قفسه های کتابخونه رو یکی بعد از دیگری داشتم ورانداز میکردم تا کتابی که مورد علاقم باشه رو انتخاب کنم که یه کتاب توجهم رو به خودش جلب کرد:)
عکس یه خانم مسن درحال نوشتن کتاب.
وقتی کتاب رو برداشتم و شروع کردم به خوندن تیکه ای از اون...از نثر ساده و روونش خیلی خوشم اومد.مخصوصا اینکه نوشته های یه مادر شهید مدافع حرم درباره فرزند شهیدش بود اونم با استفاده از ذره بین!
کتاب خاطرات کوتاه زندگی این شهید بزرگوار رو نقل میکنه داستان هایی از کودکیاش و بزرگ منشی های این شهید و به علت نثر روون و البته کوتاه بودن هر بخش خواننده رو خسته نمیکنه.
در کل کتاب خوبی بود اما به نظرم خیلی بهتر میتونست باشه...بعضی از روایت ها زیاد هم جالب نبودن.
بخش هایی از کتاب که روایت های جالبی داشت رو در براتون میزارم...
اگر علاقه پیدا کردید مطالعه کنید کتاب خوبیه...