات را خوب میفهمند! چونکه این حس عجیب را زندگی کرده اند! این یک اتفاق تکراری است که هیچوقت عادی نمیشود؛ وقتی که یک دیوانه فوتبال، قیافه عبوس و تن مغروق در روزمرگی اش را ناگهان یک لبخند شوق ناک نجات میدهد و تا آخر آن شب کورسوی یک ذوق پنهانی، تحرک را در تنش بالا نگه میدارد، بلاشک یادش آمده که امشب تیم یا ستاره محبوبش بازی دارد و عصر یا آخر شب میتواند پای تلویزیون حظ دنیا را ببرد!

هرچند به سختی، اما شاید و به نظرم باید پذیرفت که ژوگو بونیتوی معروف برزیلی ها در ساقهایشان، مثل تمام عاشقانه ها، رفتاری تب گونه دارد، با حرارت و شدت تمام به سراغ آدمی می آید، معادلات را به هم میرید و تا بخواهی به خود آیی که چه شده، سرد میشود و میرود!

باری، پر واضح است که بررسی موشکافانه این میراث ژنتیکی در بین اکثر فوتبالیست های برزیلی، نیازمند تحقیقاتی وسیع و ریزبینانه با در نظرگرفتن همه عوامل مؤثر، میسر میشود. اما قطع به یقین، در این مبحث، تجربه زیستی به عنوان یکی از عوامل کلیدی میتواند خودنمایی کند.

فقر و تنگدستی شدید؟ در دسترس بودن انواع مشروبات الکلی و مواد مخدر به لطف وفور حضور و رفت و آمد قاچاقچیان در آن خطه؟ فرهنگ، عادات و رسومی که سبک زندگی مشهور برزیلی ها را تشکیل داده؟

شما، چرایی این موضوع از دیدگاه خود را، با ما به اشتراک بگذارید.

نیماربرزیلیژن عیاشی
به دلیل اینکه «آسمان کشتیِ اربابِ هنر میشکند» پس ما «تکیه آن بِه که بر این بحرِ معلّق نکنیم»
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید