Aaaaaaaaaaaaaaaaa
بسع دیگع
چرا تمومش نمیکنی
ولی راست میگی
مگه اومدنم دست خودم بود که رفتنم دست خودم باشه
مامان بابام چون یه روز گرمی زیادزدن من اومدم
حالام تا تو نخوای نمیرم
Fuck me
اینقدر تو خونه،تومدرسه و توجامعه بهم گفتن هر اتفاقی افتاد خودت مقصری
به جایی رسیدم که حالم از خودم به هم میخوره و دلم نمیخواد حتی خودمو تو آینه ببینم
از همه چیم متنفرم
اینقدر گفتن که باورم شد واقعا همه چی تقصیر منه
مگه من چیکار کردم که اینقدر خودمو مقصر میدونم
آرزوهام و مسخره خوندن
فکرام و تخیلات خوندن
اینقدر گفتین که باورم شد زندگی خوب وجود نداره
میگین۱۲سال درس بخون
۸سال برو دانشگاه
بعد۳۲ سال کار کن
آخرشم بمیر
این زندگی قشنگی هست که ازش دم میزنین؟
حیونا که قشنگ تر زندگی میکنن
دیگه یادم نمیاد واقعا چی خوشحالم میکنه و چی میخوام
اینا تقصیر شماست نه من
بزار یه مثال برات بزنم:
اگه گل رز تو باغچه گل نده،مشکل از گله یا محیط دورش؟
چرا جامعه داره کاری میکنه که آدما از خودشون بدشون بیاد
هیشکی نیست که بدنشو دوست داشته باشه،رویاهاش و باور کنه،منطق خودشو داشته باشه.
شدیم یه مشت گاو و گوسفند که یه مسیر که تهش دره ی حسرت و ناامیدی هست وگرفتیم میریم جلو
هر کی بخواد یه ور دیگه رو نگاه کنه هزار تا حرف بارش میکنین
متنفرم از این دنیا که باعث شده از خودم بدم بیاد
تقصیر دنیاست که از خودم بدم میاد
دیگه بسه هر چی خودمو مقصر اشکالای عالم و آدم دونستم