این مورد فقط یک مشکل کسب و کار کوچک نیست. بازاریابان در شرکت های مشهوری مانند اپل ، تویوتا و مک دونالد نیز منتظر نمی مانند تا مشتری خودش بیاید – حتی بزرگترین و موفق ترین شرکت ها واحدهایی دارند که هر روز برای یافتن مشتریان جدید سخت کار می کنند.
اما ، برای مشاغل کوچک ، چالش خیلی مهمتر است. ، هزینه های جذب مشتری به طرز باورنکردنی زیاد است و کسب و کارهای کوچک همان قدرت مشاغل بزرگتر را ندارند. در حقیقت ، بر اساس پژوهش صورت گرفته در نشریه فوربز هزینه جذب مشتری های جدید طی شش سال گذشته تقریباً 60٪ افزایش یافته است. اگر این موضوعی است که با آن دست و پنجه نرم می کنید ، بدانید تنها نیستید: 49٪ شرکت ها گزارش می دهند که جذب مشتری هدف اصلی آنها در بازاریابی است.
اولین قدم در یافتن مشتری با فهمیدن اینکه مشتری ایده آل شما کیست شروع می شود. برای اینکار باید یک یا چند پرسونا برای مشتریان خود پیدا کنید. آنها را در گروه سنی جنسیتی و سایر ویژگی های مرتبط طبقه بندی کنید تا در مسیر بازارایابی بتوانید بهترین ارتباط را با آنها ایجاد کنید.
یکی از عمده ترین مشکلات تجاری که مشاغل کوچک با آن روبرو هستند ، عدم بازاریابی مناسب است. هنگامی که مشاغل خود را تأسیس می کنید ، دفترچه راهنمای استراتژی بازاریابی متناسب کسب وکار خود را در اختیار ندارید واقعاً مهم است که میزان رقابتی را که در محیط کسب و کار وجود دارد را در نظر بگیرید.
بازاریابی مناسب وظیفه دارد وجود شما و فلسفه کسب و کار شما را به مشتریان نشان دهد.یکی از موثرترین تکنیک های بازاریابی برای حل چالش کسب و کار کوچک ، بازاریابی تأثیرگذار PERFORMANCE MARKETING است.که این امکان را برای شما فراهم می کند تا با یافتن و راههای ارتباطی موثر با حداقل هزینه بیشترین بهره وری را از بازاریابی نصیب کسب و کار کند.
اگر مشتریان شما نمی دانند شما کی هستید ، چگونه از شما خرید کنند؟ آمارها نشان می دهد ، از نظر موفقیت ، 70٪ از مدیران برند می گویند که ایجاد مخاطب ارزش بیشتری نسبت به فروش مستقیم دارد و به همین دلیل ، بازاریابان در سال 2021 می گویند که هدف اصلی آنها برای اجرای کمپین های بازاریابی ، ایجاد آگاهی از برند است.
این تمرکز عمدتا به این دلیل است که ایجاد آگاهی از برند باعث ایجاد اعتماد با مخاطبان شما می شود ، به آنها کمک می کند نام تجاری شما را با محصولات و خدمات شما مرتبط کنند و این عوامل در کنار هم باعث افزایش فروش و ایجاد گروهی از مشتریان وفادار می شوند. . اما چگونه میتوان با بودجه یک کسب و کار کوچک به این هدف رسید؟
استراتژی هایی که در برنامه بازاریابی برای شهرت نام تجاری کسب و کارهای کوچک برنامه های خاص خود را دارند. با هدف گیری دقیق مخاطبان خاص خود را پیدا میکنند و ارتباط خود را با آنها حفظ می نمایند.
بنیان گذارای یک کسب و کار جدید مشکلات خاص خود را دارد، گرفتن مجوز های لازم ،ثبت شرکت ، یافتن فضای مناسب تاسیس و … از ابتدای کار گریبانگیر فرد کار آفرین میشوند به همین دلیل موسسان کسب و کارهای نوپا مجبورند بسیار فعالیت کنند. به مرور زمان این حجم از فعالیت خستگی جسمی و روانی در آنها ایجاد نموده و ممکن است به همین علت درگیر مشکلات خانوادگی و زناشویی نیز بشوند.
علاوه بر این صاحبان مشاغل کوچک و متوسط معمولا صرفا در حوزه تخصصی فعالیت خود از دانش و آگاهی برخوردار هستند و برای کسب دانش در مباحثی پیرامونی به دلیل مشغله فراوان زمان و انرژی کافی در اختیار ندارند. به همین دلیل توصیه میشود که خصوصا در حوزه های بنیادین مثل تحلیل صنعت و یا تدوین استراتژی حتما از مشاورین صاحب تخصص بهره بگیرند.
