سازش ایران و عربستان سعودی و ازسرگیری پیوستار و روابط سیاسی دو کشور، رویدادی شگرف و سودآور در آسیا، اروپا و آفریقاست که نشان از حقیقتها، دگرگونیهای جهانی و همچنین دگرش و تغییر در نظم جهانی میدهد.
۱+ ایران و چین دو همپیمان دیرینه و راهبردی هستند که به ترتیب، کانون سوم و دوم را در مثلث روسیه-چین-ایران در دست دارند. دو کشور در زمینههایی اختلافات ابعادی دارند که از آنها میتوان ابعاد اقتصادی، نظامی و هستهای را برشمرد. ایران یک اقتصاد ۱,۶ تریلیون دلاری ۸۶ میلیون نفری را در دست دارد؛ درحالی که چین از یک اقتصاد ۳۰ تریلیون دلاریِ برآمده از نیروی انسانیِ ۱,۴۵۳ میلیارد نفری بهره میبرد. ایران در جایگاه ۸ نظامی جهان ایستاده و چین در این زمینه جایگاه سوم را در اختیار دارد و اختلاف توان هستهای نیز از برای وجود ۳۵۰ بمب اتمِ چینی و بیبهرگی ایران از این سلاح، آشکار و هویداست. اما در توان فرادستی و هژمونی، ایران به طرز شگرفی از چین پیشتر است و تهاجمی بودنِ سیاست خارجی ایران، آنرا به اکتسابات هژمونیکی نزدیک میسازد. ایران و چین به یکدیگر نیاز دارند و همین پیشامد، دست به پدیدش یک روابط راهبردی میان دو کشور آویخته است. نیاز چین به ایران (سیاست خارجی تهاجمی، نفت، گاز و هژمونی گسترده) جایگاه ایران را برای او جایگزینناپذیر کرده است (زیرا به جز ایران هیچ کشوری در همسایگی چین نیست که همهی شرایط کافی برای برقراری پیوستار استراتژیک را بصورت یکجا داشته باشد) و نزدیکی عربستان به چین و روسیه، باعث نشده تا چین، روابط خود را با ایران کاهش دهد (یعنی در واقع چین با اینکه از دشمنی ایران و عربستان آگاه بوده، اما حاضر نشده تا برای استقبال از عربستان، ایران را از اولویت برون کند) و استحکام جایگاه ایران برای چین، عربستان را ناچار و ناگزیر به توافق و سازش با ایران کرد؛ زیرا عربستان به خوبی میدانسته که برای نزدیکی به چین و روسیه، راهی جز سازش با ایران ندارد و بدین سان، این پدیده رخداد.
۲+ ایران و عربستان، در توان نظامی، هژمونی و سیاسی اختلافاتِ ابعادیِ آشکاری دارند؛ بگونهای که از ایران جایگاه ۸ نظامی جهان بهره میبرد و رتبهی عربستان در این زمینه ۲۵ است. همچنین گستره هژمونی و فرادستی ایران هرگز قابل همسنجی با عربستان نیست و ضمناً ایران دارای خودپاییِ سیاسیست درحالی که عربستان، تازه بهسوی چین و روسیه چرخیده و قرار است کمابیش از آنها پیروی کند. با بررسی کارنامه زورآزمایی ایران با عربستان، بهخوبی میتوان دریافت که رقابت با ایران برای عربستان بسیار سخت است (با آنکه عربستان از حمایت مستقیم آمریکای گرامی برخوردار بوده). زمانی که سیاست برونی عربستان، متوجهِ این شد که روابط ایران و چین نخواهد شکست، و همچنین آگاه بود که برای مقابله با ایران توان کافی ندارد و ضمناً وایبهحال آنکه زین پس قرار است روی کمک آمریکا کمتر از همیشه تکیه کند، تصمیم به سازش با ایران گرفت.
۳+ ایالات متحده آمریکای دوست داشتنی و گرامی، دهه ها هژمونترین کانون جهان بوده است و گسترهی فرادستیِ وی، اروپا، ژاپن و کره جنوبی، استرالیا، آمریکای شمالی و خاورمیانه را دربر میگرفته است. اما ظهور و پدیدآیی کشور هایی چون چین، هند و ایران و همچنین بازگشت روسیه به عنوان قدرت دوم جهان، دست آویختند تا هژمونی آمریکا بهویژه در خاورمیانه به خطر بیافتد؛ البته آمریکا نیز برای جلوگیری از وقوع این پدیده در خاورمیانه، اقداماتی به انجام آورد که از سرعت روند افول خود کاسته شود؛ با این همه، امروزه حضور و نفوذ آمریکای عزیز در خاورمیانه، در محدودترین حالت خود قرار دارد و کشورهایی چون عربستان و قطر که زیر فرادستی او بودند، اکنون کمابیش به باشگاه شرقیها راه یافتند. نظم جهانی درحال تغییر و دگرش بنیادین است؛ خرس و اژدها رفتهرفته جای عقاب را میگیرند و سرعت توانمندشدن آنها نیز بسیار بالاست. بنابراین کشورها و بازیگران کوچکتر، ننشستند تا نظارهگر افول غرب باشند و احساس میکنند که منافع ملی آنها، کنون در شرق تامین میشود و جای غرب در این موضوع خالیست. عربستان سعودی هم مدتیست که دودل است که به همپیمان دیرینهی خود وفادار بماند یا روابط خود را با روسیه و چین بیش از پیش تقویت کند و سرانجام، با سازش با ایران، جهت سیاست خارجی خود را بیشتر از همیشه دستخوش تغییر کرد. چین با ایجاد روابط دیپلماتیک با کشورهای زیر فرادستیِ آمریکا، آهسته و به تدریج فرش خود را بر سر گسترهی هژمونی آمریکا پهن کرد و عربستان یکی از مشهورترین آنهاست.
عرفان کوه پیمان | روسیه | چین | آمریکا | ایران | عربستان سعودی | توافق ایران و عربستان سعودی | هژمونی ایران | هژمونی روسیه | هژمونی چین | هژمونی آمریکا | آمریکای عزیز | آمریکای دوست داشتنی