یش درآمد سریال "بریکینگ بد" داستان جیمی مکگیل را دنبال میکند، یک وکیل شوخطبع و در عین حال مصمم که تحت عنوان اسم "ساول گودمن" برای تبهکاران وکالت میکند. بسیاری از طرفداران "بهتره با ساول تماس بگیری" را بهتر یا برابر با کیفیت "بریکینگ بد" می دانند. با توجه به اینکه همه اپیزودها به طور گسترده برای تماشا در دسترس هستند، ارزش ارزیابی قسمتها و رتبهبندی بهترین قسمت ها وجود دارد. قسمت هایی که بیشتر مورد تحسین طرفداران و منتقدان قرار گرفتند، بیش از بقیه، بر روی سطوح دراماتیک و شخصیت پردازی کاراکتر های سریال تاثیر گذاشتند.
۱٠_ "بادی" - فصل ۲، قسمت ۷
این قسمت با فلش بکی به دوران نوجوانی جیمی آغاز میشود. یک متقلب موفق میشود با دروغ از پدر جیمی پول بگیرد و به جیمی میگوید: "توی این دنیا گرگ هست و گوسفند. انتخاب کن که میخوای کدوم باشی" و این فلش بک بخشی از انگیزه های جیمی برای تحول شخصیتی عظیمش را توجیه میکند.
به حال حاضر برمیگردیم، جیمی تلاش می کند تا از شرکت "دیویس و مین" از طریق چندین نقشه پیچیده اخراج شود. هنگامی که جیمی موفق شد، از پاداش خود برای راه اندازی یک شرکت حقوقی با کیم وکسلر استفاده می کند. "مغرور" کاملاً واضح نقشه های دیوانهوار جیمی را به نمایش می گذارد. همانطور که جیمی کمد لباس خود را با لباس های پرزرقوبرق و رنگارنگ پر می کند، این قسمت اولین قدم های جیمی را به سمت شخصیت ساول گودمن به تصویر میکشد. این اپیزود همچنین ارتباط بین پرسونا و تصویر ضعیف جیمی از خود، تحت تأثیر عدم اعتماد چاک به تواناییهایش را نشان میدهد.
۹_ صخره و مکانی سخت - فصل ۶، قسمت ۳
«صخره و مکانی سخت» نقطه اوج فراز و نشیب شش فصلی شخصیت ناچو وارگا برای جدا شدن از کارتل سالامانکا و به دست آوردن آزادی اوست. در این قسمت، ناچو با گاس فرینگ معاملهای میکند که امنیت پدرش را تضمین می کند. در این معامله، ناچو با این سناریو که او کسی است که لالو را به قتل رسانده، در یک نبرد نهایی با سالامانکاها روبرو می شود. «صخره و مکانی سخت» جایگاه ناچو را در میان بهترین شخصیتهای سریال "بهتره با ساول تماس بگیری" تثبیت میکند و به او یک رستگاری شبیه به جسی پینکمن در "بریکینگ بد" میدهد. پیش از این، اعضای کارتل اغلب فاقد شخصیتپردازیای بودند که دیگر شخصیت های سریال داشتند. با هنرنمایی شگفت انگیز مایل ماندو، آخرین حضور ناچو در سریال به یک قسمت ماندگار تبدیل میشود.
۸_ "فایو-او" فصل ۱، قسمت ۶
"فایو-او" داستان مایک ارمنترات را دنبال می کند که جیمی مک گیل را پس از بازجویی به عنوان وکیل خود استخدام می کند. پلیسانی که وارد قضیه شدند، همکاران سابق مایک هستند که در حال تحقیق در مورد قتل افسری هستند که با پسر فوتشدهی مایک ارتباط داشت. این قسمت جزئیات زندگی قدیمی مایک در فیلادلفیا را نشان می دهد که باعث شد او به آلبوکرکی نقل مکان کند. "فایو-او" بخشی ناشناخته از مایک ارمنترات را بررسی می کند و نقش او در فساد نیروی پلیس را برجسته می کند. طرح اپیزود به طور قابل توجهی روابط مایک با کارتل و فروپاشی اخلاقی او را غنی می کند و همچنین بعد جدیدی به رابطه مایک با نوه اش و بیوه پسرش، استیسی می بخشد.
