زبان بدن نسبت به کلماتی که به زبان می آورید، منتقل کننده ی مفاهیم بی شماری است. بدن شما به صورت خوداگاه و ناخوداگاه، آن چه که درون شماست را به دیگران نشان می دهد. به عبارتی حرکات نشان دهنده ی نگرش ها و احساسات هستند. در حالی که کلمات برای بیان اطلاعات هستند.
در دنیای امروز، برقراری ارتباطی درست و به دور از سو تفاهم، بسیار ضروری است. اگر به اشتباه از هر یک از اعضای بدن، استفاده ی نا به هنگام صورت گیرد، پیامی که به طرف مقابل منتقل میشود، جور دیگری برداشت خواهد شد.
در این مقاله سعی داریم شما را با حرکاتی که در روزمره زیاد به کار برده می شوند، آشنا کنیم و مفهومی که هر حرکت با خود همراه دارد را مطرح کنیم.
اگر سرتان را بلند کرده و به عقب خم کنید، حس برتر بودن را منتقل می کنید و از نظر دیگران مغرور جلوه می دهید.
اقتدار و تکبر دو مفهوم متفاوت هستند. در تکبر سر را بالا گرفته و اندکی به عقب خم می کنید و چانه کمی جلو آورده می شود. در حالی که نشانه اقتدار سر برافراشتن است.
گاهی خم کردن سر به عقب نشانه تکبر نیست; بلکه پنهان کردن احساس نا امنی است. که این حالت با خم کردن سر به عقب و نگاه رو به پایین همراه است.
در این حالت، موقعیت سر جلوتر از شانه هاست که ممکن است طرف مقابل از سرش برای ضربه زدن استفاده کند.
حالتهای مختلفی برای ابراز نارضایتی وجود دارد.
حالتی که موقعیت سر طوری قرار گرفته که پیشانی به جلو خم شده و سر پایین است ولی نگاه مستقیم به طرف مقابل دارید.
حالت دیگر به گونه ای است که سر صاف و محکم روی بدنی قائم قرار می گیرد. در این حالت بازوها جمع شده و پاها ضربدری قرار می گیرند و چشم ها با نگاهی سرد به فرد مقابل خیره میشوند.
سر تکان دادن به چپ و راست، رایج ترین شیوه ابراز واکنش منفی است. اگر تکان دادن سر با حرکت سریع همراه باشد، شنونده قصد دارد جای گوینده را بگیرد و شروع به صحبت کند. اما اگر با سرعت کند انجام شود یعنی شنونده قصد ندارد جای گوینده را بگیرد.
سر تکان دادن علاوه براین که نشانه تایید و موافقت است، نشانه ی درک کردن و فهمیدن نیز هست.
سر تکان دادن، نقش اصلی را در ادامه گفت و گو دارد. و شنونده با این کار اعلام می کند به حرف طرف مقابل گوش می دهد و خیال ندارد نقش گوینده را بگیرد.
اگر به نظر می رسد که شنونده، گوینده را تایید می کند ولی نسبت به این موضوع تردید دارید، به چشم هایش نگاه کنید. اگر نگاهش مشتاقانه بود، یعنی واقعا به حرف های گوینده توجه می کند ولی اگر چشم هایش کسل بود، یعنی علاقه ای به شنیدن ندارد و صحبت های شما برایش خسته کننده است.
معمولا این گونه است که وقتی چیزی می شنویم که توجه مان را جلب می کند، سرمان را به آن سمت خم یا کج می کنیم.
اگر می خواهید به دیگران بفهمانید که حرفتان را زیاد جدی نگیرند، سرتان را به پایین و به یک سمت خم کنید و یک چشمک هم بزنید.
اگر تا به حال از میان دو نفر که با هم صحبت می کنند رد شده باشید، احتمالا در آن لحظه سرتان را پایین آورده اید تا از تجاوز به حریم آنها خودداری کنید.
