در این قسمت از سایت جدولیاب شما شاهد خلاصه داستان قسمت اول تا آخر سریال ترکی خواهران و برادران هستید. همراه ما باشید. این سریال ترکی یکی از سریال های پربازدید ترکیه ای است که با کارگردانی سرکان بیرینچی و نویسندگی گول ابوس سرمچی در ژانر درام و خانوادگی ساخته شده است. این مجموعه تلویزیونی ترکیه ای ساخت استدیو ان جی ام (NGM) می باشد. فصل اول زبان اصلی سریال خواهران و برادران ۱۶ قسمت و هر قسمت ۱۲۰ دقیقه است اما گفته شده کارگردان و تهیه کننده در حال تولید فصل های بعدی با توجه به سلیقه مخاطب هستند.
معرفی نقش های بازیگران
لینک های دانلود قسمت 124
کیفیت 480p : دانلود با لینک مستقیم
کیفیت 720p : دانلود با لینک مستقیم
کیفیت 1080: دانلود با لینک مستقیم
جلیل نالچکان آکیف اتاکول رئیس شرکت
آهو یاگتا سوزان مانیاسلی معشوقه آکیف که با آکیف رابطه نامشروع دارد، مادر تنی عمر و هاریکا
جونیت مته اورهان عرن شوهر شنگول و پدر اولجان و آی بیکه
فادیک سوین آتایوی شنگول عرن زن اورهان و مادر اولجان و آی بیکه
هالیت اوزگور ساری کادیر عرن پسر بزرگ خدیجه و ولین، برادر بزرگ عمر، اسیه و امل.
ایگیت کوچاک عمر عرن پسر کوچیک و ناتنی خدیجه و ولین، برادر دوقلو اما ناتنی اسیه، برادر تنی هاریکا
سو بورجو یازگی کوشکون آسیه عرن دختر بزرگ خدیجه و ولین، خواهر دوقلو و ناتنی عمر.
آیلین آکپینار امل هرن کوچکترین دختر خدیجه و ولین، خواهر کوچک، کادیر، اسیه و عمر.
جهان شیمشک اولجان عرن پسر شنگول و اورهان
ملیس مینکاری آی بیکه عرن دختر شنگول و اورهان
انور سعید یاران دورک اتاکول پسر آکیف، برادر بزرگتر ملیسا
مراد اونوک کنان مانیاسلی شوهر سوزان، پدر تنی هاریکا
سیمگه سلچوک نباهات اتاکول همسر آکیف، مادر دورک و ملیسا.
داملا سو اکیزاوگلو ملیسا اتاکول دحتر آکیف، خواهر دوروک.
جان سوی مظلوم دوست صمیمی کادیر.
رجب اوستا برک دوست صمیمی دوروک
این سریال حکایت ۴ خواهر برادر را برایمان بازگو میکند که پس از ، از دست دادن پدر و مادرشان در یک روز ، چه راهی را برای زندگیشان انتخاب میکنن. قدیر، عمر، آسیه و امل، چهار خواهر و برادر که بشدت بهم وابسته هستند طی ماجراهایی هم پدر و هم مادر خودشون رو از دست میدن. در این دنیای به این بزرگی جز پناه بردن به همدیگر هیچ کاری نمیتوانستند بکنند و هیچکسی نبود که ازآنها حمایت کند. تا این که درهای دانشکده ای که عاکف(کسی که مسبب تمام این اتفاقات بود) رئیسش بود به روی انها باز شد. درهای دنیایی که ثروتمند و فقیر، مظلوم و ظالم راه هایشان با هم تلاقی میکرد. در این بین قدیر تنها تلاشش این بود که از برادر و خواهرانش محافظت کند و آن ها را یکجا نگه دارد…
آکیف تو خونه از نباهت املت میخواد که نباهت میگه مگه من زن عقدیتم که واست املت درست کنم؟ برو هرچی میخوای خودت درست همان موقع شوال به آکیف زنگ میزنه و میگه به کمکت احتیاج دارم آکیف میگه تو منو مسخره کردی؟ زندگیمو به باد دادی بعد ازم کمک میخوای؟ حالا فضولی گل کرده چه کمکی میخوای؟… برای خواندن ادامه مطلب رو تیتر کلیک کنید