۷_ "نقطهزن" - فصل ۶، قسمت ۸
اتفاقات قسمت «نقطهزن» در طول یک شب بسیار پرتنش رخ میدهند، زیرا لالو سالامانکا جیمی و کیم را گروگان میگیرد. کیم که یک دوربین و تفنگ به او داده می شود، وظیفه ردیابی و قتل گاس فرینگ را دارد. جیمی در آپارتمان کنار جسد هاوارد هملین که اخیراً به قتل رسیده است، شکنجه روحی-روانی می شود و تونی دالتون در آخرین حضور خود به عنوان لالو سالامانکا میدرخشد. او با نشان دادن لالو به عنوان بهترین شرور جهان بریکینگ بد، ثابت می کند که به همان اندازه فریبنده و ترسناک است. قتل غافلگیرکننده لالو زمینه را برای گاس محتاط و حساب شده بریکینگ بد فراهم می کند. همچنین دفنک لالو و هاوارد با هم، در زیر آزمایشگاه گاس، قاب تفکربرانگیز و ترسناکی ایجاد میکند.
۶_"حمل کیف" - فصل ۵، قسمت ۸
ساول گودمن که وظیفه دارد وثیقه ۷ میلیون دلاری لالو را از مرز تحویل بگیرد و به شهر برساند، در «حمل کیف» در بیابان پیاده راه میرود و برای زنده ماندن سگدو میزند. چون وقتی ساول هدف افراد مسلحی قرار می گیرد که قصد دارند پول لالو را بگیرند، مایک او را نجات می دهد. این دو مجبور می شوند یک شبه با هم زنده بمانند و مایک با ساول در مورد دخالت کیم در این "بازی" روبرو می شود. نقش مایک در "بهتره با ساول تماس بگیری" بسط مییابد و او را مردی به تصویر میکشد که مجبور به مقابله با غم و اندوه و احساس گناه سرکوب شدهاش شده است. همانطور که کیم با لالو ملاقات می کند، مایک ساول را مجبور می کند تا با نقطه بدون بازگشت خود روبرو شود. سفرهای موازی به طرز درخشانی ساول را در مواجهه با فساد اخلاقی خود و به خطر افتادن آنچه که برایش اهمیت دارد، نشان می دهد.
۵_ "مسیر انتخاب بد" - فصل ۵، قسمت ۹
«مسیر انتخاب بد» که بلافاصله پس از «حمل کیف» اتفاق میافتد، ساول خسته را به تصویر میکشد که به سختی از مرگ در بیابان فرار کرده است. پس از آزاد شدن لالو، او در مورد سفر دروغین ساول تحقیق می کند و متوجه می شود که از چیز های زیادی را از او پنهان کرده است. لالو در آپارتمانش ظاهر می شود و داستان ساول را زیر سوال می برد، اما کیم با موفقیت در مورد بی گناهی ساول با لالو بحث می کند.
صحنه ای که لالو ساول را مجبور می کند تا داستانش را بازگو کند، تعلیقزا ترین صحنه در کل سریال است. حتی بدون کنش فیزیکی، شیمی فوقالعاده بین بازیگران این گفتوگو را به ظریفترین و خطرناکترین سکانس دنیای بریکینگ بد تبدیل میکند. همچنین "مسیر انتخاب بد" تغییر تاریک تری را برای وکالت کیم نشان می دهد.
۴_"چیزی نابخشودنی" - فصل ۵، قسمت ۱٠
لالو در «چیزی نابخشودنی» جایگاه خود را به عنوان یکی از خشنترین و جذابترین تبهکاران تاریخ تلویزیون تثبیت میکند، زیرا او با موفقیت از یک سوء قصد سازمانیافته توسط گاس فرینگ جان سالم به در میبرد. ناچو خانه لالو را در یک حرکت دیوانهوار به آتش می کشد که اکثر اعضای خانه لالو را می کشد و لالو را مجبور می کند که مرگ خود را جعل کند. در همین حال، کیم از شویکارت و کوکلی استعفا میدهد تا با خراب کردن وجهه کاری هاوارد هملین در پرونده سندپایپر، از جیمی حمایت کند. قسمت پایانی فصل ۵، «چیزی نابخشودنی» شباهتهای بین لالو و کیم را آشکار میکند، زیرا هر دو به سمت یک بعد تاریکتر و بیسابقه میروند. حمله به خانه لالو بخشی از قدرت خشونتآمیز لالو را به نمایش میگذارد که معمولاً آن را در سریال ندیده بودیم. در حالی که صحنه برای ساول گودمنی که در سریال بریکینگ بد دیدهایم آماده شده است، این قسمت به طور همزمان انتظارات بینندگان را برای فصل 6 افزایش میدهد.