به در یک مطالعه که توسط CNBC صورت گرفته 52٪ از پاسخ دهندگان اظهار داشتند که مهمترین مشکل پیش روی مشاغل کوچک کیفیت کارکنان است. این یک آمار تکان دهنده است ، به ویژه باید در نظر داشت بنگاههای کوچک معمولا کاربر هستند تا تکنولوژی محور به همین علت سهم نیروی انسانی متخصص که نیازهای شغلی را به خوبی درک کنند بارزتر میشود.
در همین پژوهش مشخص میانگین هزینه جابه جایی پرسنل جدید که شامل جذب گزینش و آموزش میشود به طور مستقیم و غیر مستقیم متوسط 4000 دلار(نزدیک یک ماه و نیم متوسط حقوق) بوده است. به همین دلیل بسیاری از بنگاهها آموخته اند که برایشان مناسب تر است تا فعالیت های خود را تا جایی که میتوانند برون سپاری کنند و از مزایای این کار بهره ببرند.
برای دانلود رایگان جزوه مزایای برون سپاری کلیک کنید.
بعد از به کارگماری زبده ترین کارکنان هم هنوز نیاز دارید اطمینان حاصل کنید که تیم شما از فرایندها و ابزارهایی برای انجام کارهای خوب و کارآمد برخوردار است.
در عین حال ، به عنوان یک رهبر تجارت شما نمی توانید همزمان همه جا باشید. بنابراین چگونه می توانید روی کار تمرکز کنید در حالی که اطمینان حاصل می کنید هر کسی که در این تجارت کار می کند آنچه را که لازم دارد داشته باشد. به همین دلیل است که یک چالش مشترک برای مشاغل کوچک ، مدیریت موثر گردش کار به ویژه در مقیاس های مختص خودش است. خبر خوب این است که ، فناوری میتواند بخشی از مشکل را پاسخ دهد به عنوان مثال اتوماسیون بازاریابی می تواند بیش از 4 برابر افزایش درآمد ایجاد کند.
اما در همه بخشها خصوصا در یک کسب و کار کوچک که بر پایه فناوری بنا نهاده نشده نمیتوان از اتوماسیون بهره برد چرا که بسیاری از سامانه ها بسیار پیچیده و گران قیمت هستند اما برای حل این مشکل در کسب و کارهای کوچک چه میتوان انجام داد؟
ممکن است اصطلاح مربیگری کسب و کار یا بیزنس کوچینگ قبلا به گوش شما خورده باشد، یک مربی با ارتباط دوطرفه که با کارکنان ایجاد میکند کمک به شناسایی چالشهای موجود نموده و با کمک مشاوران متخصص در زمینه شبیه سازی چرخه کار بخشهای معیوب چرخه را شناسایی و بهبود میبخشد.
رضایت مشتری یک هدف عالی است ، اما خوشنود سازی مشتری یک قدم استراتژیک است.
تجارب مثبت خدمات ، مشتریان را به تکرار خرید ترغیب می کند و مشتریان وفادار خرید بیشتری میکنند ، مشتریان راضی در بازاریابی دهان به دهان شرکت می کنند و حفظ مشتری راضی و خرسند کم هزینه تر از یافتن مشتری جدید است.
متأسفانه ، به عنوان یک تجارت کوچک ، ایجاد رضایت مشتریان یک چالش بزرگ است. کمبود سرمایه می تواند ایجاد برنامه هایی را که مشتریان از آن لذت می برند مانند برنامه های وفاداری را دچار مشکل کند. به همین دلیل در برنامه بازاریابی تاکید زیادی بر شناخت مشتریان و ادراک آنان از کیفیت میشود تا بتوان برای برآورده ساختن رضایت مشتریان با حداقل سرمایه گذاری برنامه ریزی نمود.
بیشتر کسب وکار های در مقیاس کوچک از کمبود منابع مالی گلایه میکنند که البته حرفشان تا حدودی نیز درست است. ولی مهمتر از میزان منابع در اختیار برای این کسب و کارها نحوه مدیریت کردن این منابع است. خیلی مواقع تصمیمات هیجانی و خریدهای پیش بینی نشده با عث انسداد جریان نقدی یک کسب وکار میشوند. یا در زمان مورد نیاز منابع مالی مورد نیاز تبلیغات و بازارایابی که به طور موثری روی فروش و افزایش جریان مالی شرکت اثر گذارهستند در اختیار نیست. این گونه موارد آسیب شدیدی به تجارت میزنند خصوصا در کسب و کارهای دارای بازار فصلی این اثر شدید است.
برنامه ریزی استراتژیک علاوه بر اینکه به مدیر کمک میکند منابع مالی را کی و کجا خرج نماید نقشه راهی است که از هزینه های غیر ضروری پیشگیری نموده و منابع موجود را روی فعالیتهای پربازده سرمایه گذاری نماید.
به همین علت به تمام شرکتها توصیه میشود که تدوین برنامه استراتژیک را در سرلوحه اعمال خود قرار بدهند.