وقتی کسی احساس کسالت می کند، سرش را به دستش تکیه می دهد. و در حالی که پلک هایش نیمه باز است، چند لحظه بعد چشم هایش بسته شده و به خواب می رود.
اگر می خواهید تشخیص دهید که فرد مقابل از حرف های شما کسل است یا نه، به چشم هایش نگاه کنید. اگر چشمان فردی که سرش را به دستش تکیه داده، برق بزند، احتمالا در حال تفکر است. در غیر این صورت احساس خستگی می کند.
تفاوت اصلی میان تفکر و خستگی از روی میزان انرژی بدن مشخص می شود. کسی که در حال تفکر است، نگاهی مشتاق دارد. سرش را به دستانش تکیه داده و بدنش کمی رو به جلو متمایل است.
حالات چهره نوع و میزان ارتباط بین افراد را به شدت کنترل می کند. مردم از روی چهره ی طرف مقابل در مورد شخصیت او و مسائل دیگر قضاوت می کنند. گاهی اگر با حالات چهره مقصود خود را بیان کنیم، بهتر از آن است که هر آنچه به ذهنمان می رسد یا احساس می کنیم به زبان بیاوریم.
وقتی از ته دل شاد هستید، چشمانتان برق می زند. خطوط خنده در گوشه های بیرونی چشم ها عمیق می شود و گونه ها بالا می رود.
لبخندهای تصنعی به راحتی قابل تشخیص اند. اگر چشم ها با لب ها هماهنگ نباشد، به عبارتی اگر گوشه ی لب در لبخند به عقب کشیده شود ولی چشم ها کسل باشند یا نگاه شان را از فرد مقابل بگیرند، مطمئن باشید که شادی غیر حقیقی است.
در افراد غمگین اعضای صورتشان شل و افتاده، چشمانشان بی روح و گوشه های دهانشان رو به پایین است.
برای نشان دادن تحقیر، در حالت کلی فرد دهانش را کج و چشمانش را تنگ می کند. در این حالت روی بینی چروک می افتد، چانه کمی بالا یا پایین می آید و سر اندکی می چرخد.
به طور معمول در این حالت به کسی که باعث ناراحتی تان شده خیره می شوید، ابروهایتان به پایین و داخل کشیده میشود که موجب میشود پیشانی تان چین بخورد. لب ها محکم بسته می شود. ممکن است دندان هایتان را روی هم فشار دهید. حتی پره های بینی بعضی افراد موقع عصبانیت باز میشود.
اگر عصبانیت بر شما غلبه کرد، عمیقا از شکم نفس بکشید و برای چند لحظه نگه دارید و بعد به آرامی از دهان خارج کنید. نفس عمیق، اکسیژن مغز را تامین می کند. در نتیجه بهتر می توانید فکر کنید.
در حالت تعجب بر خلاف حالت ترس، چهره باز و رنگ دار است. چشم ها گشاد و سفیدی آن ها نمایان شده و ابروها به حالت کمانی بالا می روند.
وقتی ترس وجود فردی را فرا می گیرد، ابروهایش بالا میرود. وسط پیشانی چروک می افتد و در حالی که پلک های بالایی به سمت بالا حرکت می کنند و سفیدی چشم ها نمایان است، پلک های پایینی منقبض می شوند. در نهایت در حالی که دهان باز است، لب ها منقبض و به عقب کشیده می شوند.
شیوه قرار گیری بدن و حالتی که به خود می گیرد، احساس تان را منتقل می کند. پایین انداختن شانه ها و تلپی نشستن، تصویر خوشایندی از شما نشان نمی دهد.
افراد فوق العاده هیجانی یا به شدت نا امید یا بی نهایت خوشحال، این هیجانات را تا حدودی با حالت بدنشان نشان میدهند.
در لحظاتی که فرد شدیدا نا امید است، ماهیچه ها به حالت استراحت در می آیند و بدن بی حال است. درحالی که وقتی سرشار از هیجان هستید، ماهیچه ها سفت و عضلات منقبض هستند.