۳_ "مغلطه" - فصل ۳، قسمت ۵
«مغلطه» درگیری نهایی بین چاک و جیمی مکگیل را در دادگاه به تصویر میکشد. جیمی با استفاده از یک سری نقشههای "جیمیقالتاق گونه" با جاسازی مخفیانه یک تلفن همراه در کت برادرش، حساسیت برادرش به الکترونیک را تکذیب میکند. این افشاگری باعث طغیان چاک میشود، جایی که در یک لحظه او عقل خود را با حمله پرخاشگرانه به جیمی از دست میدهد. با اجرای قدرتمند مایکل مک کین، چاک، کم کم، از دنیای جیمی حذف می شود و همه چیز را برای ظهور ساول گودمن آماده می کند. علاوه بر این، "مغلطه" نشانگر مرگ چهره کاری چاک در دادگاه است، جایی که او ادعای تسلط اخلاقی و فکری بر برادرش را داشت.
۲_ "ساول رفته" - فصل ۶، قسمت ۱۳
جیمی با وجود اینکه تحت نام مستعار جین زندگی میکند، در «ساول رفته» لو میرود و دستگیر میشود. جیمی به جایگاه می رود و اتهام مرگ هاوارد هملین و ظهور والتر وایت را می پذیرد و کیم را از نقشش در خلق ساول گودمن تبرئه می کند. پس از اینکه جیمی به ۸٠ سال زندان محکوم می شود، این زوج دوباره به هم میپیوندند تا روشنایی آتش فندک برای روشن کردن سیگار (تنها چیزی که در این چند قسمت سیاه و سفید رنگی است) گرمایی دوباره به زندگیشان ببخشد.
«ساول رفته» یکی از بهترین فینالهای سریال های تلویزیونی تمام دوران است که جیمی مکگیل را با عواقب کار هایش روبرو میکند و او را مجبور میکند تا با جنایاتش کنار بیاید. قوس رستگاری جیمی به درستی اعمال اشتباه او را مجازات می کند و در عین حال شخصیت او را فراتر از نام مستعارش تکامل می دهد. ملاقات مجدد او با کیم به خوبی "ورژن بریکینگ بد" او را تغییر می دهد و جیمی را به یک ضد والتر وایت تبدیل می کند.
۱_ "برنامه ریزی و اجرا" - فصل ۶، قسمت ۷
«برنامه ریزی و اجرا» آخرین روزهای زندگی هاوارد هملین را به نمایش میگذارد. هاوارد تحقیر شده توسط جیمی و کیم به عنوان یک معتاد به مواد مخدر متهم می شود، پس از اینکه فکر می کند وکیلی در پرونده سندپایپر رشوه می گیرد. هاوارد برای مقابله با این زوج به خانهشان میآید، اما در همان زمان لالو به خانه آن ها میآید و به عنوان تهدید به هاوارد شلیک می کند و او را می کشد. بیش از هر لحظه دیگر در نمایش، مرگ هاوارد نشان دهنده تبدیل غیرقابل برگشت جیمی به شخصیت ساول گودمن است. نابودی زندگی و شهرت هاوارد، کیم را مجبور به قطع رابطه با جیمی می کند و باعث می شود که او تنها بخش انسانی وجود خود را از دست بدهد و به یک هیولای کامل تبدیل شود. "برنامه ریزی و اجرا" رابطه هاوارد با جیمی و کیم را به یک نتیجه وحشتناک می رساند و در نهایت توطئه های مختلف کیم و جیمی علیه او را در چندین فصل به پایان میرساند.
حتما نظرتون رو بنویسید.
برگرفته از مقاله ای در سایت CBR