نشانه های ابراز احساسات شدید:
1- محکم مشت کوبیدن
2- حرکات تند/ دست تکان دادن یا اشاره سریع با انگشت
3- قوز کردن
4- راه رفتن با قدم های سنگین
5- در آغوش گرفتن گرم و پرشور
6- گریه شدید
7- بی حال شدن از خستگی شدید
کسانی که قوز می کنند، بی حوصله یا بی اعتماد به نفس به نظر می رسند. کسانی که بدن خود را صاف نگه می دارند، مشتاق و پر انرژی هستند.
طبق گفته ی پروفسور البرت محرابیان، کسانی که یکدیگر را دوست دارند تمایل دارند به سمت یکدیگر خم شوند.
دقت کنید کسی که واقعا عصبانی باشد، نه تنها چهره اش را در هم میکشد، بلکه به جلو هم متمایل میشود. در نتیجه، توجه به حالات چهره می تواند شما را در این مورد راهنمایی کند.
شانه بالا انداختن که حرکتی تسلیم آمیز است، فرد را از هرگونه مسئولیتی مبرا می کند و نشان دهنده ی عذرخواهی، ناباوری و بی علاقگی است.
شانه بالا انداختن شامل مراحل زیر است:
شانه ی بالا رفته، چرخیدن کف دست ها به بالا، پایین آمدن گوشه لب و ابروهای بالا رفته.
شانه بالا انداختن می تواند مفهوم عدم تمایل به دخالت را هم نشان دهد. فرو بردن سر در شانه ها، بیرون دادن کف دست ها به شکل سپر دفاعی، بالا بردن ابروها و کج کردن سر، نشان می دهد که نمی خواهید درگیر چیزی شوید.
ایستادن باز، حالتی با ثبات و بسیار محبوب افراد سلطه طلب است. این طرز ایستادن در صورتی عملی میشود که پاهایتان صاف و با فاصله از هم قرار گیرد و وزنتان به صورت مساوی روی دو پا تقسیم شود.
می توان تشخیص داد دو نفری که در حال صحبت هستند، در آستانه ی دعوا با یکدیگرند یا گپی دوستانه دارند. اگر رخ به رخ ایستاده و پاهایشان باز باشد و دست ها روی کمر یا جیبشان باشد، احتمالا زیاد از هم خوششان نمی آید ولی اگر بدن هایشان کمی به جهت مخالف فرد مقابل متمایل باشد، به احتمال زیاد مشغول گپ زدن هستند.
این نوع ایستادن فرد را مطیع و فرمانبردار نشان می دهد. پاهای نزدیک به هم باعث میشود این نوع ایستادن حالت سستی پیدا کند و به راحتی می شود تعادل فرد را بهم زد.
در ایستادن حائل، فرد بیشتر وزن خود را روی پایی که صاف است می اندازد و پای دیگر را حائل می کند. نوک پای حائل، خلاف جهت بدن قرار می گیرد.
این وضعیت در اصل به معنی این است که فرد قصد رفتن دارد. چرا که شباهت زیادی به راه رفتن دارد.
پاهای بی قرار معمولا نشانه بی صبری است.
چه در حالت نشسته و چه ایستاده، اگر قوزک پاها را در هم گره کرده کنید، یعنی پاهایتان را به عبارتی قفل کرده اید و تکان نمی خورید. قوزک های قفل شده، نشانه ی نگرشی منفی و نامطمئن است که از تردید یا عدم اعتماد به نفس ناشی میشود.
مطالب گفته شده تنها گوشه ای از حرکات مربوط به زبان بدن بود. در نظر داشته باشید، به دلیل تاثیرات قوی رفتار غیر کلامی، حرکاتی را انتخاب کنید که نشان دهنده پیامی است که می خواهید منتقل شود.
جهت مطالعه بیشتر، می توانید کتاب" زبان بدن به زبان آدمیزاد" نوشته ی الیزابت کونکه را، مطالعه نمایید.